در شرق اروپا آمریکا اساسا در یک جنگ نیابتی با روسیه بر سر تهاجم مسکو به اوکراین درگیر است. در شرق آسیا نیز آمریکا با ریسک یک رویارویی فاجعه بار با چین بر سر تایوان روبه روست. به‌رغم ادعاهای جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، درباره غیرقابل جایگزین بودن رهبری آمریکا و نقش اساسی‌اش در یکپارچگی جهان، دخالت ایالات متحده در این بحران‌ها، تنها به کش آمدن بیش از حد توانایی‌هایش می‌انجامد و موجد ریسک‌های غیرضروری، شعله‌ور شدن خصومت‌های محلی و محرومیت مردم آمریکا از منابعی است که در داخل به آنها نیاز بیشتری وجود دارد. در واقع مردم آمریکا، بی‌میلی فزاینده‌ای به تخصیص بودجه نظامی برای جنگ در خارج نشان می‌دهند. افکارسنجی‌های اخیر از کاهش حمایت طرفداران هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه، از اسرائیل و اوکراین نشان دارد. سیاست چنددهه‌ای آمریکا در حفظ دوستان و دشمنان دائمی در خاورمیانه، نتیجه وارونه‌ای در دستیابی به هدف اعلام شده‌اش یعنی دستیابی به ثبات منطقه‌ای دارد. آمریکا در سال‌های اخیر، ایران را با تحمیل

«فشار حداکثری اقتصادی» به یک دشمن تبدیل کرد و یک چهره کلیدی نظامی ایران، ژنرال قاسم سلیمانی، را ترور کرد. همچنین، تلاش برای امنیت منطقه توسط شرکای آمریکا هم پیشرفتی نداشته، بازیگرانی که بدکرداری‌هایشان با حمایت بی‌قیدوشرط واشنگتن تقویت شده است.

بایدن ادعا می‌کند که اگر روسیه در اوکراین متوقف نشود، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه به لهستان یا کشورهای بالتیک دستور یورش خواهد داد. بایدن همچنین می‌گوید که اگر روسیه در اوکراین قاطعانه شکست نخورد، چین برای حمله به تایوان جسارت پیدا خواهد کرد. این تصور هم به همان اندازه بی‌پایه است. رفتار آینده یک دشمن را باید بر پایه توانمندی‌های کنونی و منافع متصور آن پیش‌بینی کرد، نه با توجه به رفتارهای پیشین آن، در بافت گذشته‌ای متفاوت.آمریکا باید یک راهبرد کلان خویشتندارانه تر را در پیش گیرد که اولویت‌های منافع خارجی این کشور را با دقت بیشتری مشخص کند، ریسک گرفتاری‌اش کمتر باشد، کمتر برای رقبای دوردست، تحریک کننده باشد و همخوانی بیشتری با منابع و نیازهای داخلی آمریکا داشته باشد. آمریکا نباید دشمنان و دوستان دائمی داشته باشد. باید از متحد کردن حریفان خود دست بردارد. همگرایی فزاینده امنیتی میان چین، روسیه و ایران، تا حد زیادی متکی بر یک تهدید مشترک از ناحیه آمریکاست نه تلاش برای صدور یک نوع رژیم خاص. آمریکا باید بار مدیریت تهدیدهای منطقه‌ای را بر عهده شرکای منطقه‌ای‌اش بگذارد، به‌ویژه در خاورمیانه و اروپا.