حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل اشاره شد که داعش یک جامعه ایده آل را بر مبنای نگاه تحریف آمیز از قرآن برای زنان ترسیم می‌کند. داعش معتقد است الگوی غربی برای زنان مسلمان با شکست مواجه شده است. داعش معتقد است که شکوه خلافت و شرایط آرمانی زیست زنان در «دولت اسلامی» محقق شده است. این گروه در زیر ادعاهایی مطرح کرده و دستورات خود را مصداق بهترین شرایط برای زنان می‌داند.

حجاب

با همین مساله شروع می‌کنیم زیرا این بزرگ‌ترین حق، مبنا و هدف آنها است. حجاب در میان تمام حقوق زنان، اولین حقی است که از آن برخوردار است و «حمایت از دین» اولین و مهم‌ترین مورد از 5 ضرورتی است که شریعت برای حمایت و حفظ آن آمده است. در سال‌های استعمارگری روحی و نظامی، این حق با زور و اجبار یا اقناع ممنوع شد. صورت‌ها به اجبار برای شناسایی هویت افراد نمایان شدند.

به زنان اجازه سفر به خارج از کشور داده نمی‌شد مگر اینکه در پاسپورت شان عکسی از چهره خودشان باشد. زندگی روزمره به این وسیله آسان‌تر شد و خانه‌ها برای کسانی که بی‌حجاب ماندند آزاد و در دسترس‌تر شد اما زندگی برای کسانی که مومنه ماندند دشوار. سپس، زنان مومنه و خالص از سوی رسانه‌هایی که تصویری ناعادلانه از آنها منتشر می‌کردند به انتقاد کشیده شدند و آنها عقب‌مانده و واپسگرا معرفی شدند در حالی که بی‌عفت ها، متمدن و با فرهنگ خطاب شدند. پس از تاسیس خلافت، پوشش‌ها و مسائل مربوط به حجاب به عراق بازگشت و نجابت این کشور را درنوردید. اکنون، زنان می‌توانند بدون اینکه صورت خود را برای بازرسی به احدی نشان دهند نزد خانواده‌های خود در رقه بروند. احترام به جسم آنها بازگشته و عابران با دل‌ها و چشم‌های فاسد خود دیگر به آنها نمی‌نگرند. از تحقیر آنها جلوگیری شده، لباس‌های زشت و بدن نما از مغازه‌ها جمع‌آوری شده و عکس‌های مستهجن از دیوارها و قفسه‌ها جمع شده است. مسلمانان به اذن خدا تطهیر و تصفیه شدند.

امنیت

زنان مسلمان در مدت جنگ صلیبی متحمل آسیب‌هایی شدند. آنها در بسیاری مواقع ربوده می‌شدند، شکنجه می‌شدند، به حقوق آنها تجاوز می‌شد و در نهایت به قتل می‌رسیدند. زنان مسلمان به‌طور منظم از سوی شبه‌نظامیان هنگامی که در آغوش والدین‌شان بودند ربوده می‌شدند و سال‌ها از آنها خبری نمی‌شد. دادگاه‌های ظالم با اعدام، احکام مرگ برای آنها صادر می‌کردند. پس از آن، آنها شکنجه می‌شدند و به جاهایی پرت می‌شدند که فقط خدا از آن آگاه بود. در آنجا، جنایتکاران مخالف و مرتد با پیروی از هواهای نفسانی موجب شرمساری زنان می‌شدند و زنان مجبور به حمل و زادن فرزندان این قاتلان می‌شدند. آنها همواره در معرض بدترین اشکال شکنجه - روحی و جسمی- به‌دست شبه‌نظامیان بودند. این تصویر، مروری سریع است بر آنچه زنان در عراق با آن مواجه بودند البته پیش از آنکه سربازان و جنود حق به رهایی آنها بشتابند.

این [برقراری خلافت] آغاز سپیده دم زیبا است که در کتاب‌های تاریخ فراموش نخواهد شد و طی سال‌های آینده هم به آن ارجاع داده خواهد شد: آنگاه که سربازان خلافت بر ارتشی که به سرعت از برابر ما گریخت، فائق آیند و آنگاه که سربازان سنگرهای شهر را بگشایند و صدها زندانی زن و هزاران مرد را از زندان آزاد کنند که همگی آنها شکنجه می‌شدند. بسیاری از کسانی که از زمان تاسیس خلافت به موصل رفتند - حتی روزنامه‌نگاران دشمن- حس امنیتی که سراسر این منطقه را فراگرفته می‌بینند. این امنیت اکنون به همه جا تسری یافته است. این البته محصول مجازات‌ها برای تخلف از قداست و حدود مجازات‌ها است.

مردم در امنیت هستند. از پول و دارایی خود مراقبت می‌کنند و از راه‌های میان دولت‌های عراق و شام نیز پاسداری می‌کنند. این امنیت محصول قانون شریعت است که برای حفظ مردم، پول‌ها و دارایی‌هایشان اجرا شده است. وقتی «دولت اسلامی» کنترل کل آن منطقه را در دست گرفت، مردم به حقوق خود دست یافتند و زنان نیز همین‌طور. اکنون زنان در «سوق»‌ها می‌گردند و بدون هراس از مجرمان به زیارت می‌روند زیرا مرتکبین با تنبیهات سختی مواجه می‌شوند.

عدالت

ما بر این باوریم که به دو دلیل، تنها تعداد معدودی دادگاه عادل پیش از تاسیس خلافت وجود خواهد داشت:

1- زیرا ستمگرانی که حاکم بر دادگاه‌ها هستند جلوی شریعت را گرفته‌اند و در عوض، براساس قوانین انسانی مبتنی بر بی‌عدالتی حکم می‌رانند.

2- از جنبه اداری مساله، بسیاری از زنان حقوق خود را به‌دلیل فساد فراوان از دست دادند.

اکنون، دادگاه‌هایی که براساس فرمان خلافت حکم صادر می‌کنند برقرار شده‌اند، قضات برای مدتی طولانی منصوب شده‌اند که طی این مدت آنها می‌توانند به مردم در مورد مسائل مربوط به ازدواج و طلاق و ارث مشاوره دهند؛ مسائلی که به بسیاری از زنان مربوط است.

اختلافات مربوط به این مسائل - تا آنجا که ممکن است- بدون تاخیر وقت مورد رسیدگی قرار می‌گیرند. اکنون زنان به دادگاه‌ها می‌روند و آشکارا از مسائل و مشکلات خود سخن می‌گویند. آنها شاهدند که کسانی به آنها گوش فرا می‌دهند و به مسائل و مشکلات‌شان بدون نیاز به چانه‌زنی و رشوه رسیدگی می‌شود. در واقع، برخی محققان حتی اعلام کرده‌اند که سطح فساد در «دولت اسلامی» صفر است.

اگر یک زن مسیحی به دادگاه دولتی رجوع کند و به اسلام بگرود، در این صورت وی از حمایت کامل از هر گونه آسیب یا سوءاستفاده‌ای برخوردار خواهد شد، درست همان‌طور که قبطی‌های مصری مسلمان شدند زیرا پیش از آن در معرض شکنجه و زندان بودند.