حکومت‌های ایران -به طور کلی- فردی، مطلقه یا استبدادی و خودمحور بوده‌اند و حکومتگران ایران از هر مبدا و منشا یا از میان هر قشری از جامعه که برمی‌خاسته‌اند به هیچ وجه در اصل حکومت بر مدار اراده فردی و استبدادی، اختلافی نداشته‌اند.
به این سان تمام تاریخ ایران در گذشته شواهدی را عرضه می‌کند که طالبان قدرت از هر جا که برمی خاستند و از هر دیدگاهی که به امور جامعه و نظام کشورداری می‌نگریستند، در نهایت به اراده فردی و حکومت مطلقه استبدادی روی می‌آوردند و در تقسیم قدرت با هیچ کس انباز نمی‌شدند. در این سیستم حکومتی، نهاد سلطنت با تکیه به قدرت شاه به غایت مستبدانه عمل می‌کرد و قدرت شاه در سطحی بسیار گسترده شامل مالکیت بر همه زمین‌های غیروقفی، مصادره اموال مغضوبین، حق منحصر به فرد دادن امتیازات، مزایا و انحصارات و… بود. اراده شاه به منزله قانون بود. مردم ایران جملگی رعیت شاه محسوب می‌شدند و شاه با آنها به هر وضعی که می‌خواست رفتار می‌کرد.
منابع: محمد سالار کسرایی، چالش سنت و مدرنیته، آبراهامیان، مقالاتی در جامعه شناسی سیاسی ایران