سال ۱۲۸۶- روزنامه صور اسرافیل با همکاری میرزا قاسم‌خان تبریزی و میرزا جهانگیرخان شیرازی در تهران انتشار یافت و میرزاعلی‌اکبر خان قزوینی معروف به دخو (دهخدای آینده) از نویسندگان این روزنامه بود. سال ۱۲۹۴- کلیه اعضای کمیته دفاع ملی از اصفهان به طرف کرمانشاه حرکت کردند.

سال ۱۲۹۴- شهرهای قم و کاشان توسط قوای روس اشغال شد.

سال ۱۳۰۰- کلیه درجات نظامی رایج در قزاقخانه و ژاندارمری لغو و به جای آن درجات جدید معین و اعلام شد. درجات سابق عبارت بود از امیر تومان، امیرپنجه، کلنل، ماژور و کاپیتان درجات جدید به این شرح معین شد: امیرلشگر، سرتیپ، سرهنگ، نایب سرهنگ، یاور، سلطان، نایب اول، دوم و سوم.

سال ۱۳۰۰- رضاخان سردار سپه وزیر جنگ با تصویب احمدشاه به هفت تن از سرداران قزاقخانه درجه امیرلشگری که بالاترین درجه درقشون بود اعطا نمود. همچنین از طرف سردار سپه حکم عمومی قشون صادر شد. به موجب این حکم در ایران پنج لشگر و یک ارکان حرب و یک شورای قشون تشکیل شد و سردار مقتدر نیز به ریاست شورای قشون برگزیده شد.

سال ۱۳۰۰- عده زیادی از صاحب منصبان قزاقخانه در درجات مختلف از خدمت اخراج شدند، عده‌ای نیز در سازمان جدید با درجات پایین‌تر مشغول به کار شدند.

سال ۱۳۳۰- امیر تیمور کلالی از وزارت کشور کناره‌گیری نمود.

سال ۱۳۳۷- دانشگاه اهواز طی مراسمی گشایش یافت.

سال ۱۳۳۷- شرکت نفت اعلام کرد درآمد دولت ایران در سال ۱۹۵۸ میلادی مجموعا ۸۸ میلیون پوند بوده است.

سال ۱۳۳۸- ارلاندر نخست وزیر سوئد وارد تهران شد و چهارده روز در تهران ماند.

سال ۱۳۴۳- غلامحسین جباری، دکتر صادق‌ کیا و مصطفی زمانی به معاونت وزارت فرهنگ و هنر و پورمند به ریاست کل باستان شناسی منصوب شدند.

سال ۱۳۴۴- ایران خرید موشک برای ارتش را آغاز کرد.

سال ۱۳۴۴- عراق به ایران اعتراض کرد و مدعی شد که ایران به عشایر شورشی عراق اسلحه داده است و عشایر نامبرده از خاک ایران، عراق را زیر آتش توپخانه می‌گیرند.

تصمیم غیرمنتظره‌ شاه درباره بحرین بدون مشورت با ایرانیان!!

محمد رضا پهلوی که دیدار رسمی از هند را از ۱۱ دی ماه ۱۳۴۷ آغاز کرده بود روز ۱۴ دی (۴ ژانویه ۱۹۶۹) در یک مصاحبه مطبوعاتی در هند در پاسخ به سوالی درباره بحرین‌ بادی در غبغب انداخت و بدون اینکه در نظر بگیرد که پارلمان ایران با حمایت ملت، بحرین را استان ۱۴ ایران اعلام داشته و شاه مشروطه حق ندارد تصمیمی مغایر مصوبه پارلمان و اراده ملت بگیرد گفت که اگر بحرینی‌ها نمی‌خواهند با ما باشند ما حرفی نداریم! رویدادهای دو دهه آخر قرن ۲۰ در منطقه خلیج فارس ثابت کرد که چه نیرویی پشت این تصمیم شاه بود.

اعلام چنین مطلب مهمی در یک مصاحبه عمومی آن هم در کشوری دیگر و قراردادن ملتی باستانی در برابر یک امر انجام شده عملی نابخشودنی به شمار رفته است. شاه با بیان این مطلب که حق آن را نداشت دست خود را در برابر «تاریخ» رو کرد و آخرین سنگر دفاع خود را در «دادگاه تاریخ» ویران ساخت.این تصمیم «ملوکانه!» به اندازه‌ای قطعی بود که از مردم ایران هم (در یک‌رفراندوم) سوال نشد که آیا با تصمیم شاه که بر خلاف قانون اساسی و سوگندی که برای حفظ حدود و ثغور ایران به جای آورده است موافقند یا نه!. همان طور که پیش‌بینی می‌شد؛ رفراندوم تنها در بحرین انجام شد که یک دهن کجی به ایرانیان تلقی شده است. ناسیونالیست‌های ایرانی این اقدام شاه را محکوم و بی‌اعتبار اعلام داشتند و گفتند که شاه با این حرکت خود باعث تحقیر ایرانیان شده است.

سال ۱۳۴۹- سربازان مسلح عراقی به مدرسه ایرانیان در بغداد و کاظمین حمله و آنها را تعطیل کردند.

سال ۱۳۵۰- وزارت تولیدات کشاورزی منحل شد.

سال ۱۳۵۶- کنگره حزب رستاخیر که با پیام شاه آغاز شده بود در پایان کار خود قطعنامه صادر کرد و متذکر شده بود که ملت ایران باید به مبارزه بی‌امان با استعمار برخیزد.

سال ۱۳۵۷- ارتشبد غلامعلی اویسی، فرماندار نظامی تهران و فرمانده نیروی زمینی از سمت خود استعفا داد و ایران را ترک کرد و سپهبد مهدی رحیمی جانشین او شد.

سال ۱۳۵۷- کنفرانس گوادلوپ، فاجعه سقوط بازار ایران، قطع طولانی صدور نفت ایران به غرب را تشریح کرده و تذکر داده‌اند که کشورهای غربی نباید رابطه خود را با آینده ایران قطع کنند و در برابر تحولات کنونی ایران باید روشی در پیش گیرند که براساس آن در آینده بتوانند با رژیم جدید ایران رابطه حسنه و همکاری‌های اقتصادی داشته باشند.