عملیات براندازی میانه‌روی

مانو سعدیه

نویسنده و تحلیلگر سیاسی

۱۳ نوامبر، مثلث طلایی فرهنگی پاریسی‌ها- سالن باتاکلان، استاد دوفرانس و شمال رود سن- در خون غلتید. ما هنوز از ابعاد کامل این حادثه تروریستی اطلاعات زیادی در دست نداریم و نمی‌دانیم که این حملات در همان هفت نقطه خاتمه یافته‌اند یا در جاهای دیگر هم بوده و هنوز رسانه‌ای نشده است. اما یک نکته را خوب درک کرده‌ایم: مقیاس و نوع این حملات غیرمنتظره بوده است. دست‌کم باید اذعان کرد که حملات روز سیزدهم نوامبر برای خود پاریسی‌ها کم‌سابقه و غیرمنتظره بوده است. فقط در یکی از این نقاط نزدیک به ۱۰۰ تن کشته شده‌اند. دادستان هم می‌گوید تعداد کشته شده‌ها و زخمی‌ها زیاد است و هر آن انتظار می‌رود به تعداد کشته شده‌ها افزوده شود.


در واقع، حملات ترتیب داده شده، قلب شهر پاریس را هدف قرار داده بود. منطقه « La Rive Droite» که توسط رود سن به دو بخش تقسیم می‌شود و از آن دو جریان جنوبی و شمالی به وجودی‌آید. این منطقه، یکی از نقاطی است که در مرکز شهر قرار دارد و جوانان پاریسی هر جمعه عصر به آن نقطه می‌آیند و برای تفریح دور هم جمع می‌شوند. این نقطه، مرکز ملاقات جوانان فرانسوی است. اصولا جوانان در این منطقه مشغول به تفریح می‌شوند یا از این نقطه به جای دیگری می‌روند. سایر نقاطی هم که مورد هدف افراد مهاجم قرار گرفته دارای ویژگی‌های مشابه است. من این نقاط را به خوبی می‌شناسم. من هر زمان که به پاریس می‌روم، با دوستان قدیمی خود در این مکان‌ها ملاقات می‌کنم. در اوایل دهه 90، من «بازی شاهزاده» را در سالن تئاتر باتاکلان دیدم، حالا از این به بعد این سالن یادآور تراژدی و مرگ و نفرت خواهد بود. این نقاطی که مورد هدف قرار گرفته است، یک ویژگی عمده دارند. این نقاط، مکان‌هایی هستند که کمتر توریستی در آن رفت و آمد می‌کند و به نوعی پاتوق خود فرانسوی‌هاست. در این منطقه بیشتر خود پاریسی‌های اصیل رفت و آمد می‌کنند و حتی کسانی که اصطلاحا آمیختگی نژادی دارند کمتر در این محل‌ها تردد می‌کنند.


جوانان فرانسوی نقاطی را شناسایی کرده‌اند که اصطلاحا به آن «منطقه ممنوعه» می‌گویند. این محلات اصطلاحا در دست افراطیون است و در حومه پاریس قرار دارد. افراد در پاریس با طبقات مختلف، در محله‌های مخصوصی رفت و آمد دارند. این سرزمین، سرزمین سوسیالیست‌های نوپرست و مدگراست. در حومه شهر، مردم در انتخابات سعی می‌کنند به گروه‌هایی رای بدهند که شعارهای ضدمهاجرتی سر نمی‌دهند و جزو محافظه‌کاران تندرو نیستند. به تازگی در حومه پاریس در انتخابات محلی یکی از اعضای «حزب سبز» به‌عنوان نماینده انتخاب شده است. حمله‌کنندگان از هر گروهی که بوده باشند یا هر انگیزه‌ای که آنها را وادار به این کار کرده است، قلب مترقی‌تر پاریس را نشانه رفته‌اند. آنها به مناطق توریستی مانند «شانزالیزه» یا « نوتردام» حمله نکرده‌اند.


البته پیام‌های دیگری نیز می‌توان از این حملات دریافت. از جمله انتخاب استادیوم ورزشی «استاد دو فرانس». استاد دوفرانس دقیقا نقطه‌ای است که فرانسوی‌ها سعی دارند در آن یکپارچگی خود را به رخ دیگران بکشند. هر چند گاهی در این منطقه حضور افراد تندروتر دیده می‌شود اما ترکیب تماشاچیان تیم ملی فوتبال فرانسه، به اندازه خود تیم ملی گوناگون و رنگارنگ است. باید گفت بر اساس تحلیل تردد فرانسوی‌ها در نقاط مختلف شهر، افراد ضدمهاجر کمتر در این منطقه تردد می‌کنند. زیرا تیم ملی فرانسه ترکیبی از نژادهای گوناگون است و تماشاچیان نیز با ملیت‌های گوناگون به استاد دوفرانس می‌آیند. آن‌گونه که تیم فوتبال فرانسه شناخته می‌شود، به این تیم
«Les Bleus» می‌گویند، یعنی تیمی که ترکیبی از بازیکن‌های سفید، سیاه و عرب را در خود جای داده است. در حقیقت، در همین استادیوم بود که زین‌‌الدین زیدان جام قهرمانی جهان را بر بالای سر خود برد اما حالا این استادیوم یادآور روز تلخ ۱۳ نوامبر خواهد بود. حمله روز ۱۳ نوامبر در دل خود چند پیام تاریک پرورش داده است. آینده فرانسه از روز ۱۳ نوامبر نامعلوم خواهد بود. اگر در حمله ژانویه مردم سمبلیک در کنار هم قرار گرفتند و اعلام کردند که به خشونت «نه» خواهند گفت و آغوش خود را به روی تساهل و تسامح باز خواهند کرد، این حمله با این مقیاس مشخص نمی‌کند چه آتیه‌ای را رقم خواهد زد.


گروه‌های تروریستی جمعه شب کسانی را هدف قرار دادند که شعارشان تساهل و تسامح بوده است. آنها در بخش مترقی و روشنفکرانه‌تر پاریس زندگی می‌کردند. افراد مهاجم باید بدانند آنها فرانسه چند ملیتی و پلورالیست را نشانه گرفته‌اند. بمب‌گذاری در نزدیکی «استاد دو فرانس» تنها یک نشانه کوچک از این آینده نامعلوم است. این حمله در واقع در داخل فرانسه موجب تقویت گروه‌های راستگرا خواهد شد. گروه‌هایی که جزو محافظه‌کاران تندرو محسوب می‌شوند. این گروه‌ها اساسا ضدمهاجر و ضدمسلمان هستند. در رده این افراد تندرو می‌توان به نام‌هایی همچون «اریک زیمور»، «میشل هوله- بک» و «مارین لوپن» اشاره کرد که در تندروی زبانزد خود فرانسوی‌ها هستند. ماه آینده فرانسه با انتخابات تقریبا سرنوشت‌سازی روبه‌روست. قرار است در ماه آینده انتخابات منطقه‌ای برگزار شود. این حملات قطعا موجب خواهد شد که در انتخابات آتی، گروه‌ها و احزاب تندرو حضوری پر رنگ داشته باشند. همچنین باید انتظار داشت گروه‌های راستگرا در اروپا بیش از پیش تقویت شوند و احتمال اینکه به شکل یک شبکه درآیند و سیاست‌های خود را هماهنگ پیش ببرند، فراوان است. فقط کافی است به توییت گروه‌های تندرو پس از حادثه دقت کنید. آنها همگی در پی براندازی گروه‌های میانه‌رو خواهند بود.

منبع: فیوژن

عملیات براندازی میانه‌روی