بازرگانی داخلی و خارجی از روزگار باستان یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصاد ایران بوده است. صنعتی شدن به شکلی که در جوامع غربی پدید آمد و توسعه یافت، نیازمند به چندین عامل اساسی، از جمله انباشت سرمایه یا سرمایه‌گذاری درازمدت است و سرمایه‌گذاری درازمدت نیاز به این دارد که چشم‌انداز آینده تا اندازه‌ای قابل پیش‌بینی باشد تا سرمایه‌داران حاضر باشند سرمایه خود را در صنایع بلندمدت خطر کنند. اما جامعه کوتاه‌مدت ایران جامعه‌ای است که اساسا در آن نظم، ضابطه و قانون حاکم نیست و در نتیجه سرعت تغییر بی‌نظم و ترتیب همه چیز چنان است که نمی‌توان اوضاع آینده ـ حتی پنج سال دیگر ـ را پیش‌بینی کرد. من در جایی نوشتم که در جامعه ایران یک نفر امسال تاجر است، سال دیگر وزیر می‌شود و سال بعد به زندان می‌افتد. البته این حرف مبالغه‌آمیزی است که واقعیت را برساند.
همین صنایع هم که وجود دارد مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به درآمد نفت است. به زبان دیگر اگر بر فرض درآمد نفت قطع شود همه این صنایع ورشکست خواهند شد، زیرا نمی‌توانند در بازار جهانی رقابت کنند، گذشته از اینکه بیشتر بازار داخلی را نیز از دست خواهند داد. جامعه صنعتی فقط جامعه‌ای نیست که در آن مقداری کارخانه مدرن ـ آن هم با پول باد آورده ـ وجود داشته باشد، بلکه جامعه بلندمدتی است که در آن پس‌انداز، سرمایه‌گذاری، ‌بازاریابی، تغییرات تکنولوژیک و غیره دارای روندی متداوم است. ازجمله، این میزان مصرف بی‌حساب که پولداران ایران، هر یک در حدود خود می‌کنند و پولی که برای خانه، اتومبیل و اثاثیه جدید و جدیدتر و برای عروس و دامادی و چنین و چنان تلف می‌کنند نشانه‌ای از صنعتی شدن در آن نیست.
-به نقل از یک گفت‌وگو با دکتر همایون کاتوزیان