هیچ ایرانی حق مالکیت ایران را منتفی ندانسته است

حق مالکیت ایران بر ۳ جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به لحاظ تاریخی، سیاسی و به نظر اکثریت ماموران سیاسی کشوری مثل انگلستان امری اثبات شده است. در شماره دیروز برخی از اسناد و نقشه‌های ماموران ارشد سیاسی و نهادها و مراکز مهم انگلیسی را دیدید، در آخرین بخش نیز گزارش‌های متفرقه دیگری از آنچه به حق مالکیت ایران مربوط می‌شود را می‌خوانید. یک افسر دانمارکی، رییس انجمن جغرافیدانان دربار فرانسه، نقشه‌ای ترسیم شده توسط مهندسان آلمانی و یک پژوهشگر ارشد آمریکایی نیز از ۱۷۹۲ به بعد در اسناد و نقشه‌های خود این ۳ جزیره را جزیی از خاک ایران دانسته‌اند. اهمیت این موضوع به اندازه‌ای است که به نظر نویسنده حتی شاهان قاجار که به بی‌خیالی اشتهار دارند نسبت به این موضوع حساسیت داشته‌اند... ج ـ نقشه‌ها و گزارش‌های متفرقه:

علاوه بر نقشه‌ها و اسناد و گزارش‌های ارائه‌شده از سوی دولت‌های ایران و بریتانیا در تایید مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه، اسناد دیگر بسیاری نیز در همین خصوص وجود دارد که از سوی سایر کشورها تهیه شده است. ذیلا به بخشی از این اسناد و نقشه‌ها و گزارش‌ها که در دوره قاجاریه تهیه شده‌اند، اشاره می‌گردد.

۱ـ ام. نیبور، افسر مهندس و پژوهشگر دانمارکی، به دنبال پژوهش‌های میدانی که در سال‌های ۱۷۹۰ـ۱۷۹۱ در خلیج‌فارس انجام داده است، نتیجه پژوهش خود را در کتابی به نام «مسافرت به عربستان و کشورهای شرق» در سال ۱۷۹۲ منتشر ساخت. در این پژوهش‌ها به حاکمیت ایران بر سراسر خلیج‌فارس و اقدام‌های تنبیهی علیه سرکشان کرانه‌های عمان، اشاره شده است.

۲ـ در نقشه ایران که توسط دانویل، رییس انجمن جغرافیدانان دربار فرانسه، تهیه شده، جزایر تنب و ابوموسی به رنگ سرزمین ایران مشخص شده‌اند.

۳ـ در نقشه جدید امپراتوری ایران که در سال ۱۷۹۴.م توسط دانویل ترسیم شده، جزایر تنب و ابوموسی به رنگ سرزمین ایران مشخص شده‌اند.

۴ـ در اوایل سده نوزدهم میلادی دو نقشه توسط مهندسان و نقشه‌برداران آلمانی، یکی در سال ۱۸۰۴.م و دیگری در سال ۱۸۱۱.م، به چاپ رسید که در هر دو، جزایر تنب و ابوموسی به رنگ ایران مشخص شده‌اند.

۵ـ هامز پورگستال، شرق‌شناس و جهانگرد سرشناس آلمانی، در پژوهش‌هایی که درباره ویژگی‌های جغرافیایی و ساختار سیاسی و اجتماعی ایران انجام داد و آن را در کتابی به نام «خاطرات ایران» در سال ۱۸۲۴.م چاپ و منتشر کرد، جزایر تنب و ابوموسی را در قلمرو حاکمیت ایالت فارس، ذکر کرده است.

۶ـ در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی نقشه‌ای توسط آ. پتیزمان، نقشه‌بردار آلمانی، تهیه شده که در سال ۱۸۵۷.م چاپ و منتشر شده است. در این نقشه جزیره‌های تنب و ابوموسی به رنگ کرانه ایران رنگ‌آمیزی شده‌اند.

۷ـ در اطلس جهانی که در سال ۱۸۷۷.م از سوی فرانسه چاپ و منتشر شده، جزیره‌های تنب و ابوموسی به رنگ ایران (بنفش) رنگ‌آمیزی شده‌اند.

۸ـ ادوارد استاک، پژوهشگر آمریکایی در سال ۱۸۸۴.م، کتابی به نام «شش‌ماه در ایران» چاپ و منتشر کرده است. در این کتاب، نقشه‌ای از ایران چاپ شده که در آن، جزیره‌های تنب و ابوموسی به رنگ سرزمین ایران مشخص شده‌اند.

۹ـ در سال ۱۸۸۵.م، نقشه‌ای از سوی آمریکایی‌ها چاپ و منتشر شده که در آن، جزیره‌های تنب و ابوموسی به رنگ کرانه ایران رنگ‌آمیزی شده است.

۱۰ـ در اوایل سده بیستم میلادی بهره‌برداری از خاک سرخ جزیره ابوموسی از سوی یک بازرگان اهل بندر لنگه به شرکت آلمانی Messr. Work - Haus منتقل شده پس از آشکارشدن این انتقال، دولت انگلستان با آن مخالفت کرد و نامه‌هایی میان ایران، آلمان و انگلستان رد و بدل شد. در این مورد دولتمردان برلین و روزنامه‌های آلمانی، حقوق مسلم ایران بر ابوموسی را تایید نموده و اقدام‌های بریتانیا را غصب حقوق مشروع ایران اعلام کردند.

