صد رحمت به قرارداد دارسی!

چند روز بعد من مطلع شدم که وزارت اقتصاد (هوشنگ‌انصاری) مشغول امضای موافقت‌نامه با آنا کاندا است‌. تلفن کردم و قرارداد را برایم فرستادند و خواندم و دیدم که صد رحمت به قراردادی که دارسی برای اکتشاف و استخراج نفت با ناصر‌الدین شاه امضا کرده بود‌. در این قرارداد اولا در تمام جهات آنا کاندا ارباب و ما رعیت ایشان بودیم و ثانیا قرار شده بود که ما یک دستمزد سالانه برای استفاده از دانش فنی به آنا کاندا بدهیم که انتها نداشت و همیشگی بود‌. ثالثا در مورد فروش محصول هم اختیارات تمام تقریبا با آنها بود‌. فورا به هوشنگ انصاری تلفن کردم و گفتم من با این قرارداد نمی‌توانم کار کنم. اعتراض من به موافقت‌نامه آنا کاندا موجب نگرانی شدید شاه شد. می‌ترسید من کار را خراب کنم. من ناچار تلفنی به مدیرعامل آنا کاندا گفتم وزیر اقتصاد یک مذاکرات دوستانه با شما کرده که ارزش قانونی ندارد‌. من طبق قانون با اختیار تام رسما با شما صحبت می‌کنم و توافق شما با من قانونی است.