شیرازه کار از دست مصدق در رفته بود

بعد از این اتفاقاتی که افتاد در نامه‌نگاری‌ای که با پدرم داشتم، پدرم نوشت که تو متوجه نیستی که این ماه‌های آخر وضع ایران چطوری شده بود و مردم به‌شدت نگران آینده سیاسی مملکت بودند. به خاطر اینکه دست چپی‌ها خیلی قدرت پیدا کرده بودند و شیرازه کار هم از دست مصدق در رفته بود که اینها هم واقعیت داشت. در نتیجه وقتی ۲۸مرداد اتفاق افتاد خیال بسیاری از کسانی که داخل ایران بودند؛ به خصوص طبقه شهرنشین ایران را راحت کرد‌. هرچند از نظر عاطفی هنوز آن احساسات را داشتند، ولی می‌دیدند چاره‌ای ندارند.