حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل به تاکتیک‌های عضوگیری داعش اشاره و گفته شد که تاکتیک‌های عضوگیری‌ این گروه با نام‌نویسی از کل خانواده‌ها و نه فقط جوانان خانواده‌ها، در راستای استراتژی عضوگیری بلندمدت این گروه عمل می‌کند. به مادران کتاب‌هایی داده می‌شود در مورد اینکه چگونه کودکان جهادی تربیت کنند. پیشنهادهای داعش شامل تعریف داستان‌هایی هنگام خواب آنها در مورد شهادت می‌شود، اینکه کودکان در معرض تصاویری در وب‌سایت‌های جهادی قرار گیرند و تشویق شوند که ورزش و بازی‌هایی انجام دهند که بدن آنها را خوش فرم نگه دارد و موجب هماهنگی چشم و دستشان شود. در این صورت، کودکان در حالی رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند که در معرض ایدئولوژی «دولت اسلامی» از سوی خویشان و عزیزانشان و افراد مورد وثوق‌شان قرار می‌گیرند. در ادامه به چگونگی و نحوه عضوگیری داعش پرداخته می‌شود.

نقش کودکان در خلافت

برخی تحلیل‌ها می‌گوید که بیش از 5 میلیون کودک از جنگ در سوریه متاثر شده‌اند. آنها به‌عنوان کودک سرباز، سپر انسانی، قاصد، جاسوس و نگهبان به خدمت گرفته می‌شوند و با استفاده روزافزون از «سلاح‌های کوچک» مشارکت فعالانه‌ای در تلاش‌های جنگی دارند. به پسران با حضور در مدارس «دولت اسلامی» و کسب مهارت‌های نظامی نقش‌ها و جایگاه‌های خاصی داده می‌شود. آنها به کارهایی گمارده می‌شوند که به لحاظ جسمی و روحی برای آن مناسب‌تر از بزرگسالان هستند. این نقش‌ها ثابت نیست و به همین ترتیب، کودکان نیز ممکن است تغییر کنند یا جایگاه‌های جدیدی را بپذیرند.

جاسوس

کودکان در ابتدا به‌عنوان جاسوس آموزش داده می‌شوند و به آنها آموخته می‌شود که اطلاعات مربوط به خانواده، همسایگان یا دوستانی که با قواعد و اقدامات خلافت سر ستیز دارند را (با مقام‌های داعش) به اشتراک بگذارند. اگر آنها در این مرحله موفق شوند، نقش دیگری با مسوولیت‌هایی بزرگ‌تر به آنها داده می‌شود. وقتی در خط‌مقدم قرار می‌گیرند و با دشمن مشارکت می‌کنند، به آنها یاد داده می‌شود که از آنها هم جاسوسی کنند.

واعظ

تبلیغات «دولت اسلامی» نشان می‌دهد که کودکان مبادرت به وعظ و سخنرانی می‌کنند و در انظار عمومی و در میادین عمومی آوازهایی را زمزمه می‌کنند. کودکانی که استعداد و شایستگی برای انتقال ایدئولوژی «دولت اسلامی» را از خود نشان دهند برای گستراندن پیام این گروه، کسب حمایت برای آن و استخدام دیگران به خدمت گرفته می‌شوند. سخنرانی کودکان به نمایندگی از خلافت می‌تواند بسیار موثر باشد زیرا کودکان نسبت به همتایان بزرگسال خود - علاوه بر طراوت جوانی - مشتاق‌تر هستند و به‌طور اتوماتیک توجهات بیشتری را به خود جلب می‌کنند. کودکان همچنین می‌توانند انگیزه‌هایی برای دیگر کودکان برای پیوستن به داعش به دست دهند. این انگیزه از طریق فشار همسن و سالان خودشان و شکل‌گیری گروه‌های دوستی میسر می‌شود.

