پدیده شوم قرن جدید - ۲ بهمن ۹۵

حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل به عملیات‌های ایذایی و فرسایشی برای به زانو در آوردن و خسته کردن نیروهای دشمن از سوی ابوبکر ناجی اشاره شد. همچنین به انواع «عملیات‌های کیفی»، تعریف آن و هدف‌هایش نیز اشاره شد. همچنین به اهداف اساسی برای مدیریت خشونت نیز پرداخته شد که در این بخش ادامه آن از نظر می‌گذرد. این تئوریسین جهادی معتقد است ابتدا باید آمریکا را وارد جنگ‌های فرسایشی کرد و سپس با وارد آوردن ضربات متعدد به او پرستیژ این کشور را خدشه‌دار کرد.

6- حرکت به سوی علم شرعی فقهی و دنیوی

7- پراکندن جاسوس‌ها و تلاش برای ساخت نهادهای اطلاعاتی حداقلی

8- متحد کردن [تالیف] قلوب مردم با پول و متحد کردن جهان با حکمرانی شریعت (و انطباق با) قوانینی که از سوی افراد در اداره دولت نمود می‌یابد.

9- رد منافقین با حجت و دلیل و ابزارهای دیگر و اجبار آنها به فرو نشاندن و پنهان کردن نفاق شان، پنهان کردن باورهای سردشان و انطباق با افرادی که در قدرتند تا زمانی که شر آنها به کنترل در آید.

10- تلاش تا جایی که حمله به دشمن و بسط این حمله به منظور دفع او، غارت اموالش و گذاشتن آنها در وضعیت دائمی دلهره و اشتیاق برای صلح میسر شود.

11- برقراری ائتلاف با کسانی که ائتلاف با آنها مجاز است؛ آنها که وفاداری کاملی به این دولت‌ها ابراز نکرده‌اند.

12- یک هدف آینده‌ای را هم به این موارد می‌افزاییم و آن، توسعه و ترویج گروه‌های مدیریتی برای دستیابی به «قدرت تاسیس» و آمادگی برای چیدن محصول (تلاش‌هایشان) و تاسیس دولت است.

به همین ترتیب، در این مرحله اهدافی وجود دارد که ما برای آن در مناطق باقی مانده و غیراولویت داری تلاش می‌کنیم که به خشونت گراییده است. مهم‌ترین آنها عبارتند از:

* تداوم (عملیات‌های) ایذا و فرسایش تا حد امکان

* برقراری شبکه‌ای از حامیان لجستیک برای مناطق خشونت باری (هم مناطق همسایه و هم مناطق دور دست) که از سوی ما مدیریت می‌شود. اگر تضادی میان انجام عملیات‌های ایذایی و انجام حمایت‌های لجستیکی وجود دارد، مناسب‌ترین و مفیدترین گزینه در اولویت است.

