گذر از ادبیات مکتب خانه‌ای
گروه تاریخ اقتصاد- نظام مکتب‌خانه‌‌ها سالیان سال تنها سامانی بود که تا پیش از روی کار آمدن نظام آموزش و پرورش امکان سوادآموزی ابتدایی را در ایران فراهم می‌کرد، با این‌ حال مکتب‌خانه‌ها هرگز عاری از نقص نبودند و باری به هر جهت بودنشان یکی از آسیب‌های جدی را به پیشینه سوادآموزی در ایران وارد کرده است.
ذوالفقاری در این‌باره می‌نویسد: «از جمله تنبیه‌ و آزارهای روحی و روانی فراوان در مکتب وجود داشت. مکتب‌داران هیچ‌گونه آشنایی با اصول تعلیم و تربیت نداشتند. تنها اصلی که خوب می‌دانستند، تنبیه و آزار روانی، ترساندن و شکنجه روحی نوآموزان بود. تصویر کودکان از مکتب وحشت و نفرت بود. جدای از این مهم‌ترین اصل در مکتب‌خانه‌ها از برکردن و حفظ طوطی‌وار مطالب بود و کودکان هر چه استاد می‌گفت، مجبور بودند آنها را با زحمت زیاد و در مدت طولانی از بر کنند. موضوعات و کتاب‌های درسی بی‌هدف و بدون در نظر گرفتن استعداد و توانایی‌های سنی کودکان انتخاب می‌شد و هیچ قاعده و استثنایی نبود. در گذر از روش سنتی آموزش تا رسیدن به نظام آموزشی مشخص در سده آغازین قرن نوزدهم میلادی ایرانیان مسیری دشوار را پشت سر گذاشتند، تا اینکه چهره‌هایی همچون امیرکبیر، عباس میرزا و... از راه رسیدند و آستین بالا زدند تا آموزش را در ایران سر و سامان بدهند. در این اثر سیر رسیدن نظام آموزش ایران به اولین دروازه‌های علم و آموزش نوین یعنی مدرسه دارالفنون که در سال ۱۲۶۸ قمری افتتاح شد به خوبی قابل درک است. «ادبیات مکتب‌خانه‌ای ایران» آینه تمام‌نمایی است از آنچه آموزش در ایران پشت سر گذاشته است.
- بخشی از یک مقاله درباره مکتب خانه، امیلی امرایی.
منبع: ادبیات مکتب‌خانه‌ای ایران، دکتر حسن‌ ذوالفقاری، دکتر محبوبه حیدری.