سربازان

کودکان با مهارت‌های نظامی آموزش داده می‌شوند تا در نبرد در خط مقدم بجنگند، از مراکز فرماندهی مراقبت کنند، بمب بسازند، تک تیرانداز شوند و در ایست بازرسی‌ها خدمت کنند. برای مثال، رسانه‌های محلی در ولایت نینوا گزارش داده‌اندکه کودکان ربوده شده و برای استفاده از سلاح دوره دیده‌اند و برخی هم برای منفجر کردن بمب، بارها مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در موصل، پسران جوان برای گشتزنی و مراقبت از ایست و بازرسی‌های داعش به‌کار گرفته شده‌اند. «دولت‌اسلامی» ویدئوهایی بیرون داده که کودکانی را نشان می‌دهد که انواع مختلفی از تمرینات آموزشی را به منظور آماده‌سازی برای این نقش‌ها انجام می‌دهند.

جلادان

کودکان برای اعدام افرادی به خدمت گرفته می‌شوند که سر سازگاری با ایدئولوژی داعش ندارند. با اجبار کودکان به مشارکت در اعدام‌ها، «دولت اسلامی» این وحشی‌گری‌ها را به امری عادی تبدیل می‌کند و آنچه را که می‌خواهد به این کودکان تلقین می‌کند. برخی کودکان با دادن چاقو به‌دست آن جلاد بزرگسال، در اعدام به آنها مدد می‌رسانند در حالی که برخی دیگر خودشان دست به چاقو شده و اعدام را انجام می‌دهند. افزون بر این، به کودکان آموخته می‌شود که اعدام یک امتیاز و یک افتخار است و در برخی موارد یک پاداش است. در یکی از ویدئوهای داعش نشان داده می‌شود که - برای مثال- به 6 کودک برای اعدام زندانیان سوری «پاداش فرصت» داده می‌شود تا خود را بیازمایند. کودکان با یافتن و کشتن آن اسیر، از راه‌های پر‌پیچ و خم عبور کرده و جشن می‌گیرند. یک کودک می‌گوید «من بزرگ شده‌ام تا بر شرق و غرب فائق‌ آیم و الاقصی و آندلس را زنده کنم.»

در یک تصویر جوانانی حدود 25 سال نشان داده می‌شود که سربازان ارتش سوریه را به صف روی زانو نشانده‌اندو سپس تیر خلاص به مغزشان شلیک می‌شود.

بمب‌گذاران انتحاری

به کودکان آموخته می‌شود که چگونه دست به خودانتحاری بزنند و گاهی به آنها گفته می‌شود که جلیقه انتحاری بر تن کنند، در حالی که کارهای دیگری مانند وظایف نگهبانی در مواردی که مورد حمله قرار می‌گیرند انجام می‌دهند. وقتی کودکان به‌عنوان بمب‌گذار انتحاری به‌کار گرفته می‌شوند، معلوم است که جلیقه‌های انتحاری می‌پوشند یا خودروهای مملو از بمب را به مناطقی می‌کوبند و به محض رسیدن آنها را منفجر می‌کنند. به گفته دیده‌بان سوری حقوق بشر، در جولای 2015، بیش از 19 مورد حمله انتحاری از سوی کودکان انجام گرفت.کودکان برای رهبری داعش به‌عنوان بمب‌گذاران انتحاری کالایی ارزشمند هستند زیرا نسبت به بزرگ‌ترها ترس کمتری به خود راه می‌دهند و به‌دلیل فقدان تجربه گذشته و سن کم قادر به تحلیل وضعیت نیستند و این بزرگ‌ترین مزیت برای داعش است. برای کودکانی که به راستی به «دولت اسلامی» و ایدئولوژی‌اش باور دارند، کشتن خودشان در یک ماموریت انتحاری بزرگ‌ترین افتخار تلقی می‌شود. خلافت این تصاویر و ویدئوهای مربوط به این حوادث را به‌طور عمومی به اشتراک می‌گذارد و بمب‌گذاران را تحسین می‌کنند. در نتیجه ماموریت‌های انتحاری نه‌تنها توجه بیشتری به خود جلب می‌کنند بلکه شکوهی که منتقل می‌کنند، مدنظر است. این را می‌توان به تعداد فراوان در کودکانی مشاهده کرد که برای انجام عملیات انتحاری در داعش نام‌نویسی می‌کنند.