وارثان بن لادن  در سراشیبی افول

گروه جهان: یکی از رهبران ارشد القاعده در شبه جزیره عربستان - که چند سالی در بازداشتگاه آمریکایی‌ها به سر برده بود- در پی حملات هوایی در یمن به همراه پنج نفر دیگر کشته شد. به گزارش سی‌ان‌ان، سازمان القاعده اعلام کرد که با نزدیک شدن یمن به یک جنگ داخلی تمام عیار این گروه آسیب‌پذیرتر شده است. «الملاحم»، بازوی رسانه‌ای القاعده، «حمله مهاجمان صلیبی» را علت کشته شدن «ابراهیم الرُبَیش» رهبر این سازمان اعلام کرد. الملاحم او را یک «اندیشمند دینی» و «فرمانده‌ای مبارز» نامید. مسوولان وزارت دفاع یمن و دو مقام امنیتی دیگر به شرط فاش نشدن نامشان خبر کشته شدن رهبر ارشد القاعده را تایید کردند اما در مورد نحوه کشته‌شدن او توضیحات خاصی ارائه نشده است. الربیش روزگاری میهمان بازداشتگاه گوانتانامو بود. در واقع، وی در زمره گروهی از بازداشت شدگان بود که دولت جورج بوش را درخصوص مشروعیت زندانی شدن خود در آنجا به چالش کشیدند. او در نهایت در قالب بخشی از برنامه عربستان سعودی برای بازپروری تروریست‌ها آزاد شد؛ برنامه‌ای که سناتور آمریکایی «جف سِشِنز»- جمهوری‌خواه از آریزونا- آن را برنامه‌ای «شکست خورده» نامید. در دسامبر ۲۰۰۹، سشنز نام الربیش را در فهرست تروریست‌های القاعده در شبه جزیره عربستان قرار داد «... که یا این برنامه را پشت‌سر گذاشتند و یا از این برنامه به نوعی گریختند.» سی‌ان‌ان می‌نویسد با وجودی که هرج و مرج و خشونت سرتاسر یمن را در نوردیده اما برخی معتقدند این وضعیت «احتمالا» به نفع القاعده است. به گفته مقام‌های آمریکایی و یمنی، در حمله‌ای که اوایل همین ماه به زندانی در یمن صورت گرفت حدود ۲۷۰ زندانی فرار کردند که در میان آنها برخی رهبران ارشد القاعده به چشم می‌خورد.

القاعده در اغما

در حالی که مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه توجه جهان را به خود جلب کرده است اما تحول مهم دیگری توجهات زیادی را به خود جلب نکرد: در هم ریختگی اوضاع القاعده و افول تدریجی این گروه. در یک پیام ویدئویی که روز یکشنبه منتشر شد، القاعده اعلام کرد دو تن دیگر از رهبرانش به نام‌های «استاد احمد فاروق» و «قاری عبدالله منصور» در ماه ژانویه در شمال وزیرستان (نزدیک مرز افغانستان- پاکستان) کشته شده‌اند. القاعده می‌گوید نام واقعی فاروق «رجا محمد سلیمان» بود.

او یک پاکستانی بود که به‌عنوان رابط القاعده با طالبان پاکستان عمل می‌کرد و جایگاه او «معاونت القاعده در شاخه جنوب آسیا» بود. (نام واقعی منصور هم قاری عبیدالله بود؛ یک پاکستانی که ناظر عملیات‌های انتحاری علیه آمریکا و ناتو در افغانستان بود). شاخه جنوب آسیای القاعده شاخه‌ای نسبتا جدید است که اعلام آن در ماه سپتامبر از سوی ایمن الظواهری اعلام شد. کارشناسان می‌گویند؛ این گروه از این جهت خلق شد تا توجهات را اندکی از داعش منحرف و به سوی این گروه جلب کند چرا که این دو گروه بر سر رهبری جنبش جهادی جهانی با یکدیگر به شدت دچار درگیری شده‌اند. کشته شدن این رهبران تداوم داستان ویرانی رهبران نیمکت‌نشین القاعده است. روز دوشنبه در شهر کراچی در پاکستان هم «نور الحسن» یکی دیگر از رهبران القاعده کشته شد. «عدنان شکری جمعه»، ۳۹ ساله که در فلوریدا بزرگ شده و رهبری شاخه‌ای از القاعده که مسوول حمله به جهان غرب بود در عملیاتی از سوی ارتش پاکستان در ماه دسامبر کشته شد.

