نقش صنعت گردشگری بر متغیرهای اقتصادی

مرضیه مروج خراسانی

بخش نخست

جهانگردی پدیده‌ای است که از دیر باز در جوامع انسانی مختلف وجود داشته اما با ورود به عصر مدرن به صورت یک صنعت سود‌آور در آمده و مورد‌توجه بسیاری از کشورهای دنیا قرار گرفته است که هر ساله با رشد و توسعه این صنعت چند وجهی مواجه بوده ایم. با نگاهی گذرا به در آمدهای جهانگردی کشورهای مختلف به این نتیجه می‌رسیم که نگاه کشورهای مختلف دنیا به توسعه جهانگردی با اهداف مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...... کاملا متفاوت بوده، اما اکثر کشورها‌، توسعه اقتصادی را در درجه اول اهمیت قرار داده اند‌، بدین دلیل که جهانگردی به سرعت رشد یافته و به بزرگ‌ترین صنعت دنیا تبدیل شده و منافع عمده اقتصادی را به اقتصاد ملی کشورها وارد کرده است.

بر اساس آمارهای موجود‌، جهانگردی ۱۰‌درصد از درآمدها و شغل‌های دنیا را به‌وجود آورده است و پیش‌بینی می‌شود که این رقم تا سال ۲۰۱۰ به دو برابر برسد. از دیدگاه اقتصادی اصلی‌ترین کارکرد صنعت جهانگردی کسب درآمدهای ارزی، توزیع مجدد درآمدها،ایجاد زمینه اشتغال‌، سرمایه‌گذاری و ایجاد ارزش افزوده همچنین فروش کالاها و خدمات مورد‌نیاز گردشگرها است.

مقاله حاضر به بررسی نقش گردشگری بر متغییرهای کلان‌اقتصادی از قبیل اشتغال، سرمایه‌گذاری و ارزش افزوده می‌پردازد همچنین میزان اشتغال و سرمایه‌گذاری که در اثر توجه به امر جهانگردی بدست خواهد آمد را مشخص کرده و رابطه بین آنها را بیان می‌کند.

توریسم و موقعیت توریستی ایران

از آنجا که پایه و اساس جهانگردی بر سفر استوار است عواملی که در جابه‌جایی اجزای آن از نقطه‌ای به نقطه دیگر مورد‌استفاده قرار می‌گیرد در این زمینه از اهمیت ویژه‌ای است. سرزمین پهناور ایران با میراث کهن فرهنگی و یادمان‌های دیدنی، از تنوع آب و هوایی، جاذبه‌های گردشگری در شمال و جنوب کشور، جاذبه‌های طبیعی و اکتسابی (‌که هر‌کدام به تنهای می‌تواند یک کشور را به عنوان بازاری قابل عرضه به جریان توریسم بین‌المللی وارد کند) برخوردار است.

به طوری که در سال ۱۳۳۵ متوسط اقامت جهانگردان خارجی در ایران ۱۸/۵ شب محاسبه شده بود که در مقایسه با متوسط اقامت در سایر ممالک فوق‌العاده بالا بود. اما متاسفانه در چند سال گذشته به علت عدم‌توجه به امر توریسم در ایران و نادیده گرفتن آن باعث شده نه تنها کشور ما درآمد کلانی را که از این راه حاصل می‌شود‌، از دست بدهد بلکه باعث شده است متوسط اقامت در ایران به ۱۸/۲ شب برسد و این امر گویای آن است که گردشگران بیشتر در زمینه تجارت وارد ایران می‌شوند تا سیاحت و این نشان‌دهنده کاهش گردشگر سیاحتی می‌باشد و این در حالی است که در سال ۲۰۰۰ گردشگری ۱۲/۶‌درصد از کل صادرات جهان را به خود اختصاص‌داده است و پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۱۰، این صنعت حدود ۱۳‌درصد از کل صادرات را به خود اختصاص دهد. ایران در میان کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی‌(O I C ) طبق آمارهای سال‌های گذشته به لحاظ تعداد گردشگر ورودی رتبه ۱۳ و به لحاظ درآمد حاصل از ورود جهانگردان رتبه دهم را دارا بوده است در حالی که به لحاظ جاذبه‌های گردشگری در ردیف ۱۰ کشور اول جهان و اولین کشور جهان سوم است. در این میان ترکیه ظرف ۲۰ سال گذشته از ۲۵۰۰۰ نفر گردشگر به حدود ۱۳‌میلیون نفر و تونس از ۵۰۰هزار نفر به بیش از ۶‌میلیون نفر ارتقا داشته است. در حالی که ایران حتی با کشور کوچک تونس که با ۵/۹‌میلیون نفر جمعیت بیش از ۵‌میلیون نفر گردشگر داخلی و ۶‌میلیون نفر گردشگر خارجی را مدیریت می‌کند قابل مقایسه نیست.

