استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

 این آخرین مذاکره‌ای بود که کیسینجر با گلدا مایر انجام داد. دولت اسحاق رابین چند روز بعد سوگند یاد کرد. بی‌تردید هیچ‌کدام سوگوار پایان نبردهای حماسی خود نیستند. اما کیسینجر به‌زودی به ارزش این رهبر سرسخت پی برد و به‌شدت دل‌تنگ او [مایر] شد؛ زیرا مایر از آن دست نخست‌وزیران نادر اسرائیلی بود - که فقط با دیوید بن گوریون، مناخیم بگین، آریل شارون و در تجسم بعدی، اسحاق رابین قابل قیاس است - که می‌توانست اسرائیل را متعهد به یک سازش ارضی دردناک کند و آن را به کابینه و کنست بقبولاند.

همچنین این آخرین مذاکره‌ کیسینجر با دایان خواهد بود و طولی نمی‌کشد که کیسینجر به‌شدت دل‌تنگ او نیز می‌شود. توانایی دایان در مفهوم‌سازی هم «هدف توافق» و هم «مولفه‌های امنیتی ضروری آن» و همراه کردن مایر با خود، عناصر ضروری در موفقیت کیسینجر بودند. اما گفتنی است که چهره‌های گمنام مذاکرات کیسینجر، ژنرال‌های اسرائیلی هستند. آرله یاریو، دادو الازار و موتا گور و همچنین دایان، ایده‌ها و ترتیبات امنیتی را برای کیسینجر فراهم کردند که زیربنای پیشرفت‌هایی بود که او توانست به‌دست آورد. زمانی که به ژنرال‌های اسرائیل اجازه داده شد که نیازهای امنیتی اسرائیل را تعیین کنند، تضمین امتیازات ارضی بسیار آسان‌تر شد. این امر امروز صدق می‌کند، زمانی که نیازهای امنیتی اسرائیل در کرانه‌ باختری راحت‌تر از خواسته‌های سیاسی و ایدئولوژیکش برای حفظ این سرزمین حل می‌شود. همچنین این آخرین مذاکره‌ مستقیم کیسینجر با حافظ اسد خواهد بود.

او به اسد علاقه‌مند شده بود و وی [اسد] را «مغرور، سرسخت، زیرک و صمیمی» یافته بود. اسد نیز به کیسینجر علاقه‌مند شده بود و از تجربه‌ گسترده و دانش عمیق او در روابط بین‌الملل قدردانی می‌کرد و درک می‌کرد که نیرنگ کیسینجر او را به یک حریفِ تمرینیِ شایسته تبدیل کرده است. کیسینجر سبک منحصربه‌فرد اسد را این‌گونه توصیف کرد: «کسی که در لبه‌ پرتگاه مذاکره کرد و برای افزایش موقعیت چانه‌زنی خود، شیرجه به پایین زد و امیدوار بود که چیزی در راه سقوطش مانع سقوط وی شود.» در واقع، اسد آن‌قدر محاسباتی بود که نمی‌توانست چنین ریسکی را بپذیرد. اسد قبل از اینکه بداند کیسینجر آنجا خواهد بود تا دستش را بگیرد و به او کمک کند که به عقب بازگردد، هرگز نپرید. کیسینجر معمولا مایل بود برای یک امتیاز دیگر که اعتماد اسد به او را توجیه کند و وی [اسد] را قادر سازد تا به ژنرال‌های خود و دستگاه‌های حزب بعث اطلاع دهد که بهترین معامله ممکن را به دست آورده است، نزد اسرائیلی‌ها برگردد.