زخم عمیق

نویسنده: ناتالی نوگایریدز

منبع: گاردین

باز هم وحشت در پاریس. اجسادی که در خیابان‌ها افتاده‌اند شمرده شدند. دوستان و خواننده‌ها تماس‌هایی حاکی از همدردی می‌گیرند و این در حالی است که ‌ترس در میان مردم گسترده شده است.


ملتی در وحشت است. سالی که با ‌تراژدی شارلی ابدو شروع شد با حادثه‌ای جدید و البته دراماتیک ‌تر به پایان می‌رسد. با فاش شدن جنبه‌های جدیدی از این تیراندازی و انفجار واضح است که این حملات در خاطره مردم و جمهوری فرانسه حفظ خواهد شد. در واقع، این حادثه نقطه عطفی در انسجام اجتماعی ما بود. پرزیدنت اولاند وضعیت اضطراری اعلام کرد؛ آخرین باری که چنین وضعیتی اعلام شد به شورش‌های سال 2005 در حومه پاریس باز می‌گردد زمانی که خشونت میان جوانان عمدتا مسلمان که از نسل دوم بودند و نیروهای پلیس فرانسه درگرفت. اما کلمه «وضعیت اضطراری»، در حافظه تاریخی فرانسه، به جنگ الجزایر در دهه 60 و کودتای نظامی مربوط است که در آن زمان انجام شده بود.


صحنه‌های این حادثه در پاریس همچون صحنه جنگ است و در آینده هم به همین شکل به یاد آورده خواهد شد. این زخم عمیق بوده و یکی از سوال‌ها این است که این اتفاق چگونه رخ داد؟ اشتباه‌های امنیتی کجا بود؟ انتظار تبعات سیاسی آن وجود دارد: دستاویز جبهه ملی فرانسه، گروه راست افراطی، در مورد آن‌چه خواهد بود؟ پس از شارلی ابدو، مانوئل والس، نخست‌وزیر فرانسه، در برابر پارلمان اعلام کرد که کشور «در جنگ است». او افزود که فرانسه «در جنگ با اسلام نیست» و این پیامی به جمعیت مسلمان فرانسه- بزرگ‌ترین جمعیت در اروپا- بود. اما این سخنان کار چندانی برای رفع تنشی که میان این اجتماعات به وجود آورده بود، نکرد.


خیلی زود است که به دلیل واقعی این کار پی ببریم. یکی از رسانه‌ها اعلام کرد که مهاجم پیش از گشودن آتش فریاد می‌زد: «این به جبران سوریه است». اولاند در مصاحبه با تلویزیون ملی کشورش از «‌تروریست هایی» سخن گفت و افزود: «می‌دانیم این افراد چه کسانی هستند». این حمله به خوبی برنامه‌ریزی شده بود؛ همگی در یک شب و در مناطق مختلفی که مردم تجمع کرده بودند. سالن موسیقی باتاکلان شوک دیگری ناشی از حمله بود که تعداد کشته‌ها در آن، آنجا را به مکانی تاریخی تبدیل خواهد کرد. حضور اولاند در بازی فوتبال فرانسه- آلمان هم نمادین بود. تاثیر روان‌شناختی‌ این حادثه ‌ترسی بود که در میان ملت افکند و اثرات آن پایدار خواهد بود.


متخصصان امنیتی پس از شارلی ابدو هشدار داده بودند که تهدیدات بیشتری در راه است و عاملان این تهدیدهای خشن با داعش یا گروه‌های از این دست در ارتباطند. اما هیچ‌کس احتمال حمله‌ای به این وسعت را در پایتخت فرانسه نمی‌داد. فرانسه سال‌ها به‌عنوان قدرتی نظامی عمیقا در کشورهایی که جهاد در آنها جریان دارد مشارکت کرده است: عمدتا در آفریقای ساحل از ژانویه ۲۰۱۳ آنگاه که عملیاتی را در مالی شروع کرد که در آن زمان شامل دولت‌های همسایه آفریقایی می‌شد. چند هزار نیروی فرانسوی در آن مناطق در حال عملیات هستند. از سال ۲۰۱۴ این کشور عضوی از ائتلاف ضدداعش در عراق بوده است. امسال هم حضور نظامی خود را بیشتر کرد و اعزام ناو شارل دوگل به خلیج‌فارس نشانه‌ای از این حضور نظامی است.


فرانسه یکی از کشورهای اروپایی است که داعش از آن به استخدام نیرو می‌پردازد و این عضوگیری بیشتر شامل فرانسوی‌های تحصیلکرده و زاده این کشور است که تغییر دین داده و به سوریه رفته‌اند. رادیکال‌سازی آنلاین هم در حال افزایش است. این جذب نیرو عمدتا از میان خیل بیکاران به‌ویژه در حومه شهرها و ‌با استفاده از تبعیض نژادی علیه اعراب و آفریقایی‌ها انجام می‌شود. مسلمانان در فرانسه اکنون از این به شدت می‌‌تر سند که با تعصب و ترور ارتباط داده شوند. گروه‌های پوپولیست راست افراطی بر آتش این بحران می‌دمند. پس از شارلی ابدو هزاران نفر از سربازان فرانسوی به سراسر کشور اعزام شدند تا امنیت مراکز، نهادها، مدارس و ایستگاه‌های قطار را تضمین کنند. در ماه ژانویه، ‌تروریست‌هایی که شارلی ابدو و سپس مغازه کوشر (متعلق به یهودیان)را هدف قرار داد و روزنامه نگاران، پلیس و یهودیان را کشتند، حملات خود را در مدت زمانی 3 روزه انجام دادند. دولت فرانسه باید این پیام را بفرستد که کسانی که می‌خواهند وحدت ملی و انسجام ملی ما را هدف قرار دهند و باعث شکاف و گسست در کشور شوند بی‌تردید راه به جایی نخواهند برد. به هر روی، اگر پاسخی محکم به این حادثه داده نشود نوبت به سایر کشورهای اروپایی خواهد رسید. اکنون آتشی که از خاورمیانه بلند شده می‌رود که دامان اروپا را هم بگیرد. بسیاری این حادثه را یادآور 11 سپتامبر آمریکا می‌دانند.

زخم عمیق