به گزارش دیپلماسی ایرانی در ادامه این مطلب آمده است: ایران و صربستان، در یک برهه زمانی نسبتا کوتاه، از دشمن به دوست تبدیل شدند. آنها در جنگ ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ در بوسنی و هرزگوین، دشمن هم بودند. در آن زمان ایران به بوسنیایی‌ها کمک می‌کرد تا با نیروهای صرب تحت رهبری رژیم اسلوبودان میلوشوویچ بجنگند که از نظر تهران یک رژیم نژادپرست و مسوول کشتار جمعی مسلمانان بود.

منازعه سرسختانه صربستان – کوزوو، اصلی‌ترین دلیلی است که بلگراد، بر اساس آن به  رابطه با تهران ارزش می‌گذارد. ایران – برخلاف پاکستان، ترکیه، مصر، عربستان سعودی، امارات و قطر – هرگز استقلال کوزوو را به رسمیت نشناخته است. از نظر ایران، کوزوو یک پاسگاه نظامی‌گری آمریکاست و استقلال این کشور هم نتیجه گسترش تهاجمی ناتو به شرق است. موضع تهران در مساله کوزوو، که مهم‌ترین پرونده بین‌المللی بلگراد است، برای ایران حسن نیت چشمگیری را در صربستان فراهم آورده است.تهران هم در برابر، برای رابطه‌اش با صربستان ارزش قائل است آن هم در زمانی که روابط ایران با بیشتر دیگر کشورهای اروپایی، به دلیل آنچه تامین تسلیحاتی تهران برای روسیه در جنگ علیه اوکراین عنوان می‌شود، وخیم شده است.

صربستان هم راه خود را از بقیه اروپا جدا کرده؛ نه تنها با رویگردانی از اجرای تحریم‌ها علیه ایران بلکه با محکوم کردن کارزار اقتصادی غرب علیه تهران. صربستان همچنین رابطه‌اش را با سوریه عادی‌سازی کرده است؛ نمونه دیگری از جدایی مسیر بلگراد از اجماع اروپایی در یک موضوع مهم برای تهران. اینکه بلگراد، حزب الله را به عنوان یک سازمان تروریستی می‌شناسد هم ظاهرا مانع پیوندهای ایران – صربستان نشده است. البته این پیوندهای عاطفی، به یک رابطه اقتصادی موثر تبدیل نشده، آن هم عمدتا به دلیل پایبندی بسیار محکم بانک‌های صربستان به تحریم‌های غربی علیه ایران. از زمان خروج دولت دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، صربستان که از سال ۲۰۱۲ نامزد عضویت در اتحادیه اروپایی است، در برقراری رابطه تجاری و اقتصادی با ایران، محتاط عمل کرده است.

دولت جو بایدن هم مانند دولت پیشین ایالات‌متحده آمریکا، با صربستان رویکرد ملایمی دارد و آن را به عنوان یک شریک ضروری در تلاش برای دستیابی به ثبات در غرب بالکان می‌بیند. در این پس زمینه است که صربستان قادر بوده با ایران به شکلی رفتار کند که هرچند خوشایند آمریکا نیست اما با توجه به دیگر ملاحظات، قابل تحمل است. در یک پس زمینه گسترده‌تر، صربستان و ایران چرخش در نظم ژئوپولیتیک جهانی را تقریبا با عینک واحدی می‌بینند. هر دوی آنها خود را قربانی تهاجم آمریکا/ناتو می‌دانند و از ظهور یک جهان چندقطبی‌تر که در آن روسیه و چین نفوذ بیشتری داشته باشند و هژمونی آمریکا کمرنگ شود، استقبال می‌کنند.