وضع ناگوار کودکان کار در خیابان‌های پایتخت

سایت جهان نیوز وابسته به علیرضا زاکانی نماینده اصولگرای تهران نوشت: هر ساله با ورود به فصل تابستان و آغاز اوقات فراغت دانش‌آموزان، روز به روز به تعداد کودکان کار و خیابان افزوده می‌شود تا گرمی ‌فصل تابستان با شرارت و شیطنت کودکانی که به تازگی از پشت نیمکت‌های دبستان برخاسته‌اند بیشتر شده و حرارت یابد. متروها، چهارراه‌ها، خیابان‌ها، اتوبوس‌ها و حتی مراکز علمی‌ و فرهنگی مامنی برای این کودکان است تا با حداقل سرمایه‌ای، صبح خود را به شب رسانده و در این روزهای بلند و داغ درآمدی ناچیز بر سر سفره‌های بی‌نان خود ببرند. آمارها نشان‌دهنده آن است که همراه با افزایش تعداد کودکان برای کار در خیابان بر تعداد جرائم و بزه‌های اجتماعی مرتبط با کودکان افزایش یافته و خیابان‌های شهرهای کشور به خصوص پایتخت جولانگاه انواع و اقسام جرم‌های رنگارنگ می‌شود. کیف قاپی، دزدی به انواع مختلف، تصادفات مرگبار، سوء استفاده‌های جنسی، حمل و نقل مواد مخدر و انواع قرص‌های روانگردان از جمله جرائمی ‌است که توسط باندهای مخوف و با استفاده از کودکان معصوم و بیگناهی که صبح تا شب به بهانه کار در خیابان‌ها جولان می‌دهند، انجام می‌شود.

مشاهدات عینی خبرنگار اجتماعی جهان نیوز حاکی از آن است که دزدی دختران خردسال که برای کار در محیط‌های عمومی ‌پرسه می‌زنند توسط افراد سودجو و مزاحم افزایش یافته و مواردی از این دست، به محکمه‌های قانونی نیز کشیده شده است.

بر اساس این گزارش، برخی افراد سودجو و عضو باندهای قاچاق اعضای انسان و دختران با نشان کردن کودکان کار و به دام‌انداختن آنها در ساعت‌های خلوت روز در اقدامی ‌کودکان را به ماشین کشانده و آنها را سرقت می‌کنند.

این در حالی است که اکثر مواقع این دزدی‌ها در چهارراه‌هایی انجام می‌گیرد که به اتوبان‌ها یا بزرگراه‌ها متصل بوده و تقریبا تعقیب دزدان غیر ممکن است.

علی، کودک خردسالی است که با گردوهای پوست کنده داخل کیسه‌های بی‌رنگ، در تمام ساعات روز در چهارراه تهرانپارس دیده می‌شود. او که به تازگی کلاس چهارم دبستان را به پایان رسانده است به خبرنگار اجتماعی جهان می‌گوید: «از وقتی تابستان شروع شده با خواهرم در اینجا گردو می‌فروشیم. مادرم شب‌ها برای بردن ما به خانه مان به اینجا می‌آید. دیشب ساعت ۹:۳۰ دقیقه وقتی که مادرم آن سمت خیابان منتظر ما ایستاده بود یک ماشین سیاه رنگ بزرگ خواهرم را به داخل کشاند. من آنقدر جیغ کشیدم که آن آقا خواهرم را ول کرد و رفت.»!

محمد نیز که در ایستگاه‌های مترو به ممل طلا معروف است در همین رابطه می‌گوید: «من همیشه مراقب خواهر کوچک‌ترم هستم. این روزها دزد زیاد شده است و علاوه بر پول‌ها و جنس‌هایمان خودمان را هم می‌دزدند. به خاطر همین هم چهار چشمی‌ مراقب خواهرم هستم و حتی اگر به واگن‌های مردانه بروم خواهرم را هم با خودم می‌برم.»

به نوشته جهان‌نیوز اما موضوع دزدیده شدن کودکان کار توسط باندهای مخوف و افراد سودجو مساله‌ا‌ی نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذشت. اکثر کودکان کار افرادی هستند که در خانواده‌های بسیار محروم جامعه زندگی می‌کنند و از روی تنگدستی و تامین معاش خود و خانواده آن هم در سنین بسیار پایین دست به کار می‌شوند.

این کودکان که از حداقل امکانات نیز در زندگی خود برخوردار نیستند، خطرات بسیاری را متحمل شده و با بسیاری از مشکلات اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند.

ورود به تیم‌های دزدی، همراه شدن با باندهای مواد مخدر و گرفتار شدن در دام اعتیاد و سوءاستفاده‌های جنسی کمترین خطری است که این کودکان در سنی که باید اسباب بازی و عروسک همدم آنها باشد با آن مواجه می‌شوند و خود به خود آینده آنها از همین حالا دزدیده شده است و حالا جسم و وجود آنها در معرض غارت دزدان و راهزنان قرار دارد.

با این تفاسیر آیا باز هم باید منتظر جلسات و پشت میزنشینی‌های مدیران و مسوولان مربوطه باشیم یا اینکه می‌توان با تدابیری صحیح و به موقع به آینده این کودکان امید داشت؟