رویکردهای کلان اقتصادی در صنعت توریسم

امروزه توجه سیاستگذران و برنامه ریزان کشورها به صنعت گردشگری به عنوان یک استراتژی توسعه‌اقتصادی، فرهنگی‌، امنیتی و سیاسی بیش از پیش معطوف این امر شده و آثار مثبت اقتصادی و فرهنگی آن مورد توجه جدی دولت‌ها و ملل گوناگون قرار گرفته است. بسیاری از کشورها با بهره‌گیری از این صنعت به نقطه اوج اهداف مورد نظر دست یافته به نحوی که بیشترین درآمد خود را از طریق آن تامین می‌کنند و در زمره کشورهای توسعه یافته جهان مطرح شده‌اند.

صنعت گردشگری نوعی سرمایه‌گذاری غیر‌مستقیم خارجی در داخل کشور است و اثرهای انبساطی آن در کلیه بخش‌های اقتصادی، اثرهای توسعه‌ای دارد. به همین دلیل برنامه‌ریزی عامل مهمی‌ برای دستیابی به موفقیت در بخش گردشگری است که مجریان را بر آن می‌دارد تا بر اساس محدودیت زمانی‌، خود را به نقطه عطف دیدگاه سیاست‌گذاران نزدیک کنند.صنعت توریسم و سهم آن در اقتصاد ملی‌ کشورها از جمله مباحث مهمی ‌است که مورد‌توجه صاحبان امر قرار گرفته است و ارتباط تنگاتنگی با صنایع دیگری مانند هتلداری، حمل و نقل، آژانس‌های مسافرتی، صنایع‌دستی، رستوران‌داری، صنایع‌غذایی، کشاورزی و... دارد. اصلی‌ترین کارکرد این صنعت کسب درآمدهای ارزی، توزیع مجدد درآمدها، ایجاد زمینه اشتغال، فروش کالاها و خدمات مورد‌نیاز گردشگران و به ویژه صنایع‌دستی توسعه حمل و نقل و رونق اقتصادی است. در کشور ما نیز سازمان ایرانگردی و جهانگردی بر‌اساس رویکرد جهانی «گفت‌وگوهای تمدن‌ها» و رویکرد منطقه‌ای «همبستگی ملی» و حسن همجواری با همسایگان همچنین رویکرد کلان‌اقتصادی، فعالیت‌های خود را اعم از تحقیقات، آموزش و برنامه‌ریزی بازاریابی مبتنی بر رویکردهای زیر تعقیب می‌نماید:

۱.‌ توسعه گردشگری داخلی در دو بعد استانی و ملی

۲.‌ تمرکز به جذب همسایگان از طریق افزایش تسهیلات در مرزهای خشکی و دریایی

۳.‌ توجه به گردشگران قاره ای در حوزه جغرافیایی فرهنگی با مشخصه گردشگری قاره‌ای

۴.‌ بازاریابی بین‌المللی با تمرکز بر بازارهای گردشگری مدیترانه‌ای و فراآتلانتیکی

به تبع اجرای این برنامه‌ها و رویکردها موجب می‌شود که در بعد اقتصادی فواید زیر نصیب کشور گردد:

۱.‌ تسریع گردش سرمایه در نظام اقتصادی کشور

۲.‌ توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال

۳.‌ بهبود وضعیت معیشتی استان‌های محروم

۴.‌ جذب سرمایه‌های بخش‌خصوصی خارجی

و چندین مزیت دیگر که دولت می‌تواند با اختصاص بخشی از درآمدهای حاصل از گردشگری در جهت تقویت هویت ملی و فرهنگ دهی و نگاه‌اقتصادی به گردشگری خارجی گام بردارد.