گروه تاریخ اقتصاد- پول از کلمه‌ یونانی Obolos گرفته شده که نام سکه‌ای بوده برابر با یک ششم درهم یا دراخم. کریستین سن مستشرق دانمارکی و نویسنده کتاب «تاریخ ایران در دوره ساسانیان»، معتقد است کلمه «پول» در زمان اشکانیان به ایران راه یافته است. بی‌شک پیش از دولت هخامنشی و تصرف لیدی در سال ۵۶۴ قبل از میلاد ایرانیان به اختراع سکه دست یافته و آن را در کشور خود رواج داده بودند. پس از سقوط لیدی به دست کوروش، «یونا» یکی از ساتراپ‌نشین‌های هخامنشی شد که در «ساردس» کارگاه ضرب سکه بود و در زمان کوروش کبیر خشایارشا و کمبوجیه در آنجا به ضرب سکه می‌پرداختند. پس از این دوران، داریوش بزرگ سومین شاهنشاه هخامنشی (۵۲۱-۴۸۵ قبل از میلاد) بر آن شد پولی ضرب کند که در همه جا پذیرفته شود و در سراسر کشور اعتبار داشته باشد و بر خلاف مسکوکات قبلی فقط ارزش محلی نداشته باشد زیرا سکه‌هایی که در آن زمان در ایران رواج داشت، هیچ‌یک از آن شاهنشاهان هخامنشی نبود. نخستین سکه‌ای که از آن زمان باقی مانده سکه داریوش است که شهرت جهانی دارد. این سکه را یونانی‌ها «دریکوس» یعنی «داریوش» نامیده‌اند که بعدها به «دریک» تغییر یافته است. سکه‌ داریوشی از زرناب بود. در زمان هخامنشیان هیچ‌یک از حکام و پادشاهان محلی حق نداشتند بدون اجازه‌ داریوش به نام خود سکه زنند، فقط اجازه داشتند با اجازه‌ داریوش سکه‌ نقره بزنند، چرا که ضرب سکه‌ طلا در انحصار مرکز بود. نخستین سکه‌ داریوش احتمالا در سال ۵۱۶ قبل از میلاد ضرب شده است.پس از فتح یونان به دست سپاهیان ایران و اختلاط ایران و یونان، واژه‌ درم در ایران متداول شد که اصل آن دارشم (دراخم) یونانی است و ایرانیان آن را درم گفتند که نام پول بود و اعراب بعدها این واژه را از ایرانیان اقتباس کردند. از دیگر مسکوکات دوره‌ هخامنشی، «کرشه» را می‌توان نام برد. واحدهای کوچک‌تر مسکوک زر، نیم‌ستاتر و یک‌سوم‌ستاتر نامیده می‌شدند.

سکه در دوره‌ اشکانی

با غلبه اسکندر بر ایران سکه‌های طلا کمیاب و از جریان خارج شد. در آن زمان دیگر در ایران طلا ضرب نمی‌شد. سلوکی‌ها در معاملات داخلی خود سکه‌های نقره به کار می‌بردند و اشکانیان نیز به تقلید از سلوکیان از پول نقره استفاده می‌کردند. اشکانیان از نقره و مس و مفرغ نیز سکه می‌زدند. جنس برخی از این سکه‌ها از برنج بود که روی آن لعابی از مس کشیده می‌شد.سکه‌های این دوره دو نوع بود: نوع اول مسکوکات نقره‌ چهار دراخمی با تعدادی مسکوک مسی و نوع دوم یک ‌دراخمی نقره و مسکوکاتی از مس. نوع اول سکه‌ها در شهرهای یونانی‌نشین و نوع دوم در مراکزی که تحت حکمرانی مستقیم پارت‌ها بود، ضرب می‌شد.

سکه در عصر ساسانی

از آنجایی که سکه‌های اواخر دوره ساسانی بسیار زیادند، حتی مورخان نیز تمایل دارند آنها را نمونه هنر ضرب سکه ساسانیان بدانند. در دوره پادشاهی دراز مدت خسرو دوم (۶۲۸ - ۵۹۱ م‌) و یزدگرد سوم (۶۵۱ - ۶۳۲ م‌) تعداد فراوانی سکه ضرب شد و از آنجا که تجارت با غرب و شرق رونق داشت بازار سکه نیز گرم گرم بود.