۱۱ـ تزارهای روسیه جزایر تنب و ابوموسی را متعلق به ایران می‌دانستند و در نوشته‌های خود از این جزیره‌ها به‌عنوان بخشی از سرزمین ایران نام برده‌اند. در جلد پانزدهم دایره‌المعارف بزرگ که دولت روسیه تزاری در سال ۱۹۰۹.م در مسکو آن را چاپ و منتشر کرده است، در نقشه پیوست آن، جزیره‌های تنب و ابوموسی به رنگ خاک اصلی ــ ایران ــ ترسیم شده‌اند.

نتیجه

تردیدی وجود ندارد که براساس اسناد و منابع معتبر موجود و بنابر روایت دقیق تاریخ، جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک همواره در طول تاریخ بخش جدایی‌ناپذیر از خاک سرزمین ایران بوده‌اند. در این گفتار هرچند سعی شد به‌صورت‌ مختصر به وضعیت مالکیت این جزایر در زمان‌هایی گذشته پرداخته شود، اما دوره‌ای که بیشتر مورد بررسی و دقت قرار گرفت مقطع زمامداری قاجاریه بود. در همین ‌خصوص، مشاهده شد که در طول نزدیک به دو قرن حکومت شاهان قاجار مساله جزایر خلیج‌فارس، به‌ویژه جزایر سه‌گانه، هرگز فراموش نشده و مورد غفلت قرار نگرفت. با وجودی‌که به هیچ عنوان قصد دفاع یا تعریف و تمجید از شاهان قاجار و حکومت‌هایشان را نداریم، اما نباید از این نکته به‌سادگی بگذریم که آنان با وجود تمام ضعف‌ها و بی‌لیاقتی‌هایی که در دوره حکومت خود مرتکب شدند، درخصوص جزایر از سیاستی نسبتا درخور توجه برخوردار بودند.

تاریخ نشان داده که حتی برخی شاهان قاجار که به وطن‌فروشی، سستی و بی‌خردی معروفند نیز درخصوص جزایر خلیج‌فارس، به‌ویژه در ارتباط با سه جزیره مورد نظر، در برابر فشارها و تهدیدهای بریتانیا و شیخ‌نشینان تحت‌الحمایه‌اش تسلیم نشدند و همواره بر مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه تاکید داشتند. جالب است بدانیم که در اکثر رجال سیاسی و درباریان دوره قاجاریه نیز نوعی تعصب و سرسختی درخصوص مساله جزایر مشاهده می‌شود. آنان تقریبا بدون درنظرگرفتن سایر اقدامات و سوابقشان، معمولا از مساله مالکیت ایران بر جزایر خلیج‌فارس حمایت می‌نمودند. وقتی در تاریخ می‌خوانیم شاهانی نظیر فتحعلی‌شاه، ناصرالدین‌شاه و حتی مظفرالدین‌شاه نیز نسبت به جزایر ایرانی واقع در خلیج‌فارس حساس و دقیق بوده‌اند، ناگزیر به این نتیجه می‌رسیم که چون در هوش، فراست و آینده‌نگری این شاهان جای تردید وجود دارد، لذا می‌بایست این امر را پذیرفت که مساله مالکیت ایران بر جزایر به‌قدری مهم، آشکار و حساس بوده است که حتی آنان نیز با وجود تمام ضعف‌ها و اشتباهاتشان در این خصوص به خود جرات هیچ‌گونه مسامحه و سستی را نمی‌دادند. هرچند در دوره زمامداری قاجارها صفحات و مناطق زیادی از سرزمین ایران جدا شد و داغ ننگ این عمل بر پیشانی آنها باقی ماند، اما در همین‌ دوره از سوی ایران اقدامات متعددی جهت اعمال حاکمیت بر جزایر خلیج‌فارس صورت گرفت و در برابر هرگونه تجاوز خارجی به جزایر موضع‌گیری شد و دولت ایران در حد توان حتی در ضعیف‌ترین دوره‌ها نیز به مقاومت پرداخت.

اقدامات صورت‌گرفته در دوره قاجارها، سال‌ها بعد و زمانی‌که سرسپردگان و حکومت‌های دست‌ساز بریتانیا در منطقه مدعی تملک بر مناطقی از کشور از جمله جزایر سه‌گانه بودند، به عنوان سوابق اعمال حاکمیت و حضور دولت ایران مورد بهره‌برداری و استناد قرار گرفت. اعتراضات و اقدامات ایران در نپذیرفتن اشغال این جزایر در سال‌های بعد نیز تداوم یافت و سرانجام پس از یک دوره نزدیک به هفتاد‌سال اشغال جزایر از سال ۱۹۰۳ تا ۱۹۷۱، جزایر سه‌گانه به آغوش مام وطن بازگشتند.

منبع :ماهنامه زمانه