«محمد محمود القارخ» که برنامه‌ریز عملیات‌های القاعده بود هم سال گذشته در پاکستان دستگیر شد. به گزارش سی‌ان‌ان، عبیدالله و سلیمان هر دو پاکستانی بودند. این نشان می‌دهد که القاعده در حال تبدیل شدن به گروهی پاکستانی است و واقعا قادر نیست نقش مهمی در خارج از پاکستان و افغانستان ایفا کند. چنین است که کارشناسان می‌گویند القاعده محبوبیت و جایگاه خود در میان گروه‌های بنیادگرا را از دست داده و این گروه در حال تبدیل شدن به «دسته پیرمردهاست.» القاعده دیگر قابلیت هدف قرار دادن «موفق» منافع غرب را ندارد. آخرین حمله موفقیت‌آمیز این گروه را شاید بتوان بمب‌گذاری در سیستم حمل‌ونقل لندن ذکر کرد. اگرچه، شاید بتوان از ماجرای شارلی ابدو هم نام برد اما نمی‌توان نام «عملیات» بر آن گذاشت. القاعده حتی دیگر توان آدم‌ربایی هم ندارد. تنها گروگانی که دارد یک پیرمرد ۷۳ ساله آمریکایی است که در زمره گروه‌های امدادرسان بود که در ۱۳ اوت ۲۰۱۱ در خانه‌اش در لاهور ربوده شد.

شواهد نشان می‌دهد مرکز ثقل همین القاعده «ضعیف» و «رقیق شده» در حال انتقال از پاکستان به یمن است. روزنامه «یمن پست» می‌نویسد: بحران یمن به نفع القاعده تمام شده چرا که خلأ قدرت موجود باعث شده القاعده خود را به‌عنوان نیرویی اثرگذار مطرح کند. در واقع، القاعده یمن هم هرچند متحمل ضرباتی شده اما همچنان تهدیدی برای آمریکا است. به گزارش سی‌ان‌ان، «این گروه اگرچه بمب‌هایی پیچیده ساخته اما دارای نقص‌هایی است که شناسایی آن را نسبتا آسان کرده است.» «القاعده در شبه‌جزیره عربستان» (AQAP) گروهی را آموزش داد که توانست ماجرای شارلی ابدو را رقم بزند.

کارشناسان می‌گویند به چند دلیل رقابت میان داعش و القاعده رقابتی سخت و دهشتناک است. یکی اینکه، به نظر می‌رسد افول تدریجی القاعده و کشته شدن پی در پی رهبرانش این گروه را عصبانی کرده است. القاعده برای اینکه نشان دهد همچنان زنده و دارای نفوذ است به عملیات‌هایی در سطح منطقه و در غرب دست خواهد زد تا نقش خود به‌عنوان مادر گروه‌های تروریست را تثبیت کند. در واقع، حوزه بازی به غرب منتقل خواهد شد. دوم آنکه، القاعده توان جذب نیرو را تا حد زیادی از دست داده است. سی‌ان‌ان می‌نویسد: «القاعده گروه پیرمردان است و داعش گروه جوانان. القاعده جذابیتی برای ماجراجویان غربی ندارد اما داعش این امکان را برای آنها مهیا ساخته است. بنابراین، هرچند داعش می‌کوشد نیروهای مهاجم غربی را جذب کند و تروریست‌های وطنی را در غرب ترغیب به انجام عملیات نماید اما ماجرای ۱۱ سپتامبر و کشته شدن ۳ هزار نفر هنوز القاعده را در صدر سازمان‌های تروریستی با بیشترین میزان تلفات نشانده است.» هرچند تلفاتی که داعش از زمان تولد خود به بار آورده شاید بیش از القاعده باشد اما کشته شدن یکباره ۳ هزار نفر اقدامی است که در تاریخ حملات شورشیان ثبت خواهد شد.

با این حال، گزارش‌ها حاکی است تضعیف القاعده در جنوب آسیا باعث انتقال مرکز ثقل این گروه از پاکستان به یمن شده است. اگرچه رهبران القاعده در افغانستان، پاکستان و یمن یکی پس از دیگری کشته می‌شوند و بسیاری سخن از افول القاعده به میان می‌آورند اما این احتمال هست که بحران یمن باعث تقویت «القاعده در شبه‌جزیره عربستان» شود. به تازگی نام و رد پای این گروه در برخی حملات دیده شده است. با این حال، کارشناسان می‌گویند یمن میدان دیگری است که احتمال نفوذ داعش در آن هست. اگر چنین شود رقابت میان القاعده- داعش شکل جدیدی به خود خواهد گرفت.