اردشیر پایه گذار و موسس سلسله ساسانی به ضرب چندین نوع سکه پرداخت که دارای ارزش هنری نسبتا بالایی هستند. پس از او شاپور شیوه اردشیر را در ضرب سکه ادامه داد و سکه‌های زیبایی به سفارش وی ضرب کردند. اکثر سکه‌های ساسانی، نیم تنه و نیم رخ شاه را نشان می‌دهد، او تاجی بر سر دارد و کاملا آراسته است؛ به ندرت تمام رخ شاه روی سکه‌ها ظاهر شده است.

تصاویر پادشاهان در اوایل این دوره بسیار زیبا بر روی سکه‌ها نقش بسته است و در طرف دیگر این سکه‌ها، آتشکده یا دیگر نمادهای دین زرتشت به قدری برجسته و دقیق ضرب شده که می‌توان آن را یک مجسمه سازی کوچک و زیبا دانست، نوشته روی سکه‌ها در هر دو طرف به خط و زبان پهلوی درج شده است. سکه‌های ساسانی از جنس طلا و نقره و مس یا ممزوج مس و برنج است. سکه‌های طلای ساسانی در زمان شاپور اول و دوم مشابهتی با سکه‌های طلای رومی داشته است. سکه نقره ساسانی همان درخم است ولی از تحقیقات محققان چنین بر می‌آید که در زمان ساسانیان کلمه درخم استعمال نمی شد و سکه نقره را «زوز» یا کرشه می‌نامیدند. پول مسین را هم «معا» می‌نامیدند(که ریشه سامی دارد). سکه‌های ساسانی از حیث ظرافت جالب توجه است و چنین به نظر می‌رسد که در ضرابخانه‌های ایران استادان یونانی کار می‌کرده‌اند. بنا به بررسی‌های تاریخی مورخان برجسته، سکه‌های ساسانی نقش دو گانه‌ای در تاریخ هنر این دوره بازی می‌کرده‌اند. از یک سو ابزاری برای تایید اسناد، تثبیت وقایع اصلی تاریخی و کمک به تاریخ‌گذاری ابنیه و آثار بوده‌اند و از سویی دیگر، آنها خود آثاری هنری به شمار می‌آیند و شایسته مطالعه از این منظر هستند. در اهمیت سکه‌ها به عنوان اسناد تاریخی تردیدی نیست. نقوش سکه‌ها در کنار نقش برجسته‌های صخره‌ای و بناهای معمارانه با حوادث تعیین کننده تاریخ ایران ارتباطی مستقیم دارند. سکه‌ها حتی در سبک، مخصوصا در انواع پشت سکه‌ها، بازتاب همان شرایطی است که دیگر آثار هنری در بطن فرهنگ عمومی و جریان رشد فناوری آن را به تصویر کشیده‌اند. بارها گفته‌اند که مهارت فنی و هنری در سکه‌های اوایل دوره ساسانی از این رو بود که آنها را یونانیان طراحی و تولید کرده‌اند و در نتیجه، افول در کیفیت سکه‌های بعد از شاپور دوم به دلیل خروج صنعت‌گران یونانی از ایران بوده است. تصور بر این است که در نتیجه جنگ‌های طولانی بین بیزانس و تیسفون، یونانیان اخراج شدند و در نهایت، تهیه قالب ضرب سکه‌ها به صنعتگران بومی سپرده شد. اگر چه برخی تاریخ‌دانان نیز معتقدند که فرضیه افول سبک ضرب سکه بعد از به حکومت رسیدن شاپور دوم و اخراج کارگران یونانی، به هیچ وجه با حقایق هم خوانی ندارد چرا که شاپور دوم، هم چون پدران و جانشینان بعد از خود، برای اسیرانی که دارای مهارتی بودند، بسیار ارزش قائل بود و تعمدا آنان را به داخل کشور انتقال می‌دادند. چنانکه بافندگان یونانی از شهر «آمد» به شوشتر انتقال داده شدند و صنعتگران ارمنی و یهودی گرفتار آمده در ارمنستان، در مراکز مختلفی استقرار یافتند. از سوی دیگر با توجه به کمیت و کیفیت سکه‌های ضربی در دوره ساسانی، ضرابخانه‌های بسیاری باید در تولید چنین حجم بزرگی از سکه دخیل بوده باشند.

منابع:

- تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن ۱۸، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.

- مجله باستان شناسی و تاریخ، سال دوم

شماره ۲، ۱۳۶۷