گروه تاریخ اقتصاد- مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی را می‌خوانید در روزپنج‌شنبه، 29 اسفند 1286 شمسی. در این جلسه گزارش کمیسیون خارجه درباره تفتیش و امتیاز تخم نوغان که قبلا چند بار در مجلس مطرح شده بود، مجددا محور گفت‌وگو قرار گرفته است که در ادامه می‌خوانید:
بحرالعلوم رشتى: در خصوص این امتیاز البته امتیازی که دولت داده است، صحیح است. ولى این امتیاز هم مثل سایر امتیازات است از قبیل چاى و غیره چون منفعت می‌برد این امتیاز را قبول کرده و باید چیزى هم به دولت بدهد، به خصوص این تخم نوغان بهره‌اش خیلى است؛ زیرا که هر جعبه از آن را پس از تربیت و عمل آوردن به مبلغ زیادى خواهد فروخت و مبالغى از قبل آن منتفع می‌شود. پس با بودن این ترتیب نباید به جهت مخارج این کار یک چیزى از ملت بگیرد به اسم حق‌المعاینه، زیرا که اکثر این تخم‌ها را که وارد می‌نمایند به جهت شرکت است و در این صورت تخم معیوب فاسد وارد نمی‌کنند و بر فرض هم که به جهت دیدن و معلوم کردن خوب و بد آن محض خدمت ملت چیزى می‌خواهد بگیرد، باید در مقابل خدمت خود چیزى بگیرد و آن هم فقط یک نفر دو سه ماهى در موقع وارد کردن تخم نوغان و معاینه آن در گمرک باشد و از هر جعبه یک شاهى هم بگیرد و هزار تومان می‌شود و این مبلغ در ازای این خدمت کافى است و اگر می‌گوید از بابت اینکه معلم می‌آورد و تخم نوغان را تربیت می‌کنند مخارج دارد. باید چیزى بگیرد از این بابت هم نباید چیزى گرفته شود، زیرا که تخم نوغان را به خود منحصر کرده و به قیمت گزاف می‌فروشد و بهره می‌برد دیگر نباید چیزى از ملت بگیرد و علاوه آیا ببینیم رعیت هم می‌تواند تخم نوغان را خودش تربیت کند یا اینکه مجبور است بیاید از صاحب‌امتیاز به قیمت گزاف بخرد. بنده به خاطر دارم در عهد حکومت عضدالسلطان مامورى به جهت این کار آمد گویا اسمش هم میرزا احمدخان بود و در این خصوص گفت‌وگوى زیاد شد. ابدا تجار راضى به این قرارداد نشدند و فقط صحبت جعبه یک شاهى در میان بود، ولى درست در نظرم نیست که این جعبه یک شاهى را تجار می‌خواستند بدهند و مامور به این کار راضى نمی‌شد، یا اینکه از طرف مامور اظهار شده و تجار راضى نمی‌شدند در هر حال این امتیازنامه خیلى محل ایراد و اشکال است.
وکیل‌التجار: بنده در اساس گرفتن ده‌شاهى حق‌المعاینه حرف ندارم، زیرا که این تخم را از خارج وارد می‌نمایند که نفع ببرند، البته باید معاینه شود و گمرک هم گرفته می‌شد و نیز جعبه یک قران از سابق می‌گرفتند کسى حرف نداشت و می‌دادند، امسال آوردند به این میزان کردند بنده یک ایرادى به کمیسیون خارجه دارم که این امتیازنامه را تصویب کرده، اما براى تصویب کردن جعبه ده‌شاهى به مجلس آوردند.
رئیس: چرا باید آنها امتیازنامه را که از سابق داده شده تصویب نکنند و اما از بابت حق‌المعاینه چون مربوط به مالیه است و تصویب آن با کمیسیون مالیه و مجلس بود از این جهت به مجلس آمده و باید در این باب راى گرفته شود، حال خوب است به کمیسیون تجارت راجع شود که در آنجا مذاکره کرده تصویب نمایند.
آقا سید حسین: صحبت در اصل امتیاز نیست. فقط صحبت در این است که حق‌المعاینه یک قران گرفته شود یا ده‌شاهى و چون اتباع خارجه راضى نمی‌شدند که یک قران بدهند و بعضى از سفرا هم حاضر شده بودند که حق‌المعاینه را ده‌شاهى بگیرند و چون حق‌المعاینه داخل در مالیه است و قرار است که یک عشر آن هم عاید دولت شود از این جهت به مجلس آمد که مجلس راى خود را در این باب بدهد.
آقا میرزا محمود: بنده عرض می‌کنم آن چیزى را که می‌گیرند ملت می‌دهد و این شخص هم که امتیاز گرفته است از ملت است و وکیل که بعضى اشکالات و اعتراضات در امتیاز دارد، آزاد است راى خود را اظهار می‌کند. ولى صاحب امتیاز حاضر نیست و اگر هم حاضر باشد حق نطق ندارد این تقریبا ظلم است، پس باید به کمیسیون رجوع شده گفت و گو نمایند و تصویب و راى کمیسیون معلوم شود.
اسدالله میرزا: چون بنده یکى از اعضای کمیسیون خارجه بوده‌ام، لازم است که توضیح بدهم که اولا وکیل حق ندارد ایراد بر راى کمیسیون نماید، مگر اینکه ثابت کند و می‌تواند بگوید که رجوع به کمیسیون دیگرى شود و دوباره گفت‌وگو نمایند. ثانیا آنچه مذاکره کرده‌اید خارج از موضوع است، زیرا وقتى که این راپورت به کمیسیون خارجه آمد گفت‌وگو شده و به ملاحظه اینکه اگر این امتیاز را نقض نمایند، دیگر از داخله کسى به خیال این امتیازات و آبادى مملکت نخواهد افتاد و به علاوه اگر این امتیاز به خارجه داده شده بود نقضش ممکن نبود. کمیسیون اصل امتیاز را تصویب کرده و مساله یک قران و ده‌شاهى را به تصویب مجلس واگذار نموده و باید در باب یک قران و ده‌شاهى گفت‌وگو کرد.
رئیس: بلى در اصل امتیاز کسى حرفى ندارد و به طورى که گفته شد خوب است به کمیسیون تجارت رجوع شده با حضور وزیر تجارت و بعضى از وکلا گفت‌وگو نموده و نظریات خود را در او بنمایید، بعد به مجلس بیاید.