به موقع دست مرگ می‌آید

چوبک بعد از هدایت به نظر من نخستین نویسنده‌ای است که شیوه‌ها و شگردهای نوی داستان نویسی را در آثارش به کار گرفته است.

اولین نویسنده ایرانی است که داستان‌هایی از نوع داستان‌های واقع گرای نمادین یا ناتورالیستی نمادین نوشته است؛ داستان‌هایی که اولین بار جیمز جویس، نویسنده بزرگ ایرلندی ابداع کرد و با ترکیب مکتب‌های واقع‌گرا و ناتورالیستی با مکتب نمادین (سمبولیسم) نوع تازه‌ای از داستان را به وجود آورد که در میان آثار نویسندگان گذشته کمتر نظیر داشت.

این نوع داستان‌ها در سطح ظاهری واقع‌گرایانه یا ناتورالیستی است و در سطح پنهانی، نمادین. از این رو این نوع داستان‌ها دو لایه دارد، لایه واقعی و لایه نمادین. خواننده‌های عادی تنها لایه ظاهری آن را می‌بینند و خواننده‌های اندیشمند و دقیق با نشانه‌هایی که نویسنده داده پی به خصوصیت نمادین آن می‌برند.

از این جمله است داستان کوتاه «گِل» از جیمز جویس و داستان‌های «قفس»، «عدل»، «انتری که لوطیش مرده بود» و «آتما سگ من» از چوبک.

مثلا در داستان ناتورالیستی نمادین «قفس» خواننده در سطح ظاهری قفس را می‌بیند پر از مرغ و خروس با تمام کثافاتی که این مرغ‌ها و خروس‌ها از خودشان در قفس به جا می‌گذارند. گاه گاه دستی توی قفس می‌آید یکی از این مرغ و خروس‌ها را می‌گیرد و بیرون می‌برد.

این داستان در سطح ظاهری‌اش یک خصوصیت ناتورالیستی با تمام کیفیت این مکتب یعنی زشت نمایی، پلیدی و نشان دادن کثافات زندگی دارد، اما در لایه دیگر آن، این قفس در حکم دنیاست با تمام موجوداتش که کنار هم می‌لولند، زاد و ولد می‌کنند، از خود کثافاتی را به جا می‌گذارند و به موقع دست مرگ می‌آید و آنها را با خود می‌برد.

داستان‌های واقع گرای نمادین یا ناتورالیستی نمادین از آمیزش دو مکتب ناهمساز به وجود آمده اند. ناهمساز از این نظر که مکتب‌های واقع گرا بیشتر به تحقق وقایع توجه می‌کنند مثلا اگر موضوع داستان پاییز است، زرد شدن برگ‌ها را در پاییز عینا نشان می‌دهند، مکتب ناتورالیستی، شبیه‌سازی است، دلیل زرد شدن برگ‌ها را در پاییز نشان می‌دهد، اما داستان‌های نمادین بیشتر بر اساس تخیل و تصور است و مثلا درخت توتی را نشان می‌دهد که در زمستان توت می‌دهد.

در اینجا خواننده می‌بیند که توت دادن درخت در زمستان بر خلاف طبیعت است و به طور غیرمستقیم می‌فهمد که منظور داستان، طبیعت نیست؛ بلکه انسانی مقاوم است.

این نوع داستان را در ایران برای اولین بار صادق چوبک تحت تاثیر جیمز جویس به کار برد. داستان‌های ناتورالیستی نمادین یا واقع‌گرای نمادین دیگر نظیر «گیله مرد» بزرگ علوی، «گلدسته‌ها و فلک» جلال آل احمد و «دیوار» من همه بعد از این که چوبک این نوع داستان را نوشت، نوشته شده‌اند.