گروه تاریخ اقتصاد- آنچه می خوانید بخش دوم (پایانی) از مقاله دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی است که به بررسی عملکرد چهره های دیپلمات دوران قاجار پرداخته است.
قسمت اول این مقاله با عنوان « چند چهره اثرگذار در روزگار قاجار» در شماره پیشین منتشر شد:
ماموریت‌های ملکم‌خان پیشرفت‌های ملکم از هنگام سفارت و صدارت میرزا حسین خان آغاز شد. یک سال بعد، میرزا حسین خان به وی عنوان «سفیر کبیر کل فرنگستان» داد و با لقب ناظم الملک و نشان تمثال همایون از درجه اول به لندن فرستاد، ولی هنگامی که دانست دربارهای اروپایی چنین سمتی را به رسمیت نمی‌شناسند و ملکم را نمی‌پذیرند عنوان او را به وزیرمختاری در انگلستان تغییر داد.
یکی از ماموریت‌های ملکم این بود که درباره سفر ناصرالدین شاه به اروپا با دربارهای اروپایی گفت‌وگو کند و قرار پذیرایی از شاه را با دربارهای دیگر دولت‌ها بگذارد. ملکم این ماموریت را به خوبی انجام داد و در همه کشورهای اروپایی از شاه ایران پذیرایی باشکوه به عمل آمد.
ملکم از ۱۸۷۲ تا ۱۸۹۱ به مدت هجده سال وزیرمختار ایران در لندن بود و با مهارت و زیرکی گزارش‌هایی درباره وضع حکومت در انگلستان و حاکمیت قانون برای ناصرالدین شاه می‌فرستاد تا شاید او را به راه دادن آزادی‌های سیاسی و اصلاحات در ایران بیندازد.
وی در ۱۸۷۸ از سوی دولت ایران مامور شرکت در کنگره برلین شد و پس از پایان ماموریت، به مقام سفیر کبیر، عنوان پرنس و لقب جناب اشرف دست یافت. ملکم در طول سفارت در لندن برادر خود، میکائیل خان، را که درجه سرتیپی افتخاری داشت به سمت نایب اول سفارت گماشت و دو برادر خدمات شایانی به ناصرالدین شاه و دولت ایران کردند، ولی در اواخر ماموریت در لندن، میان ملکم و میرزاعلی اصغرخان اتابک، صدراعظم وقت، برسر مساله امتیاز بخت آزمایی (لاتاری) اختلاف افتاد و اتابک ناصرالدین شاه را وادار ساخت حکم عزل ملکم را در مارس ۱۸۹۱ امضا کند. ملکم از بازگشت به ایران خودداری کرد و در لندن با کمک سیدجمال‌الدین اسدآبادی به انتشار روزنامه قانون دست زد که در شماره‌های آن از حکومت قانون و مشروطیت طرفداری می‌شد و آنها را پنهانی به ایران می‌فرستاد که تاثیر بسزایی در روشنگری جوانان ایرانی داشت.
پس از کشته شدن ناصرالدین شاه در مه ۱۸۹۶ و تاجگذاری مظفّرالدین شاه، شاه جدید در ۱۹۰۰ برای نخستین بار به اروپا رفت. ملکم در پاریس به حضور شاه رسید و وی را راضی کرد کاری به وی بدهد. مظفّرالدین شاه او را ملقّب به ناظم الدوله کرد و به وزیرمختاری در ایتالیا گماشت. آخرین ماموریت ملکم نزدیک به ۹ سال طول کشید و وی در سال ۱۹۰۸، در ۷۷ سالگی، در لوزان سوئیس، درگذشت.
وزیر صنایع ناصرالدین‌شاه
نریمان خان قوام السلطنه، پسر سلیمان خان سهام الدوله و برادر جهانگیرخان، وزیر صنایع ناصرالدین شاه بود. او تحصیلات خود را در رشته نظامی در دارالفنون به پایان رساند و در ۱۸۵۲ به سمت نایب آجودان باشی منصوب گردید و پس از چندی، چون به زبان فرانسه مسلط بود در شمار مترجمان وزارت امور خارجه درآمد.
در ۱۸۵۶، که جنگ ایران و انگلیس بر سر مساله هرات آغاز شد و ناصرالدین شاه می‌خواست هرچه زودتر به این جنگ پایان دهد، نریمان خان به سمت نایب سفارت تعیین و همراه فرّخ خان امین الملک به پاریس فرستاده شد. پس از امضای عهدنامه پاریس در ۴ مارس۱۸۵۷، فرّخ خان نریمان خان را به تهران فرستاد تا عهدنامه را به امضای ناصرالدین شاه و صدراعظم نوری برساند. شاه و صدراعظم بی‌درنگ عهدنامه را امضا و به وسیله جهانگیرخان سرتیپ، برادر نریمان خان، به بغداد فرستادند تا هرچه زودتر آن را با نمایندگان انگلیس مبادله کند.
