مسعود سیفی‌اعلا

یکی از دنباله رو‌های تفکر چپ که عرصه سیاست و اقتصاد ایران از پرتو افکار و اعمال وی و همفکرانش بدترین ضربات تاریخی را تحمل کرده و می‌کنند در پی کنار رفتن مهندس خاموشی از مسند قدرت در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران چنان به وجد آمده است که عنان اختیار از دست داده و در عالم خاص خود گفته است که «اتاق بازرگانی بدون خاموشی ایده‌ال ما بود». متعاقب آن یک نویسنده همفکر وی در مقاله‌ای به بهانه فداکاری و از خودگذشتگی (!) یک دوست همفکر دیگر در انصراف از کاندیداتوری ریاست اتاق به نفع دکتر نهاوندیان به ملامت و شماتت و مذمت رییس سابق اتاق پرداخت و نوشت «ای کشته که را کشتی تا کشته شدی باز؟» مراد نویسنده از این نوشته که اشاره‌ای روشن به سلسله مقالات وی از دو سال پیش تاکنون در مذمت خاموشی و جلوگیری وی از خلیفه‌کشی (!) دارد، البته بیشتر خطاب به یاران بوده است که در این مرحله موفقیت به وی دست مریزاد بگویند. اما صرفنظر از اینکه چنین مرادی در نوشته وی بوده یا نه حق این بوده است که حداقل به احترام قلم جانب احتیاط و ادب را رعایت می‌کرده و از ترویج بیشتر نوع ادبیاتی که در این چند ماهه اخیر در مبارزات انتخاباتی اتاق بازرگانی باب شد اجتناب می‌ورزیده است.

آن نوع ادبیات باعث پیروزی یاران این نویسنده گرامی در انتخابات نشد و تنها به جابه‌جایی دو همفکر در کادر رهبری اتاق منجر شد و بس و چه بسا که طراحان این جابه‌جایی هم برای این عزیزان ناشناخته ماند.

از طرف دیگر بسیار ساده‌اندیشی است که یکی دیگر از دوستان صرفا به خاطر رعایت منافع جمع از منافع خود صرفنظر کرده و از خیر کاندیداتوری ریاست اتاق گذشته باشد. حاملان این طرز تفکر یا باید از یکسری فعل و انفعالات در قواعد بازی بی اطلاع بوده باشند و یا در جست‌وجوی وسیله‌ای برای توجیه عدم کامیابی خود در تصرف مناصب قدرت به چنین بهانه‌ای متوسل شوند وگرنه خود آنها نیز بهتر می‌دانند که علی‌الاصول کسوت ریاست اتاق بر قامت کسی برازنده است که به عنوان امانتدار مرجع قدرت بخش‌خصوصی حداقل حامل تفکر چپ و یا عامل تهاجمات سازمان یافته علیه این نهاد نبوده باشد.