علیرضا مجمع

دوشنبه شب گذشته سومین شب منتقدان برگزار شد. فارغ از اینکه جوایز این جشن که قاعدتا از دید انتقادی باید ارزیابی شود و نگاه منتقد باید در آن لحاظ شود، کلیت مراسم و نوع نگاه و عملکرد گردانندگان این مراسم در جای خود فضای بحثی مفصل را می‌طلبد. این مراسم نشان داد که چقدر نقد و منتقد در این روزگار به پستوی انزوا رفته است و دیگر نشانی از نوشته‌های درخشان و تحلیل‌های آموزشی نسل دهه شصت نیست. منتقد این روزگار دیگر حتی مثل شهرام جعفری‌نژاد (نفر اول نقد برگزیده و تنها جایزه قابل اعتنای بخش منتقدان) مدیر مسوول مجله صنعت سینما هم نیست که بتواند اندیشه‌ای را در نقدش بازتاب دهد. بعد از مراسم که با یکی از اعضای شورای مرکزی انجمن حرف زدم و به شوخی به او گفتم که: «رفقاتون رو خیلی تحویل گرفتید!» از استقبال اندک منتقدان در فرستادن آثارشان به دفتر انجمن گفت و اینکه این منتخبین از میان آثار رسیده انتخاب شده‌اند. پس تکلیف روشن است. منتقد «صاحب نظر» به انزوا رفته است و ترجیح می‌دهد خود را از این بازی بی‌نتیجه که بیشتر برای نسل جوان برگزار می‌شود، کنار بکشد. با این شرایط بهتر است کل جشن را به نام این نسل برگزار کنیم و به شناختن استعدادهای تازه این عرصه بپردازیم و حتی نام جشن را هم «شب منتقدان» نگذاریم تا اینکه جمع منتقدان جدی عرصه سینمای ایران از این جمع جوانانه و سرخوش از گرفتن جایزه تمییز داده شود و مخاطب هم تکلیف خود را بداند که این آدم‌ها و جایزه‌ها نه نشانی از نگاه حرفه‌ای در این عرصه دارد که بخواهد به اثر خوب جایزه بدهد و آن را از آثار متوسط که در اینجا به آنها اعتبار و اصالت داده شد جدا کند، نه حتی می‌شود به آن در قالب یک مقطع تاریخی نگریست که منتقدان جدی در آن حضور داشتند. همه اینها را داشته باشید و به آن اضافه کنید که چقدر نگاه منتقد این زمان در نگاه جماعت سینما رو حل شده است و اصلا شما نمی‌توانید فیلمی را سراغ بگیرید که منتقد آن را به مخاطب معرفی کند، بی‌آنکه مجذوب نگاه‌های عام شود. دیروز مجله ورایتی نگاه مراسم گلدن گلاب را که یک شب قبل از این مراسم برگزار شد، «نگاه عوام زده» خوانده بود. مثل اینکه این مساله یک اپیدمی جهانی است. حاصل همه این حرف‌ها اینکه در حال حاضر بی رودربایستی نقد به پستوی انزوا رفته است، چون نگاه دوستان به نقد دیگر دیدن نیمه خالی لیوان نیست. دوستان فکر می‌کنند همه ما اشکالات را که می‌دانیم، پس چه نیازی به گفتن. این را رییس فعلی انجمن گفت؛ بلند و رسا رو به حاضرین. این طرز تفکر مراسم نمادین «زرشک زرین» را برای انتخاب بدترین فیلم سال تقبیح می‌کند و این می‌شود که دیگر هیچ معیاری برای فیلم خوب و بد باقی نمی‌ماند. تا این اوضاع وجود دارد، انتظاری از نقد نمی‌شود داشت. فیلم خوب هم که مدت‌ها است ساخته نمی‌شود؛ جز چند جرقه بی نا و زور. پس تا اطلاع ثانوی عرصه را به دوستان می‌سپاریم. پاینده باشند دوستان!