جلیل روشندل در گفت‌وگو با سایت دیپلماسی ایرانی گفت: سخنرانی دکتر روحانی حاوی برخی نکات بسیار مهم و کلیدی بود که در بستری از مطالب فرعی‌تر که گهگاه شعارگونه نیز به نظر می‌رسید ارائه شد. از لحاظ فرم این‌گونه بیان مطالب نه‌تنها اشکالی ندارد بلکه مرسوم هم هست. با این وجود، در پاره‌ای موارد این احساس به وجود می‌آید که بار آرمانگرانه سخنان روحانی از سایر ابعاد آن سنگین‌تر است. بیان موضع‌گیری‌ها در مسائل بین‌المللی به‌رغم بستر آرمانگرایانه یا شعارگونه‌اش کاملا صریح و بی پرده است. اینکه «دانش هسته‌ای در ایران بومی شده» و مواد اتمی به مرحله «تولید انبوه» رسیده از بعد اقتصادی و تامین کار برای جمعیت رو به فزونی ایران منطقی قوی‌تر به حساب می‌آید تا اینکه بر «اعمال حق غنی‌سازی و سایر حقوق هسته‌ای در خاک ایران» تکیه کنیم. در مجموع آقای روحانی در باب برنامه هسته‌ای ایران به زبانی غیر از آنچه در هشت سال پیش مرسوم بوده بر همان اهداف تاکید و تمرکز می‌کند. از سوی دیگر سیگنال‌های فرستاده شده تا قبل از این سخنرانی با مطالب طرح شده در مورد پرونده هسته‌ای ایران در سازمان ملل همخوانی ندارند. تا امروز گفته می‌شد آقای روحانی برای حل مساله اتمی اختیارات کامل و نامحدود دارد، ولی سخنرانی ایشان مهر تاییدی بر وجود چنین اختیاراتی محسوب نمی‌شود، ولی بدون شک زبانی دیپلماتیک، قابل فهم و در پاره‌ای موارد قابل قبول است. گذشته از این آقای روحانی می‌توانست ابتکار عمل را دردست بگیرد و فراتر از سخنرانی در میهمانی ناهار شرکت و با رییس‌جمهور آمریکا به اصلاح «خوش و بش» کند که نکرد.

این استاد امنیت بین‌الملل در دانشگاه کارولینای شرقی در خصوص اینکه آیا تغییری در روابط ایران و آمریکا ایجاد شده است؟ افزود: تغییر رابطه‌ای که در یخی سی و چهار ساله مدفون است نیازمند حرارت بیشتری است. آنچه مسلم است یخ رابطه ترک خورده است، ولی حرارت لازم را ندیده است تا ذوب شود. این حرارت تنها با کلام ملایم تولید نمی‌شود و نیاز به حرکت حساب شده متقابل دارد. آمریکایی‌ها امیدوار بودند که آقای روحانی رو در رو با اوباما ملاقات و چنین حرارتی را ایجاد کند، ولی ایشان هم مثل آقای محمد خاتمی طفره رفتند و چنین ملاقاتی ولو برای تعارف و دست دادن صورت نگرفت. معهذا سخنان دو طرف اگرچه شروع کار است، ولی قطعا آغاز خوبی به شمار می‌آید.