سیدحسین پیمان

در فرآیند تولید آمار امکان دوگونه خطا قابل بررسی است: یکم خطاهای نمونه‌ای ودوم خطاهای غیرنمونه‌ای. خطاهای نمونه‌ای، در تولید آمارهای نمونه‌گیری، مطرح می‌شود و خطاهای غیرنمونه‌ای علاوه برطرح‌های آماری نمونه‌گیری، سرشماری‌ها را نیز شامل می‌شود. خطا‌های نمونه‌ای در سیطره نهادهای تولیدکننده آمار بوده و می‌تواند با تمهیدات کارشناسی تحت کنترل درآمده و اگرچه به صفر نرسد اما کاهش یافته و قابل اغماض و به واقعیت متغیر مورد نظرجامعه نزدیک شود. خطا‌های نمونه‌ای به طور عمده متمرکز برشیوه صحیح نمونه‌گیری، انتخاب واحد‌های نمونه و تعداد صحیح نمونه‌ها است تا نتایج تولید شده از نمونه‌گیری، نماینده قابل قبول و واقعی جامعه مورد نظر باشد. همچنین با توجه به کارشناسان خبره در نهاد‌های آماری کشورکه بسیاری از آنها درسطح منطقه وسازمان‌های بین‌المللی مطرح‌اند کنترل خطا‌های نمونه‌گیری برای این کارشناسان بسیار ساده وسهل تلقی می‌شود، بنابراین به طور عمده خطا‌های غیرنمونه‌ای از آسیب‌های قابل اعتنا در نتایج طرح‌های آماری کشور محسوب می‌شود. در فرآیند تولید آمار هر خطایی که غیرخطا نمونه‌گیری باشد به خطای غیرنمونه‌ای منتسب می‌شود که می‌توان به خطاها از مرحله برنامه ریزی تا مرحله انتشار نام برد؛ اما از کنشگران مهم در فرآیند خطا‌های غیرنمونه‌ای تولید آمار، تولیدکنندگان و پاسخگویان قابل اشاره‌اند.

تولیدکنندگان آمار

- نبودن عوامل میدانی و اجرایی در اختیار نهاد‌های آماری و وابستگی سازمانی آنها به دستگاه‌های دیگر درطرح آمارگیری، ازمنابع بسیار با اهمیت خطای غیرنمونه‌ای نهادهای آماری، مانند مرکز آمار قلمداد می‌شود، عوامل اجرایی که به سازمان‌های محلی وابسته بوده و از نظام سازمانی وحقوق و مزایای آنها تبعیت می‌کنند و ارتباط سازمانی منسجم با نهاد تولید کننده آمار ندارند، می‌توانند از عوامل بسیار تاثیرگذار در خطای غیرنمونه‌ای نتایج طرح‌های آماری کشور تلقی شود.

- منوط شدن امکانات محلی به میزان شاخص‌ها که انتاج شونده از طرح‌های آماری است، به‌خصوص اگر عملکرد مدیران اجرایی توسط شاخص‌هایی محک زده شود که گردآوری داده‌های آن، توسط عوامل اجرایی وابسته به سازمان محلی باشد، احتمال خطا‌های غیرنمونه‌ای یا افزایش آن را تداعی خواهد کرد.

- نبود جایگاه مناسب و صحیح یک نهاد آماری چه بسا منجر به تحقیر سازمانی و تشخص حرفه‌ای شده و انگیزه و رغبت لازم کارشناسان را تحت تاثیر قرار داده وتعهد کارکنان را نسبت به طرح‌های آماری کاهش دهد.

- احساس تبعیض در امکانات، جبران خدمات، حقوق، مزایا وپاداش نسبت به دستگاه‌های دیگر با توجه به ضریب اهمیت فعالیت وحساسیت کارشناسی نهاد‌های آماری، از عوامل مهم و تاثیرگذار در بی‌انگیزگی و خطای غیرنمونه از طرف تولیدکنندگان آمار تلقی می‌شود. این تلقی و احساس هم‌اکنون در نهاد‌های آماری کشور قابل بررسی است. بدیهی است نهادی که قدرت بسیج کنندگی یکصد هزار نیرو از عوامل آمارگیری را با آموزش تخصصی در طول دوهفته برای سرشماری دارد، نباید از جایگاه واقعی کارشناسی، امکانات و عدم عدالت در دریافت حقوق و مزایا در رنج باشد که احتمالی برای افزایش خطا‌های غیرنمونه‌ای است.

