ریاست مجدد صنیع‌الدوله بر مجلس
گروه تاریخ اقتصاد- مذاکرات نمایندگان دارالشواری ملی در روز سه‌شنبه 6 خردادماه 1286 شمسی، ریاست مجدد صنیع‌الدوله را در پی داشت و خلاصه گفت‌وگوی آنها در مباحث مختلف چنین ادامه یافته است:
امروز قبل از انعقاد مجلس رسمی چون لایحه از طرف صنیع‌الدوله رییس به مجلس رسیده بود مشعر بر استعفای ایشان از ریاست مجلس و تاکید در قبول این استعفا، لذا مجلس به‌طور غیررسمی تشکیل شد و از علت استعفای ایشان مذاکرات به میان آمده، بعضی اظهار کردند که بر حسب اظهارات جناب صنیع‌الدوله چنین معلوم است که دلتنگی ایشان از این بابت است که مردم گمان می‌کنند ریاست مجلس مثل فلان وزارت است که هر چه بخواهد مجری نماید یا به‌واسطه عدم اطلاع، پاره‌ای توقعات دارند و بعضی اقدامات و مذاکرات ناشایسته در خارج می‌کنند که با وجود آن پیشرفت کار مشکل است، بعضی‌ها اظهار کردند که باید تحقیق شود و مرتکبین اینگونه کارها تشخیص داده شده، مجازات شوند. پاره‌ای عنوان کردند که کلیه مطالب در مجلس علنی مذاکره شود، بعضی از قبول استعفای رییس امتناع ورزیدند.
اکثر این آرا را نپسندیده و این امتناع را از وظیفه مجلس خارج شمردند و صلاح را در این دیدند که استعفای رییس را قبول کرده بدون تاخیر در مجلس تجدید انتخاب کنند و رییس معین نمایند در این وقت به مجلس علنی آمده وثوق‌الدوله به عنوان نیابت ریاست امروز هم در محل ریاست جلوس کرده شروع به مذاکرات شد.
وکیل التجار: البته همه آقایان می‌دانند که هر یک از وکلا بعد از انتخاب مختارند اگر از عهده کار برمی‌‌آیند مشغول خدمت شوند، و الا از شغل خود استعفا می‌دهند و استعفا باید فورا قبول شود.
آقا سید محمد تقی: خوب است آقای وثوق‌الدوله اجازه بدهند که ورقه رأی را بیاورند و رییس انتخاب بشود.
مشاورالملک: چه عیبی دارد چند روزی مجلس بدون رییس بگذرد و مذاکرات با حضور نایب رییس باشد.
آقا سید محمدتقی: مجلس بدون رییس نمی‌شود! باید رییس تعیین شود، مذاکرات زیاد شد بالاخره ورقه رای منتشر شد ۷۵رای به ریاست صنیع‌الدوله، ۱ رأی در حق مستشارالدوله، ۱۳رأی درباره وثوق‌الدوله، به حکم اکثریت آرا ریاست مجددا با صنیع‌الدوله شد.
آقا شیخ یوسف: خدمت اعضای مجلس محترم عرض می‌شود، این بنده از طرف اهالی فارس منتخب و به عضویت این مجلس مقدس مشرف گردیدم، آنچه دراین مدت استنباط کردم گویا مجلس محترم به کلی خاک فارس را از قطعات ایران نمی‌دانند!
آقا سید حسن تقی‌زاده: هر روز هر یک از وکلا مطالبی را می‌خواهند اظهار کنند و ناچار وکیل هر ولایتی مطلب مربوط به ولایات خود را اظهار می‌دارد، ولی وکیل نباید فقط همش مصروف ترفیه حال اهالی ولایت خود باشد، باید کلیه مطالب فهرست شود و به وزارت داخله اخطار شود تا رفع شود، و الا از این مساهله فساد کلی تولید خواهد شد، تمام این جزئیات فهرست شود و مدت معینی موعد گذارده و فردا جواب صدق خواسته شود، نه اینکه مثل جواب‌های سابق باشد یا مجلس نسیان نماید.
آقا شیخ حسین: همین وزیر داخله است که در چند سال قبل در کمال انتظام این مملکت را حفظ می‌کرد، حالا چطور شده است که از عهده انجام اینگونه کارها برنمی‌آید.
صدیق حضرت: بنده با تقی‌زاده هم‌عقیده هستم، خوب است کمیسیونی تشکیل شود از جهت نظارت در کارهای لازم که هر مطلبی که مذاکره شود و وقت آن می‌گذرد اخطارنماید.
(فهرست مطلبی که انجامش از وزارت داخله باید خواسته شود:)
درباب آصف‌الدوله پنج روزه باید اقدام شود، قوام‌الملک سه‌روزه باید حرکت کند، حاجی آقا محسن پنج روزه باید حرکت کند. متولی باشی قم ده روزه باید در وزارت عدلیه محاکمه شود. صراف‌هایی که متعرض مسیونوز شده بودند باید ده روزه محاکمه شوند، در باب موزکارچیان زنجان و تعطیل تجار آنجا باید اقدام و فسخ تعدیات از آنها بگردد، از بابت ارفع‌السلطنه باید رفع تعدیات او بشود.
دکتر ولی‌الله‌خان: در خلیج‌فارس طاعون بروز کرده، خوب است که در این فهرست اخطار شود که قرانطین گذارده شود. اقدامات لازمه به‌عمل آید تا به‌جاهای دیگر نشر و سرایت نکند.
صدیق حضرت: در خصوص سالارالدوله مذاکره شد و هیچ نتیجه نبخشید.
آقا سیدحسن تقی‌زاده: در خصوص سالارالدوله هم در این فهرست خوب است اخطاری بشود، اینکه می‌گویند پاره‌ای ازمطالب هم تحقیق نشده اظهار می‌شود، ولی حق وکیل است هر چه می‌شنود بگوید. شاید در میان جمعی که متظلم می‌شوند از آنها یکی بی‌تقصیر. باشد، مثل متولی باشی که ظن بنده آن‌طور می‌رود، ولی باید محاکمه شود و باید این فهرست فرستاده شود تا ما مشغول وضع قوانین لازمه بشویم و بعد از وضع قوانین هم دچار خیلی از اشکالات خواهیم شد، چنانچه پاره‌ای از قوانین وضع شده و همین‌طور مجمل مانده، مثل عمل مالیه که روح مشروطه است و همه روزه مصارف بیهوده می‌شود، مثل این مامورها که به خارجه فرستاده می‌شوند و هفتاد هزار تومان خرج برمی‌دارند. یک مطلبی در میان دولتی انتشار پیدا کرده و هر وقت مطلبی اظهار می‌کنیم می‌گویند این جزو بودجه سلطنت است! آیا نباید این بودجه‌ها تسویه و مشخص شود؟