جریمه سنگین پرهیز از آبله کوبی

عبدالمهدی رجایی- آبله کوبی و مبارزه با بیماری واگیر آبله از زمان فتحعلی شاه در ایران رواج یافت، اما در زمان ناصرالدین شاه و توسط امیرکبیر بود که بحث آبله کوبی وارد حوزه فعالیت دولت شد. در این زمینه و برای بالا بردن سطح آگاهی مردم، یک رساله آموزشی ـ طبی ترجمه و منتشر شد. قوانینی به تصویب رسید و در هر شهر، پزشکان و محل‌هایی برای آبله کوبی معین شدند. یک دلیل راجع به فراگیر بودن این بیماری آنکه بسیاری از سفرنامه‌ها بر این نکته اشاره دارند که مردم ایران اکثرا آبله رو هستند. هر چه بود امیرکبیر سعی کرد بیماری آبله را مهار کند. در این رابطه دکتر پولاک در کتاب خود اطلاعات ذی قیمتی ارائه می‌دهد. به دلیل جهل مردم یا تعصبات کورکورانه بیشتر آنها مایل نبودند فرزندان خود را آبله بکوبند. به همین دلیل دولت ناچار بود برای این کار جریمه‌های سنگینی قرار دهد تا لااقل به خاطر این امر پدران، فرزندان خود را برای آبله‌کوبی بیاورند، اما در مورد اینکه میزان جریمه والدین سهل‌انگار چقدر بوده است، باید به خبری که در شماره ۲۲۲ روزنامه وقایع اتفاقیه (۱۶ شعبان ۱۲۷۱) درج شده، نگاهی بیندازیم: «چون که منظور امنای دولت علیه در تعیین نمودن اطبا و غیره به جهت آبله کوبی در کل شهرهای ایران این بود که ناخوشی آبله در این ولایت کم کرده و بلکه از تفضلات الهی این بلیه در این دولت علیه به سبب مواظبت صاحبان اطفال و اطبای آبله کوب، به طور آسان و خوب بالمره رفع شود و قرار گذاشته‌اند که اگر کسی بچه خود را آبله نکوبد، مورد مواخذه دیوانیان بشود، از جمله در این روزها در محله دروازه نو اصفهان شخصی طفل خود را آبله نکوبیده است و آن طفل خود آبله در آورده و به این مرض هلاک شده. پنج تومان از پدر او جریمه گرفته‌اند.» در آن زمان یک من گندم سیصد دینار، یک من جو دو عباسی و یک من نخود دو عباسی و گوشت یک من یک هزار و یک شاهی بوده است. (هر ریال برابر با ۱۰۰دینار و هر شاهی برابر با ۵دینار بود)