مسیر عمل و تحرک

ضربات تسلسلی و رگباری علیه آمریکا که منتهی به حمله سپتامبر شد، بر اساس شریعت، آمریکا لایقش بود و - به اذن خدا- بر حسب تقدیر، موفقیت هم یافت. نتیجه ناگزیر این، همانا سقوط پرستیژ آمریکا در میان توده‌ها و نخبگان جهان در ارتش‌های کفر است. علاوه بر اشتعال تحولات و حوادث و نزدیک شدن آتش به منطقه اما گسترش دامنه جریان جهاد هم وجود داشت که دو برابر دامنه جریان جهاد در دهه 90 بود. این دامنه معمولا همراه با تحولات و عملیات‌های بزرگ در انطباق با اندازه‌شان رخ می‌دهد. در نتیجه، آمریکا یا دست به انتقام خواهد زد و نزاع تشدید خواهد شد یا جنگی محدود را شروع خواهد کرد. در مورد آخر، کینه آمریکا تسکین نخواهد یافت و در مهار گسترش این بحران موفق نخواهد شد. آمریکا علت العلل فروپاشی دولت افغانستان بود و سال‌ها برای آن برنامه‌ریزی کرده بود یا احتمال داشت بدون وقایع عظیم سپتامبر فرو بپاشد. با این حال، آمریکا تقابل با این وضعیت را در قالب درگیری با ده‌ها هزار گروه جهادی شروع خواهد کرد که نوک پیکان خود را به سوی این کشور نشانه خواهند گرفت و آمریکا هیچ دولتی را نخواهد یافت که بتواند از او انتقام گیرد زیرا دولت‌های باقی‌مانده در مدار آمریکا هستند. از این رو، روشن خواهد شد رژیم‌هایی که مورد حمایت آمریکا هستند نمی‌توانند مدافع و محافظ این کشور از حملات باشند و نمی‌توانند منافع استراتژیک این کشور و فرزندخوانده‌اش - اسرائیل- در منطقه را حفظ کنند. آمریکا چاره‌ای نخواهد داشت جز اینکه به دومین دام گرفتار شود که حمله به افغانستان است. دام اول را قبلا ذکر کردیم. مهم‌ترین شکست آمریکا برای دستیابی به تمام اهداف نظامی اش در این کشور و تداوم مقاومت در این کشور طی یک، دو یا چند سال توده‌ها و برخی نجبا در میان ارتش‌های کفر را متقاعد خواهد کرد که مخالفت با آمریکا امکان‌پذیر است.

در مورد دام دوم، انداختن تور برای ارتش آمریکاست که منطقه را اشغال کرده و پایگاه‌هایی نظامی بدون مقاومت و در وضعیت جنگی با توده‌های منطقه دایر کرده است. در این مرحله روشن است که این اقدام موجب برانگیختن جنبش‌هایی خواهد شد که دامنه جهاد را افزایش داده و لژیون‌هایی در میان جوانان ایجاد می‌کند که به مقاومت و طرح‌ریزی برای آن می‌اندیشد. اگرچه این نیروها از پیش موجود و مستقر بودند اما مردم درست در کنار آنها خواب بودند و احساس خطر نمی‌کردند. به همین ترتیب، برای دولت آمریکا روشن شد که توانمندی‌اش در حال افول است؛ اینکه ورود به جنگ در چند جبهه [اشاره به استراتژی امنیت ملی آمریکا که در دوره‌ای بر پایه جنگ در چند جبهه برقرار شده بود] و ایراد کلمات قلمبه سلمبه فقط روی کاغذ مناسب است؛ اینکه دور بودن از پیرامون تاثیری عمیق بر توانمندی‌اش برای پایان جنگ خواهد داشت. تمام این نتایج با گذشت زمان جدی‌تر شد. خدا را برای تمام اینها سپاس می‌گوییم.

ضرباتی را ببینید که به آمریکا و متحدانش در شرق و غرب وارد می‌شود. این ضربات تا همین الان ادامه داشته است. بنابراین، برنامه‌ای که با آن بشود حوادث را از اکنون شکل داد چیست تا بتوانیم اهدافی که در بالا به آن اشاره شد را به اذن خدا محقق سازیم؟

* تنوع بخشیدن و گسترش حملات ایذایی علیه دشمن صلیبی- صهیونیستی در هر جایی در جهان اسلام و - تا حد امکان خارج از آن- تا تلاش‌های ائتلاف دشمن را متفرق کرده و بنابراین تا حد امکان از توانمندی اش کاسته شود.

برای مثال، اگر یک تفرجگاه توریستی که صلیبیون در اندونزی دوستدار آن هستند آسیب ببیند، امنیت تمام تفرجگاه‌های توریستی در تمام دولت‌های جهان با نیروهای مضاعف حفظ می‌شود که دو برابر حد معمول خواهد بود و موجب افزایش هزینه‌ها خواهد شد. اگر یک بانک رباخوار که در ترکیه قرار دارد و متعلق به صلیبیون است دچار آسیب شود، تمام بانک‌هایی که به صلیبیون تعلق خواهد داشت در تمام کشورها امنیت شان تامین می‌شود و خشکسالی مالی افزایش خواهد یافت.