گروه تاریخ اقتصاد- آنچه می‌خوانید بخش دوم (پایانی) از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز شنبه، 12 دی‌ماه 1286 شمسی است:
رئیس: بیان ‌نامه از طرف مجلس در آن زمان انقلاب که معلوم نبود حال ما با دولت چه خواهد بود به تمام سفرای دول متحابه(دوست) نوشته شد اینک قرائت می‌شود (قرائت شد قریب به این مضمون):
ملت ایران بعد از آنکه کار مملکت به آخرین درجه خرابی رسید، سعادت و راه تصفیه ترقی و تمدن خود را در این دید که اصول اداره دولتی تبدیل به مشروطیت شود. بعد از زحمات و فداکاری‌های زیاد اعلی‌حضرت شاهنشاه مغفور مظفرالدین‌ شاه، این حریت را به ملت ایران بخشید و اعلی‌حضرت شاهنشاه حاضر نیز آن را امضا و قانون اساسی عطیه پدر تاجدارش را تکمیل فرمودند، ولی متاسفانه بعضی از رجال دولت که عادت به دوره استبداد و آشامیدن خون فقرا نموده‌اند، با القای شبهه و فساد صرف مساعی در انهدام اساس مشروطیت نموده‌اند. البته به اقتضای حس وجدانی و انسانیت، راضی به تضییع حقوق مشروعه ما نخواهند شد.
جوابی که از سفارت روس و انگلیس که هر دو متحد‌المضمون بودند قریب به این مضمون قرائت شد:
به مقتضای حسیات وجدانی و انسانیت، مفاسدی که از امتداد چنین اوضاع حاصل است در پیشگاه همایونی به طریق دوستانه عرضه داشتم و اطمینان کامل به جهت خویش حاصل نمودم و اعلی‌حضرت نسبت به پارلمان احساساتی نداشتند، مگر اینکه کاملا موافق بوده است با سعادتی که ما از برای این مملکت آرزومندیم و نظر به فرمایشات اعلی‌حضرت همایونی که شفاها به این دوستدار فرموده‌اند معلوم شد که عزم ایشان جزم است بر اینکه موافق اساس مشروطیت و اتحاد با مجلس ملی و مطابق قانون اساسی عمل و رفتار فرمایند.
آقا میرزا ابوالحسن خان: معلوم است به مقتضای حسیات وجدانی و انسانیت و نوع‌پروری آنچه لازمه دوستی بوده است مرعی داشته‌اند ما بیان نامه فرستاده‌ایم که غیر از مراسله رسمی اینجا نوشته‌اند که مراسله مجلس رسید و حال آنکه مراسله نبوده است از جنابعالی می‌پرسم جواب از سفارت‌های دیگر هم رسیده است یا خیر؟
رئیس: از سفارت انگلیس رسیده است گمان می‌کنم از سفارت‌های دیگر هم برسد آن هم که از سفارت انگلیس رسیده است عینا همین‌طور است و باید از این حسیات مأمورین دول متحابه کمال تشکر را اظهار داشت.
(همه گفتند بلی جای تشکر است).
حاج معین‌التجار: چند روز قبل تلگرافی از سپهدار خوانده شد و قشون خواسته بود و در این تلگراف هم همین‌طور اظهار داشته‌اند، خوب است از وزارت داخله توضیح خواسته شود که چه اقدامی کرده‌اند و قشون فرستاده‌اند یا نه؟
آقا میرزا ابوالحسن خان: چیزی به آخر سال نمانده، خوب است وزیر مالیه را بخواهند و توضیح بدهند که اول سال تا حال چقدر از مالیات وصول شده و چقدر باقی است و چه اقدام در وصول مالیات کرده‌اند و حکام که رفته‌اند ملتزم مالیات هستند یا نه. مقصود این است که مجلس تفصیل را دانسته و اطمینان حاصل نماید.
وکیل‌التجار: مختصرا اقدامی که وزارت مالیه کرده‌اند و آن روز گفته محض اطلاع وکلا محترم عرض می‌نمایم که فرمودند جدا به تمام ولایات تلگراف شده که تغییری در بودجه مملکت واقع نشده، فقط مختصر اصلاحی که صورت آن در کتابچه دیگر فرستاده شده و نیز صورت تفاوت عمل‌ها هم علی‌حده کتابچه چاپی فرستاده خواهد شد که از قرار همان کتابچه رفتار نمایند و خیلی زود مالیات را وصول دارند.
رئیس: بلی همین‌طور است، ولی خیلی کارها در وزارت مالیه مسامحه شده و یکی از آنها بقایای محل است که چه قدرها است و آنچه یقین است که وصولی است هشتصد هزار تومان است تا حال اقدام صحیح نشده و نیز ذخیره ولایات است که راجع به وزارت جنگ است و همین‌طور بی‌ترتیب مانده و از میان رفته است.
وکیل‌التجار: دیروز وزیر مالیه فرمودند که تا دو سه روز دیگر آن اشخاص را حاضر کرده و با کمال جد وصول خواهم کرد.
آقا میرزاابوالحسن خان: مذاکره وزیر مالیه در کمیسیون رسمیت ندارد. ما می‌خواهیم بدانیم که مالیات امسال که نقدا سه ماه آخر سال مانده چه شد، چه ضرر دارد که این را بدانیم همه جا ماه به ماه می‌دانند و ما سه ماه به سه ماه بدانیم.
آقا شیخ یوسف: عامه اهل ایران به استثنای اهل طهران چنین گمان می‌کنند که از طرف مجلس در وضع قوانین مسامحه شده و حال آنکه پارلمان همه را گرفتار مشکلات بوده، مع‌هذا خیلی کار کرده مِن‌جمله قانون وزارت داخله است که چندین ماه اوقات خود را مشغول او داشتیم خوب است مقرر شود که زود چاپ شده منتشر شود که تمام مردم بدانند و حکام از روی او رفتار نمایند.
آقا میرزا محمود: چون وکیل فلاحین انتخاب نشده و نیز می‌توان حضرت‌ عبدالعظیم را یکی از محلات طهران شمرد و علاوه در نظامنامه قید شده که در موقع لزوم حق انتخاب وکیل به هر جا که لازم بشود، داده شود.