پیش به سوی مرکز مالی بین المللی جهان

مترجم: شادی آذری

با مقایسه داستان شرکت‌های تسکو و آی‌سی‌آی، انگلستان درسی به جهان می‌آموزد.

ناپلئون اشتباه کرد که انگلیسی‌ها را ملت مغازه‌داران تلقی کرد و به همین دلیل فکر می‌کرد آنها آمادگی شکست دادن فرانسه را ندارند. در مقایسه با فرانسه، بریتانیای دهه ۱۷۹۰ پایه‌های بیشتری برای تولید در اختیار داشت، درآمد سرانه این کشور بیشتر بود و نظام مالیاتی آنچنان وسیعی داشت که طی ۲۲سال درگیری، توانست هزینه‌ها را پرداخت کند تا اینکه سرانجام به ماجرای واترلوی این امپراتور منجر شد.

به همین دلیل تقاضا برای کشتی و مهمات که ناشی از جنگ طولانی‌مدت علیه فرانسه بود، منجر به رونق صنعت انگلیسی‌ها شد.

اما دو قرن بعد از آن ماجرا، شرایط تغییر کرده است.

در هفته گذشته شرکت آی‌سی‌آی، شرکتی که زمانی نماد صنعت انگلستان بود، در یک مزایده هدف خرید شرکت آکزونوبل یعنی یک رقیب هلندی قرار گرفت.

در همین زمان، گروه سوپرمارکت‌های تسکوی انگلستان در حال گسترش و توسعه در آمریکا و سایر بازارهای خارجی است تا در یک مزایده با خرید شرکت کارفور فرانسه پس از وال‌مارت در جایگاه دومین خرده‌فروشی بزرگ جهان قرار گیرد.

انگلستان به لحاظ تجارت خارجی یا جریان سرمایه دارای اقتصادی به مراتب بازتر از آمریکا است.

بنابراین هیچ اقدامی برای سلامت اقتصاد این کشور بهتر از این نخواهد بود که رقبای ملی این کشور بتوانند شرکت‌های دیگر را در دل خود فرو بلعند.

شرکت صنایع شیمیایی ایمپریال یا همان آی‌سی‌آی، هنگامی تاسیس شد که چهار فعال صنایع شیمیایی در دهه ۲۰میلادی توافق کردند که نیروهای خود را با هم جمع کنند.

اما این شرکت در دهه ۹۰ میلادی در شرف تجزیه قرار گرفت.

در ابتدا این شرکت برای خرید شرکت گلاسکو و ورود به شرکت‌های جهانی دارویی با شکست مواجه شد.

آی‌سی‌آی مایوس از شکار، خود به طعمه تبدیل شد.

این شرکت که مورد تهدید تجزیه توسط موفقیت شرکت لرد هانسون در مزایده قرار گرفته بود بخش دارویی خود را واگذار کرد و اکنون آسترازنکا نام گرفته است.

در آن زمان شرکت لردهانسون در اوج قدرت و موفقیت خود به سر می‌برد.

با گذشت زمان آی‌سی‌آی قدرت خود را از دست داد و کمتر در زمینه مواد شیمیایی فعالیت می‌کرد و کمتر صنعتی بود. این شرکت مبالغ هنگفتی برای فعالیت‌های شیمیایی شرکت یونیلور پرداخت و آ‌نقدر مقروض شد که مجبور به فروش اموال بخش عملیات پتروشیمی خود شد.

مجتمع عظیم پتروشیمی این شرکت که زمانی نماد قدرت تولید انگلستان بود به آمریکایی‌ها فروخته شد و هم اکنون به یک شرکت سعودی تعلق دارد.

این روزها دیگر از این خرید و فروش‌ها در انگلستان صحبتی به میان نمی‌آید. وقتی که سرمایه‌گذاران دبی شرکت پی اند او ، یک شرکت بازرگانی معروف انگلستان که انگلیسی‌ها به آن می‌بالیدند را خریدند، حتی یک گروه مخالف در آمریکا از خریداران عرب آن خواستند که فردی مورد اعتمادتر از خودشان را برای کنترل بندرگاه‌های تحت تملک این شرکت در آنجا بگمارند. شرکت‌های آلمانی و فرانسوی شرکت‌های آب و برق انگلستان را خریداری کرده‌اند و فرودگاه‌های لندن هم اکنون به یک شرکت ساخت و ساز اسپانیایی تعلق دارد.

ابتدا هلندی‌ها و سپس هندی‌ها پا به صنعت فولاد انگلستان گذاشتند. چینی‌ها شرکت روور، نماد صنعت خودروسازی انگلستان را خریدند و ماشین‌آلات آن را به خانه خود بردند.

طولی نکشید که شرکت مخابراتی بی‌تی (که دیگر این روزها بریتیش تلکوم نامیده نمی‌شود) اولین شرکت مخابراتی «ملی» بود که به دستان خارجی‌ها سپرده شد. بخش تلفن‌های همراه آن هم پیش از آن به شرکت تلفونیکای اسپانیا فروخته شده بود.

به همین ترتیب شرکت فضایی بی‌ای‌ایی سیستم (که دیگر شرکت فضایی بریتیش خوانده نمی‌شود) آینده خود را در آمریکا دید.

ملتی از سوداگران صنایع بازمانده از گذشته

در اغلب کشورها این روند نشانه‌هایی از قصور و کوتاهی و شکست است. اما به دلیل آنکه انگلستان جهان را به سمت صنعتی شدن پیش برد، گفته می‌شود خود انگلستان است که پیشتاز خارج کردن جهان از جو صنعتی شدن است. این روزها هنوز شما می‌توانید تعداد کمی از مهندسان و دانشمندان انگلیسی را بیابید که موتورهای جت و دارو می‌سازند و کار خود را خوب هم بلد هستند.

اما بیشتر از آنها تعداد زیادی از انگلیسی‌ها را می‌بینید که الگوریتم رشد سود اوراق قرضه و سرمایه‌گذاری‌های بانکی خود را ترسیم می‌کنند.

آنها در این سرمایه‌گذاری‌های بانکی ارزش افزوده‌ای یافته‌اند که در بخش‌های دیگر شاهد آن نبوده‌اند.

طی ۱۵سال گذشته با پشت سرگذاردن روندهای تولید، اقتصاد انگلستان شاهد رونق ناگهانی شده است و لندن به مرکز مالی بین‌المللی جهان تبدیل شده است. کسری انگلستان در بخش تولیدات کارخانه‌ای به بالاترین رکورد خود رسیده است.

اما از سوی دیگر جریان‌های سرمایه خارجی هم به بالاترین رکورد خود رسیده اند.

همه آن سرمایه‌گذاران خارجی هم دستی بر این آتش داشته‌اند. به عنوان مثال کارخانه خودروسازی نیسان در ساندرلند، یکی از بهترین و موفقترین کارخانه‌های نیسان در سطح جهان است.

هنوز هم انگلیسی‌ها می‌گویند اگر خارجی‌ها فکر می‌کنند که می‌توانند کارخانجات یا امور مالی انگلستان را بهتر از خود انگلیسی‌ها اداره کنند، به آنها خوش آمد می‌گوییم.