سخنان اخیر ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهوری روسیه، در کنفرانس مطبوعاتی موضوع مهم تفسیرهای روزنامه‌های اروپا بود. پوتین در آخرین کنفرانس مطبوعاتی از سیاست خارجی و داخلی در دوره زمامداری خود ترازنامه‌ای مثبت ارائه داد.

روزنامه فرانسوى «لوموند» در تفسیر خود درباره سیاست خارجى روسیه ‌نوشت: «سخنان و رفتار حکمرانان روسیه در قبال غرب متناقض است. در یک روز ولادیمیر پوتین صحبت از این می‌کند که روسیه نمی‌خواهد در مسابقه تسلیحاتى از آمریکا عقب بیافتد.

در چندى بعد، سرگئى ایوانف، معاون نخست وزیر روسیه که سیاستمداری با مواضع شدید به حساب می‌آید، دم از روابط دوستانه با وزیر دفاع آمریکا، روبرت گیت، می‌زند و پیشنهاد از سرگیرى مذاکرات درباره تسلیحات اتمى استراتژیک را مطرح می‌کند. این رفتار متفاوت در کرملین بیش از آنکه نشانه‌اى از مبارزه بر سر قدرت باشد، بیانگر تقسیم کار است تا روسیه با جمع‌آورى برگ‌هاى برنده در دور بعدى با موضع قوى‌ترى وارد میدان شود. پوتین دست به هر کارى خواهد زد تا که پیشروى ناتو به سوى مرزهاى خود را متوقف سازد و حتی در صورت امکان مناطق از دست داده دوباره به چنگ آورد. در این سنت دیپلماتیک که از کنگره وین در سال ۱۸۱۵ آغاز ‌شد، پوتین روسیه را براى تقسیم مناطق تحت نفوذ دوباره آماده می‌سازد.»

روزنامه آلمانى «فرانکفورترآلگماینه» درباره آخرین کنفرانس مطبوعاتى پوتین، رییس‌جمهوری روسیه ‌نوشت: «کوزوو، سیستم دفاع موشکى، اوکراین و دموکراسى همه از جمله مواردى هستند که سبب درگیرى میان کرملین و غرب شده‌اند. تعداد این موارد زیاد نیست، اما شامل موضوعاتى حاد می‌شود. مسایل مورد مشاجره را نه می‌توان برطرف ساخت و نه می‌توان نادیده گرفت.

این مسایل وجود دارند و همراه با افزایش روابط اقتصادى با روسیه تا زمان رو در رویى مستقیم اشکال خشن‌ترى به خود می‌گیرند. پوتین به عنوان رییس‌جمهوری روسیه در آخرین کنفرانس مطبوعاتى خود کشورهایى را که محل استقرار موشک‌هاى آمریکایى هستند، تهدید به حمله موشکى متقابل کرد. این مساله ظاهرا براى پوتین اجتناب ناپذیر است. پوتین، بنا به گفته خود، مایل به رویارویى با غرب نیست. او راغب است که بنیه اقتصادى روسیه تقویت شود. در این زمینه می‌توان کار او را تایید کرد.»

روزنامه «زالتس بورگرناخریشتن» چاپ اتریش درباره ترازنامه فعالیت‌هاى پوتین می‌‌نویسد: «جایگاه روسیه در هشت سال گذشته تنها مدیون سیاست خارجى ولادیمیر پوتین نیست. به جاى شک و تردید نسبت به نیات صلح‌آمیز مسکو در ارتباط با علایق بین‌المللى باید غرب تحت رهبرى آمریکا متوجه رفع ضعف‌هاى خود باشد. به‌طور مثال می‌توان از ضعف سازمان‌هاى بین‌المللى مانند سازمان همکارى و توسعه در اروپا یا اتحادیه اروپا براى استقرار دموکراسى در روسیه یاد کرد. گرچه به نظر پوتین نوع روسى دموکراسى به مراتب بهتر نوع غربى آن است. از قضا پوتین حمایت انتخاباتى خود از مدویدف را به عنوان مدلى بهتر از سیستم انتخاباتى در آلمان قلمداد می‌کند. اما متاسفانه پوتین در مورد جنبه‌اى سکوت می‌کند، قدرتمندان مسکو از آزادى عمل زیادى برخوردار هستند و براى پیشبرد منافع خود دست به هر کارى می‌زنند.» روزنامه انگلیسى «دیلى تلگراف» درباره سخنان اخیر پوتین، رییس‌جمهوری روسیه ‌نوشت: «پوتین به‌درستى خواهان توجه به مشکلات داخلى در روسیه است. پوتین لاف از این می‌زند که در دوره زمامدارى وى اشتباهات بزرگى رخ نداده است، اما ابعاد این مشکلات خلاف این را نشان می‌دهد. بیشتر نخبگان اقتصادى از دستگاه دولتى، فاسد و نا کارآمدند.

با سرمایه‌گذار‌هاى خارجى به دلخواه رفتار می‌شود. طول عمر در حال کاهش است و بیانگر ناکارآیى سیستم تندرستى در روسیه است. بیش از همه روح دموکراسى که در دهه نود مطرح بود، از میان رفته است. حتی در زمینه برقرارى امنیت نیز باید به کار پوتین شک داشت. حملات تروریستى به تئاتر شمال- شرق در مسکو در سال ۲۰۰۲ و حمله به بسلان در سال ۲۰۰۴ از جمله سخت‌ترین حملات تروریستى در تاریخ روسیه‌اند. باید انتظار داشت که جانشین پوتین، دیمیترى مدویدف به امور زیادى سرو سامان بخشد. پرسش اساسى این است که آیا او قدرت کافى براى انجام این امور در اختیار دارد.»