پاسخگویان

- سیاست‌های اقتصادی روز امکان تحت تاثیر قرار دادن پاسخ‌های پاسخگویان به پرسشگران را برحسب اینکه کدام پاسخ با توجه به سیاست اقتصادی روز برای پاسخگو نافع خواهد بود، افزایش دهد. درشرایط کنونی امکان دارد سیاست‌هایی همچون هدفمندی یارانه‌ها و... پاسخ‌های آماری پاسخگویان را متاثر نماید.

- تفهیم نبودن پاسخگویان نسبت به اهمیت و تاثیر طرح آمارگیری در تصمیم‌سازی و برنامه‌ریزی کشور از موارد افزایش خطا‌های غیرنمونه‌ای است.

- امروزه هزینه فرصت به خصوص در شهرهای بزرگ برای پاسخگویان اهمیت یافته و صرف وقت برای پاسخ به پرسش‌های آماری را هزینه یابی می‌نمایند؛ بنابراین پرسشنامه‌های طولانی، ضرورت جبران هزینه فرصت را توصیه می‌کند.

- پرسش از موضوع‌های خُرد یا از موضوعی که زمان مدیدی سپری شده با نحوه پرسشگری به طریق مصاحبه، از مواردی محسوب خواهد شد که خطای حافظه را تشدید می‌نماید. چنین پرسشنامه‌هایی ضرورت شیوه‌های ثبتی را تداعی می‌نماید (و با توجه به اهمیت و تاثیرگذاری شاخص‌های منتج از آنها مانند طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار با پرسشنامه‌ای حدود ۱۲۰۰سطر که ضریب جینی، خط فقر، ضریب اهمیت شاخص قیمت‌ها، الگوی مصرف، الگوی توزیع درآمد و... از آن استخراج می‌شود، دارای وزنی است که هزینه‌های ثبتی چنین طرح‌های آماری بسیار ناچیز و حتی قابل اغماض درمقابل هزینه‌هایی که بعد از انتشار نتایج، به تصمیم‌گیری و هدف‌گذاری منتهی خواهد شد، می‌باشد.)

- عصبیت‌های منطقه‌ای ومحلی نیز پاسخ‌ها را متاثر کرده و به‌تناسب شدت این عصبیت امکان فاصله پاسخ‌ها از واقعیت‌ها افزایش می‌یابد.

نتیجه

- آمار ملاطی است که درپایه‌های ساختاری نظام برنامه‌ریزی و تصمیم‌سازی کشور تعبیه می‌شود؛ بنابراین اگر از استحکام لازم برخوردار نباشد نظام برنامه‌ریزی را سست و ناموزون خواهد نمود.

- وابسته بودن عوامل اجرایی طرح‌های آمارگیری به سازمان‌ها ودستگاه‌های غیرآماری و مرتبط بودن آنان به سازمان‌های محلی که نتایج آمارگیری متعلق به همان ناحیه است، تردید در فرادستگاهی و ملی بودن نتایج را ایجاد خواهد کرد. لذا راهکارهایی مانند احیای مناطق آماری قابل بررسی است.

- بسیاری از طرح‌های آماری در شرایط کنونی اقتضای ثبتی شدن را دارند و باتوجه به هزینه‌های تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی پس از انتشار نتایج، بهانه هزینه، برای رد ثبتی شدن این طرح‌های آماری، چندان دلیل محکم و منطقی را خاطرنشان نخواهد کرد.

- نبود جایگاه، امکانات وحقوق و مزایای مناسب برای کارشناسان نهاد‌های آماری واحساس تبعیض نسبت به دستگاه‌های دیگر، بر انگیزه و تمرکز کارشناسان در تولید آمار با ویژگی‌های مناسب ولازم خواهد کاست.

- تبیین به نحو روشن و ساده دلایل اجرای طرح‌های آماری (که نظام تصمیم‌سازی کشور را پشتیبانی می‌کنند،) و تفکیک آن از سیاست‌های یارانه‌ای و دریافتی‌های دولتی و منفعت‌های فردی، برای جامعه و پاسخگویان، از الزام‌های اطلاع‌رسانی است. به‌خصوص فعالیت‌های آماری مانند سرشماری، ضرورت تهییج اراده جمعی و خودآگاهی اجتماعی وبسیج امکانات و مسوولیت فرادستگاهی را نیاز دارد.