گروه تاریخ و اقتصاد: یکی از مهم‌ترین علل شکست نهضت ملی، ایجاد شکاف در میان سران نهضت در همان ماه‌های پس از ۳۰ تیر شد که همچنان ادامه یافت تا اینکه پس از واقعه ۹ اسفند کار به دشمنی آشتی ناپذیر کشید به نحوی که انشعابیون نهضت ملی، مصدق را بیش از حزب توده و محافظه‌کاران مجلس می‌کوبیدند، اگرچه محافظه‌کاران در روزنامه‌های پرشمارشان شدیدا به مصدق می‌تاختند. نکته دیگر اقتصاد بدون نفت بود. دولت توانسته بود با در پیش گرفتن سیاست‌های واقع‌بینانه از ورشکستگی و درماندگی اقتصادی که خطرش زیاد بود جلوگیری کند. اما در هر حال بیکاری زیاد شده و سطح زندگی پایین آمده بود و طبقات متوسط نگران آینده بودند.

یکی دیگر از نگرانی‌های طبقه متوسط از پیشروی و میدان‌داری حزب توده بود که نکند آنها بتوانند دولت مصدق را سرنگون کنند و یک حکومت کمونیستی وابسته به شوروی تشکیل دهند، چنان‌که سال‌ها بعد مشابه این در افغانستان پیش آمد. این نگرانی در روزهای ۲۶ تا ۲۸ مرداد که حزب توده خیابان‌ها را اشغال کرده بودند و شعار «جمهوری دموکراتیک» می‌دادند به اوج خود رسید.

از آنچه برشمردم روشن است که پیروزی نهضت ملی در گرو دو اقدام بود که هیچ‌یک عملی نشد: یکی حل دعوای نفت با انگلیس به بهترین نحوی که در آن زمان ممکن بود؛ دیگری اجرای دقیق و کامل قانون برای جلوگیری از قانون‌شکنی‌ها و توطئه‌های چپ و راست که ضمنا هرج و مرج ایجاد کرده و مردم را ترسانده بود.

همایون کاتوزیان، اقتصاددان

و مورخ، به نقل از یک مصاحبه