رانی دی.مولن / کدی پاپلین

بخش اول

دیدار شی‌جینگ‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین در آمریکا و کنفرانس خبری وی مملو از پرسش‌هایی در مورد حملات سایبری و ساخت‌وساز چین در دریای چین جنوبی بود. از هر جهت که به موضوع اخیر بنگرید، به یک سناریوی توطئه‌آمیز بزرگ‌تری برخورد می‌کنید: این بازی، بازی بزرگی است که برای تاثیرگذاری در مناطق هندوچین و اقیانوس آرام شکل گرفته است. این نقطه، محل تلاقی سه نقطه استراتژیک سیاسی است که هیجان در آن بالا گرفته است: مسیر دریایی تجارت چین، خط مشی رو به شرق هند و برنامه‌های راهبردی ایالات‌متحده برای برقراری توازن در این نقطه.


چین و هندوستان شاید تلاش می‌کنند تا تاثیرگذاری خود را در دو حوزه سیاسی و تجاری در منطقه هندوچین و اقیانوس آرام بالا ببرند، اما زمانی این موضوع به نتیجه بهتری ختم خواهد شد که هر دو کشور همکاری خود را در حوزه‌های سیاسی و تجاری در این منطقه بیشتر کنند و حصول موفقیت در این منطقه کاملا به همبستگی و همکاری چین و هند با کشورهای این منطقه ارتباط دارد. هر دو کشور در حال حاضر به این نتیجه رسیده‌اند که از طریق جنگ‌های نیابتی عایدی اندکی داشته‌اند و از این رو به جای توسل به جنگ‌های نیابتی به استفاده از قدرت دیپلماسی نرم روی آورده‌اند.


پای منافع کلانی در میان است. تجارت، انرژی و الزامات ژئواستراتژیک از جاه‌طلبی‌های دور و دراز چین و هند در این منطقه است.

بین اقیانوس هند و آرام، تنگه مالاکا قرار دارد که گلوگاه اصلی تجارت جهان به حساب می‌آید. امروزه، بیش از نیمی از ترافیک کانتینری جهان و یک سوم ترافیک دریایی در این منطقه رقم می‌خورد که از اقیانوس آرام می‌گذرد و به دریای چین جنوبی می‌رسد و از آن نیز گذر می‌کند و به سمت سایر نقاط دنیا حرکت می‌کند. برای درک این مقیاس، به این ارقام توجه کنید: بیش از دوسوم منابع انرژی کره‌جنوبی، ۶۰ درصد از منابع انرژی ژاپن و ۸۰ درصد از نفت خام وارداتی چین از این مسیر عبور می‌کند. این در حالی است که ۷۵ درصد از منابع انرژی مورد نیاز هندوستان نیز از اقیانوس آرام عبور می‌کند. چین برای مدت‌های طولانی بوده که از تنگه مالاکا به‌عنوان «معضل مالاکا» یاد می‌کرده است، زیرا دسترسی این کشور به این تنگه که بین اقیانوس آرام و کشورهای هندوچین محصور شده، کمتر از هندوستان بوده است.


از این رو کشتی‌های این کشور مجبور بوده‌اند از دریای چین جنوبی استفاده کنند. دریای چین هم نقطه‌ای است که پکن با بیشتر کشورهای این دریا مشکلات تداخل ارضی و مرزی دارد. در یک دهه گذشته چین برای حل معضل خود و دسترسی به خطوط حیاتی دریایی اقدام به ساخت‌وساز جزایر مصنوعی در دریای چین جنوبی و فرودگاه‌های دریایی کرده است تا خطوط تجاری-اختصاصی خود را در این منطقه گسترش دهد. این گستردگی در حال حاضر فراتر از مصوباتی است که در سازمان ملل به این کشور اجازه داده شده تا از این خطوط دریایی استفاده کند.


