گروه تاریخ‌اقتصاد- بخش دوم (پایانی) از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی را می‌خوانید در روز شنبه، 9 فروردین 1287 شمسی:
آقا میرزا آقا مجاهد: مطلبى که در باب روزنامه اظهار شد راجع به این بود که بعضى از روزنامه‌ها از حقوق مقرره جمهورى هم تجاوز کرده‌اند همچنین از حقوق مشروطیت و از حقوق مقرره انسانیت و ادب و غیره تماما تجاوز کرده یک وقتى یکى از نوکرهاى ظل‌السلطان استعفا نوشته و ملبس به لباس درویشى شده، این مساله که به سمع ظل‌السلطان رسیده گفت به هر لباس باشی از من خارج نخواهى بود و از من هستى. اشخاص مستبدین عاقبت علاج خود و آخرالدوا را در آن دیدند که در میان ملت و مجلس پارلمان احداث نفاقى بنمایند و از آنجایى هم که ملت عادت نموده‌اند بر اینکه هر یک از اوراق جراید همین قدر که فحاشى کرده باشد آن جریده را گرفته بخوانند. چنانچه روزنامه مساوات ورقه منتشر کرده که به آحاد و افراد وکلا نهایت بدگویى را نموده، بلکه به هیات مجلس و روساى روحانیون و غیره چیزها نوشته است و نمی‌گویم چرا نوشته، البته مغرضین همه وقت در همه جا به هر لباس خواهند بود، اما به این ملت عرض می‌نمایم که ما زور آوردیم و قوه استبداد را از میان برداشتیم و ملجاء مردم مجلس پارلمان شد حالا اگر اهمیت اینجا هم از میان برداشته شود آیا ما ببینیم در عوض اینجا جاى دیگرى را معین کرده‌اید یا باید یک شکل دیگر ملجاء دیگرى درست کرد! پس ماها که اینجا نشسته‌ایم می‌گوییم امروز صلاح ملت نیست این طور رفتار نمایند مرا همه می‌شناسند. پیش از اینکه در این مجلس بیایم یک اندازه می‌توانستم شرافت خود را حفظ کنم ولى از آن روزی که در این مجلس آمده‌ام شرافت من مهتوک شده است و من می‌گویم که اغراض خود سازند. انتقاد در همه‌جا صحیح است می‌نویسند و بر نطق وکلا اعتراض می‌نمایند، اما نه این‌طوری که در این روزنامه نوشته شده است و استبداد از هر جا که بروز کند همان استبداد است و محرک آن هم مستبد می‌باشد آن کسى که بالاى منبر می‌گوید باید وکیل را بکشند، یعنى چه؟ یعنى مجلس نباشد او می‌خواهد این اساس را برهم بزند. لهذا به این ملت می‌گویم که نباید عقب هر صدا رفت اینها شب‌ها را با اشخاصى سروکار دارند و روزها القای شبهه و فتنه می‌نماید. خوب است ملت ملتفت این مطالب باشند و خود را به دست خود هلاک ننمایند.
آقا میرزا محمود: به موجب نظامنامه اساسى شرف آحاد و افراد خلق باید محفوظ باشد. همانطورى که من شرف خود را می‌خواهم شرف وزرا را هم باید محفوظ بداریم و همچنین شرف تمام افراد ملت را هم باید محفوظ داشت چه ضرر دارد به ملایمت و قول لیّن همانطور که جناب نواب گفتند وزرا را بخواهند که توضیح بدهند، نه اینکه به لسان خشن بگویند با آنهایى که در رختخواب استبداد خوابیده‌اند و نان استبداد خورده‌اند خوب است که به ملایمت و اتحاد رفتار کرد تا اینکه کارها اصلاح شود.
وکیل‌التجار: مجلس مدتى زحمت کشیده قانون انطباعات نوشت که دیگر اینجا صحبت از روزنامه‌ها نشود و این مطالب راجع به وزیر علوم است اگر روزنامه نسبت به عموم چیزى نوشته است باید مدعى‌العموم حاضر شده و وزیر علوم رسیدگى نموده مجازات بدهد و همچنین نسبت به سلطنت و اگر نسبت به وکلا ایراد و تعرض نموده هر یک از وکلا که می‌خواهند می‌روند مدعى می‌شوند و طرف را حاضر نموده محاکمه می‌کنند و در مجلس شورای ملى عنوان روزنامه صحیح نخواهد بود.
رئیس: شما گویا تمام وکلا را بى‌حس و بى‌حمیت فرض کرده‌اید چنین نیست. بنده فعلا به اندازه خودم دیگر در اینجا نمى‌نشینم.
(در این موقع مجلس تعطیل شده و پس از ۱۰ دقیقه با حضور تمام وکلا مجددا منعقد شد.)
آقاى حاج امام جمعه: مردم فلک زده بیچاره بعد از آنکه مدت‌ها از فشار ظلم به تنگ آمدند فکرى که کردند این بود که ماها را انتخاب کردند که امورات آنها را اصلاح نماییم. بدیهى است در اینجا که نشسته‌ایم هر کس رأى صواب یا ناصواب خود را می‌گوید بعد از آن رایى که صواب است اخذ می‌شود، زیراکه «یدالله مع‌الجماعه» و بدیهى است که جماعت به طرف راى غالب نمی‌رود، اما بدبختانه ملت ما چنان تصور می‌نماید که اگر عقیده ما مختلف شود خداى نخواسته باطنا با هم اعتراض و کدورتى داریم و حال آنکه چنین نیست و در هر مطلبى که بیشتر اعراضات وارد شود بهتر است و آن مجلس مایه امیدوارى است ما که آمده‌ایم امورات ملت را اصلاح کنیم! اول باید خودمان را اصلاح کنیم این حال ملت، این حال خودمان که دو نفر با هم اعتراض داریم، سایرین چنین فرض می‌کنند که ما با همدیگر مشاجره می‌نماییم و کدورت معنوى در بین هست و حال آنکه چنین نیست و تا ما خودمان را اصلاح نکنیم امور ملت را نمی‌توانیم اصلاح کنیم و به جهت مباحثه و اظهارات راى این‌گونه صحبت‌ها لازم نیست.
نایب‌رئیس: بنده فرمایش شما را تقویت می‌کنم و امید است که وکلا هیچ وقت با همدیگر کدورت ظاهرى و باطنى نداشته و ندارند و مخالفت در راى دلیل کدورت از همدیگر نیست، معنى «کنستى توسیون»(حکومت قانونی) همین است که آرا با همدیگر مخالفت داشته تا به مباحثه و مجادله مطلب تنقیح و تصفیه شود.