پس از این ماموریت، نریمان خان به سرعت ترقی کرد و درجه سرتیپی افتخاری یافت. در۱۸۵۹، که میرزا حسین خان مشیرالدوله (سپهسالار بعدی) وزیرمختار در دربار عثمانی شد، نریمان خان با سمت مستشار سفارت با وزیرمختار به استانبول رفت و جز مدتی که در ۱۸۷۳ کنسول ایران در مصر بود تا سال ۱۸۸۰ با سمت مستشاری آن سفارت خدمت کرد.
یک سال بعد، نریمان خان به سمت وزیرمختار در اتریش منصوب شد و تا ۱۸۹۸ به مدت ۲۵ سال با داشتن لقب قوام‌السلطنه در آن سمت باقی بود. در اوت۱۸۹۱، ناصرالدین شاه ساختمان راه شوسه از جلفا به تهران را با میانجیگری نظرآقا وزیرمختار در پاریس و نریمان خان وزیرمختار در وین به یک شرکت بلژیکی واگذار کرد. نریمان خان به تهران آمد و برای به امضا رساندن قرارداد تلاش بسیار کرد و سپس، به محل ماموریتش برگشت و از این راه پول خوبی به جیب زد.
مخبرالسلطنه در سفرنامه مکه می‌نویسد: «قوّام السلطنه از ارامنه مهاجر مردی است دست و دلباز و خوش پذیرایی که عیوب ملکم را ندارد».
معلم دارالفنون
نظرآقا یمین السلطنه، کاردار و سپس وزیرمختار ایران در پاریس، هر چند از آسوری‌های ارومیه بوده نامش بیشتر در شمار سفیران ارمنی در دوران قاجار آمده است. وی، که از کارمندان بلندپایه وزارت امور خارجه بود، در ۱۸۲۸ میلادی، در ارومیه، زاده شد و در جوانی، به استانبول رفت و در مدرسه کشیش‌های لازاریست، به تحصیل پرداخت و پس از فراغت از تحصیل، به تهران آمد و در مدرسه دارالفنون، معلم تاریخ و جغرافیا شد.
نظرآقا در ۱۸۵۵ با سمت نایب دوم سفارت ایران در سن پترزبورگ به روسیه رفت و در۱۸۵۹، که حسنعلی خان امیرنظام گروسی به وزیرمختاری در پاریس و لندن رسید، نظرآقا را با سمت نایب اولی همراه خود به پاریس برد و تا۱۸۶۶، که امیرنظام با همه اعضای سفارت به تهران بازگشت، نظرآقا در پاریس بود و سپس در وزارت امور خارجه به کار پرداخت. سه سال بعد، به جای یوسف خان مستشارالدوله به سمت کاردار در پاریس منصوب و روانه محل ماموریت شد. در۱۸۷۳، کارداری او تبدیل به وزیرمختاری گردید و سالیان دراز، وزیرمختار ایران در پاریس بود. نظرآقا در ۱۸۹۳ ملقّب به یمین السلطنه شد و برروی هم نزدیک به ۲۶ سال با سمت‌های گوناگون در فرانسه ماموریت داشت. نظرآقا در ۱۹۰۴ در پاریس درگذشت.
ارمنی وزیر مختار
آخرین سفیر ارمنی در دوران قاجار آوانس خان ماسحیان ملقّب به مساعدالسلطنه بود که چند سال ریاست دارالترجمه وزارت امور خارجه را به عهده داشت و از ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۶ نایب اول سفارت ایران در برلین بود و در۱۹۱۲، به وزیرمختاری در برلین رسید، ولی در۱۹۱۵، که جنگ جهانی اول آغاز شده بود، از آن رو که آلمانی‌ها به علت ارمنی بودن آوانس خان به او خوشبین نبودند تغییر سمت او را از دولت ایران خواستند و دولت ایران آوانس خان را به تهران فرا خواند.آوانس خان در دوره ششم از سوی ارمنیان جنوب به نمایندگی در مجلس شورای ملی برگزیده شد، ولی یک سال بعد، در شهریور۱۳۰۶، به وزیرمختاری ایران در لندن منصوب شد. این ماموریت پس از آن صورت گرفت که دولت شوروی ژاک داوتیان ارمنی را با سمت سفیر به ایران فرستاد و انگلیسی‌ها برای اینکه ارمنیان را به سوی خود جلب و تعادلی در افکار آنان پدید آورند، به دولت ایران فشار آوردند که آوانس‌خان را به لندن بفرستد. آوانس خان تا شهریور ۱۳۰۸ در لندن انجام وظیفه می‌کرد و سپس، وزیرمختار در ژاپن شد، ولی در میانه سال۱۳۱۰خورشیدی به تهران فراخوانده شد و در راه بازگشت، در شهر خاربین، درگذشت.
آوانس خان احاطه کاملی به زبان‌های ارمنی، انگلیسی، فارسی، فرانسه و آلمانی داشت و ترجمه‌هایی که از نوشته‌های شکسپیر کرده است از جمله آثار برجسته ادبی در زبان ارمنی به شمار می‌رود. او همچنین برخی از آثار شکسپیر و سفرنامه برادران شرلی به ایران را به فارسی ترجمه کرده و بخشی از شاهنامه فردوسی را به زبان ارمنی به نظم درآورده است.