از این منظر، «یوآن یوبای»، معاون نیروی دریایی چین، در سخنانی اختلاف‌برانگیز مدعی شده است دریای چین جنوبی به کشور چین تعلق دارد. این سخن به‌جز اینکه جاه‌طلبی‌های چین را نشان می‌دهد، معنای ضمنی دیگری هم دارد: مسیرهای دسترسی چین به مناطق دریایی کشورهای هندوچین و پاسیفیک بیشتر از پیش می‌شود.


پیش‌تر چند معاهده دریایی در دریای چین جنوبی به امضا رسیده که کاملا منصفانه به نظر می‌رسد. اما موضوع دریای چین جنوبی فقط نمونه‌ای از بازی و قمار بزرگی است که چین به راه انداخته است. چین همزمان با ایجاد مسیرهایی به سوی تنگه مالاکا، با ایجاد سیاست نرم‌افزاری و ارائه وام به کشورهای پاکستان، بنگلادش، برمه و سریلانکا برای ایجاد بزرگراه‌ها، نیروگاه‌های برق و توسعه بنادری، به این کشورها کمک شایانی کرده است. در واقع همه این سیاست‌ها در راستای راهبرد مسیر دریایی جاده ابریشم است، که در این سناریو کشورهای خلیج بنگال و اقیانوس هند به لحاظ اقتصادی به کشور چین بیش از پیش نزدیک می‌شوند و از این طریق چین می‌تواند در صورت به مشکل برخوردن در تنگه مالاکا از مسیرهای دریایی این کشورها راحت تر استفاده کند. این در حالی است که پکن با استفاده از این رویکرد، موجب ترساندن کشورهای کوچک این منطقه که به ژاپن، هند و ایالات‌متحده متمایل هستند، شده است.


همان‌طور که چین قاطعانه در حال پیش بردن برنامه‌های خود است، هندوستان نیز به سرعت در حال احیای سیاست‌های خود درخصوص مسیرهای حیاتی دریایی‌اش، با تمرکز بر ایجاد فرصت‌های سرمایه‌گذاری‌ و تجاری است. در سال ۲۰۱۱، تجارت دریایی هندوستان نزدیک به ۴۱ درصد از تولید ناخالص داخلی هندوستان را تشکیل می‌داد. این رقم، به‌طور کلی در سال ۲۰۱۵ تاکنون به ۴۵ درصد رسیده است. هندوستان در حال حاضر ۴۵ درصد از واردات نفتی خود را از طریق اقیانوس هند انجام می‌دهد.


دهلی‌نو نگران است که چین با تکیه بر اتحاد خود با پاکستان، هند را از طریق دریا و زمین در محاصره خود قرار دهد. برای استراتژیست‌های هندی، دور از ذهن نیست که چین قصد داشته باشد قابلیت‌های دریایی خود را با ایجاد یک مسیر ویژه از دریای چین جنوبی تا خلیج‌فارس گسترش دهد.


هندوستان برای مقابله با این دست‌اندازی، در حالی که در دهه ۹۰ بزرگ‌ترین دریافت‌کننده کمک‌های خارجی بوده، شروع به ولخرجی کرده است. این کشور هم‌اینک به گشایش خطوط اعتباری ۱۲ میلیارد دلاری در کشورهای خارجی مبادرت کرده است.


اگرچه، کمک‌های هند تنها برابر با کسری از کمک‌های خارجی چین است اما هند امیدوار است که با افزایش حجم تجارت خود با کشورهای منطقه و تمرکز به دیپلماسی نظامی و اصلاح سیاست‌های خود موسوم به «خط‌مشی رو به شرق هند» و حفظ گسترش نفوذ خود بر فراز اقیانوس هند، حضور دائمی چین را در کشورهای هندوچین و اقیانوس پاسیفیک به چالش بکشد یا حضور دریایی این کشور را بر این پهنه با اختلال ایجاد کند. مخلص کلام، این شروع یک بازی جدید است.

منبع فارن افرز