گروه تاریخ اقتصاد- خلاصه‌ای از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی را در روز پنج‌شنبه، 7 آبان ماه 1286 شمسی می‌خوانید:
حاجى محمدابراهیم: امروز گوشت در بازار پیدا نمی‌شد! آخر یک فکرى امروز باید براى نان و گوشت کرد.
محقق‌الدوله: آن روز عرض کردم که براى گوشت و نان باید یک شرکت صحیحى دایر شود و این عنوان دیگر در مجلس نشود، یک جمع مردم متقلب که پول چوبدارها را خوردند در یک مدتى گوشت را ارزان می‌کنند؛ ولى همین که هوا سرد شد دیگر به کلى پیدا نمی‌شود؛ در این صورت باید یک کمیسیونى تشکیل داد که ترتیب این کار را بدهند.
رییس: بنده بر حسب تجربه که در ضمن حکومت‌هاى زیاد تحصیل کرده‌ام، عقیده‌ام این است که عمل نان و گوشت اگر رجوع به حکومت شود بدتر خواهد شد و اینکه آن طور که گفته شد کمپانى دایر کنند؛ مثل همین است، لازم نیست که نرخ مشخص بشود، به اقتضاى وقت باشد هر وقت گران است، گران و هر وقت ارزان است، ارزان. لیکن اگر کمپانى تشکیل می‌شود باید مردمان صحیح باشند که مردم را راحت کنند، گمان نکنید که شما مشروطه هستید؛ باز همان‌طورها که بود خواهد بود.
آقا شیخ حسین: چرا حقوق بلدیه را که از قبیل عوارضات شهرى و غیره است به او نمی‌دهند.
رییس: یک اندازه که معلوم بود واگذار شد و آنهایی که محل اشتباه است گفتیم در انجمن دیگردقت شود تا معین و معلوم گردد.
محقق‌الدوله: اظهارات جناب آقا شیخ حسین گویا از ماخذ صحیح باشد آن شب که گفته شد بعضى واگذار به آنها شود دستاویز پیدا شد و بلدیه به فروعات پرداخته هنوز اداره بلدیه تشکیل نشده است.
وکیل‌الرعایا: یکى از عوارضى که باید عاید بلدیه شود کرایه میدان امین‌السلطان است، معلوم نیست چه می‌شود، اما اسباب اداره کردن اداره بلدیه در این مملکت فراهم نیست؛ یکى از اسباب کارخانه آدم‌سازى است که آدم را طورى تربیت می‌کنند که ابدا دروغ نمی‌گوید، ولى اینجا این‌طور نیست.
آقا میرزا محمود: سابق هر وقت از نان و گوشت گفت‌وگو می‌شد می‌گفتند با بلدیه است تا اینکه با زحمت‌هاى زیاد بلدیه تشکیل و نظامنامه آن تمام شد، اهل تهران زحمت‌ها کشیده بلدیه را منعقد کردند. حالا از بلدیه می‌پرسند که چرا عمل نان و گوشت این طور است، می‌گوید مجلس عمل نان و گوشت را از ما سلب کرده و حال آنکه سابق هر وقت گفت‌وگو می‌شد می‌گفتند، حق بلدیه است.
آقا میرزا حسینعلى: درخصوص گوشت از حسام‌الاسلام وکیل بلدیه شنیدم که گفت چند شب است می‌آیند درصدد تشکیل کمپانى هستند، خوب است از آنجا تحقیق شود لایحه از طرف بلدیه قرائت شده مشعر بر اینکه چون بلدیه درصدد تشکیل کمپانى بود حضرات قصاب‌ها فهمیده، کشتار را کم کردند و گوشت نایاب شد.
آقا شیخ حسین: باید ترتیبى داد که هر صنفى هرچه دلش خواست نتواند بکند! فرضا امروز این صنف این قسم کردند، فردا صنف دیگر این‌طور نکنند.
رییس: باید کسب آزاد باشد تا هر کس بتواند این کار را بکند.
حاجى محمدتقى: تابستان صحیح است؛ ولى زمستان چه کند دیروز یک دسته خواستند گران کنند، یک دسته دیگر گفتند که مگر شما از ملت نیستید! به هر حال یک دسته می‌گویند شش عباسى، یک دسته می‌گویند یک قران؛ این است که این طور شده است، باید کارى کرد که ترتیب داشته باشد.
آقا میرعماد: اینکه گفته شد گوشت آزاد باشد، بنده می‌گویم نباید آزاد باشد؛ زیرا که امروز زمستان است، فردا تابستان هر کسى در کوچه گوسفند می‌کشد و اسباب عفونت و مرض می‌شود.
آقا میرزا ابوالحسن‌خان: در اینکه بلدیه باید بگویند ترتیب نان و گوشت را می‌دهم شبهه نیست در جزئیات آن باید کمیسیون بکنند و با اشخاصى که خبیر و بصیرند و اطلاع دارند مذاکره کنند و زیاده از این در مجلس بى‌فایده گفت وگو نشود.
وکیل‌الرعایا: دو مطلب است؛ یکى اینکه از بابت حقوق گذشته گفت وگو داشته باشد یکى اینکه آقا از این به بعد متولى هستند یا خیر؟
رییس: خیر، متولى حاجى صدرالدوله است، موقوفات هم به ایشان سپرده شده، این گفت وگوها از حساب بیش است.
آقا سید مهدى: این ایام ماه رمضان که اجتماعات زیاد است بعضى از مردمان دوست‌نما میان مردم افتاده‌اند و شهرت می‌دهند که کمیسیون مالیه حقوق مردم را قطع کرده و این ترتیب اسباب وحشت مردم شده و هرچه وکلا می‌گویند که خیر حقوق مردم داده خواهد شد قبول نمی‌کنند. خوب است که یک توضیحى از کمیسیون مالیه داده شود تا اسباب اطمینان مردم شود.
رییس: خودتان می‌دانید که من در تصحیح دوره دوم مالیه آمده‌ام و به یک اندازه کارم زیاد بود، نتوانستم داخل کمیسیون شوم، ولى به یک درجه اطلاع دارم اینکه می‌گویند حقوق بریده شده چنین نیست اگر مردم مطلع بشوند خیلى ممنون خواهند شد، این کم و کسرى که شده است چند قسم است؛ یکى از بابت اشخاصى است که در این دو ساله آخر بى‌ماخذ برد و در حقیقت اسم تنها بود، یعنى یک نفر به اسم‌هاى مختلف برده است آنها را قطع کرده‌اند دیگر از قلم‌هاى درشت مثل ده هزار تومان و غیره از اینها هم کسر کرده‌اند، دیگر اینکه حقوق بعضى از زن‌هاى محترمه است که رفته‌اند و شوهر کرده‌اند؛ از آنها هم قدرى کسر شده است و تمام این قلم‌هاى درشت هزار و سیصد قلم بیشتر نیست، این است که مردم اطلاع ندارند و اسباب وحشت آنها شده! حقوق گذشته هم چند قسم است...