گروه تاریخ اقتصاد- نمایندگان دارالشورای ملی در روزشنبه ۵ بهمن۱۲۸۵ پس از طرح و بررسی چند اعتبارنامه و تلگراف که از رشت و جاهای دیگر رسیده است، چنین به مذاکرات خود ادامه می‌دهند: *** رییس: تلگرافی از رشت از طرف تجار آمده که بعد از انتخابات قرعه به اسم چند نفر درآمد، ولی اکثریت آرا به جانب وکیل التجار شد و امشب هم که باز مجلس انتخاب بود دوباره اکثریت آرا به اسم آقا محمد وکیل التجار بیرون آمد. آقا میرزا سید محمدمجتهد می‌گوید تلگراف‌هایی هم آمده که برخلاف این است که قرائت شد و باید تحقیق کرد. سعدالدوله: دلیل این اختلاف این است که در آن وقت انتخاب اهالی محلات رشت حاضر نبودند و رای ندادند، فقط اهالی رشت در این انتخاب دخالت داشتند. حال که همه حاضر شده می‌گویند ما هم حق انتخاب داریم. رییس: مقصود این است که آنها هم رای دادند و ورق انداختند، لیکن اکثریت آرا به اسم ایشان درآمد. سعدالدوله: بهتر همان است که رجوع به تحقیق شود. رییس: این نمی‌شود اگر به موجب نظامنامه انتخاب شده است باید برقرار باشد و انتخاب عیبی ندارد. هر روز یک‌نفر بگوید من انتخاب نکردم یا رای ندادم، نمی‌شود. حاجی معین التجار: خوب است امتیازنامه بانک قرائت شود. رییس: حاضر است می‌خوانند، ولی چند اعتبارنامه است آنها را بخوانند بعد امتیازنامه را. حاجی معین التجار: گفت‌وگو در فروختن عشر یا خمس از سهام به مسلمانان خارجه بود هنوز تمام نشد. سعدالدوله: به این ترتیب قبول می‌کنید. حاجی معین‌التجار: ملت وقتی که صلاح بداند و قبول داشته باشد ما هم قبول می‌کنیم. سعدالدوله: شما باید کاری بکنید که اسباب اطمینان ملت فراهم آید و فایده به حال ایشان داشته باشد که همراهی کنند. آقامیرزا ابوالحسن خان: اگر ملت همراهی نکنند، رای‌تان چیست؟ می‌گویید از خارجه قرض کنند. سعدالدوله: قرض از خارجه که ممکن نیست. رییس: امروز باید در این موقع ملت کمال مساعدت و همراهی را نمایند، اگر ملت منتظرند که سهام به خارجه فروخته شود و شش کرور از سی کرور از آنها دریافت شود و او را به مصرف برسانند این ترتیب خبط است و حاصلی نخواهد داشت. هرگاه از سی کرور بیست و چهار کرور آن از داخله جمع شود آن وقت به هیچ وجه محتاج به شش کرور از خارجه نیستیم، ملت نباید در این مورد ابدا کوتاهی و مسامحه کند. سعدالدوله: ما حالا آنقدر از سهام را که باید به خارجه بدهیم چشم می‌پوشیم و بماند. اگر دولت آمد تمام عایدی خود را به بانک نداد آن وقت چه می‌کنید و جواب ملت چیست؟ آقا سید محمد تقی: این مالیات را ملت به دولت می‌دهد. وقتی که دولت به بانک ندهد ملت هم به دولت نمی‌دهد. حاج معین التجار: این حرف‌ها اسباب اغتشاش خیال مردم خواهد شد لازم نیست مذاکره بشود. آقا سید حسن تقی زاده: عقیده من این است که فصل به فصل بخوانند و رای بگیرند. ثقه السلطنه: این فصل که بانک بروات تجارتی را می‌تواند خرید و فروش کند بروات تجارتی خرید ندارد، یک موعدی دارد که باید در آن موعد کارسازی شود. سعدالدوله: این معنی‌اش این است که من مثلا می‌خواهم ده هزار تومان پول به پاریس بدهم. می‌روم بانک می‌گویم این مبلغ را برات بدهید آنجا بگیرند او به حساب فرانک آنجا قیمت می‌کند که این چند فرانک می‌شود. از من می‌خرد و به آنجا برات می‌دهد. در فصلی که بعد از انقضای مدت بانک شاهنشاهی این امتیاز منحصر به بانک ملی است. سپس مذاکره نمایندگان درباره لفظ مشخص کردن مدت امتیاز و جزئیات دیگر امتیازنامه ادامه می‌یابد. حاجی سیداسمعیل: بنویسند هرچه در هر زمان صرفه و صلاح ملت است. آقا سید حسین: شرط کنند که در مدت پنج سال یا ده سال این امتیاز با بانک باشد. حاجی معین التجار: از چیز موهوم که به خود ملت می‌دهید مضایقه دارید؟ آقا میرزا ابوالحسن خان: این کسانی که این اقدام را امروزه می‌کنند در حقیقت مملکت را از دیگران می‌خرند. در مقابل این خدمت این امتیاز را نباید به آنها داد؟ آقا سید حسن تقی‌زاده: از یک‌طرف می‌گویند امر موهومی است از طرف دیگر می‌گویند که فایده زیاد دارد و تشکیل بانک برای تحصیل فایده این مطلب باید باشد نمی‌دانم هر طور صلاح می‌دانید رای بدهید، غرض بنده مباحثه نبوده است ومن باعث نمی‌شوم که آرای سایرین را منقلب کنم من مغلوب، هر طور مصلحت است عمل کنید. آقا مشهدی باقر: پس این بانک چه فایده داشته باشد. صدیق حضرت: فایده و نفع راجع به بانک بقای دولت و ملت. چه نفعی بالاتر از این است? آقا میرزاطاهر: این مروارید را خارجه غواصی می‌کنند، می‌برند این امتیاز برای این است که نگذارند آنها ببرند. حاج سید نصرالله: پس نباید بانک فایده ببرد؟ حاج سیداسمعیل: تمام عایدی دولت که در بانک می‌آید و راه آهن و شوسه و معادن را که دارد دیگر چه فایده‌ای می‌خواهد؟ رییس: عایدی دولت که در بانک می‌آید مفت که نیست. بانک حکم صرافی را دارد. داد و ستدی می‌کنند. راه‌آهن هم که می‌فرمایید هوایی نمی‌شود درست کرد، آن هم زحمت و مخارج دارد تابعد فایده بدهد. آقا سیدعبدالله: واقع این است که این مطلب را نمی‌‌شود بر دیگران تحریم کرد باید همه در آن بهره داشته باشند. آقامشهدی باقر: تا حال این غواصی فایده به دولت می‌داد؟ رییس: فایده نمی‌داد، ولی دولت مانع بود آن هم بالقوه، اما به دزدی می‌بردند. حاجی معین التجار: وزارت گمرک نبود در ایران، ولی حالا که گمرک هست نمی‌آورند به همان خارجه می‌برند.