سرنوشت عجیب فردی که دوستش را کشت پس از 11 سال

قاتل از ۱۱ سال قبل در زندان بلاتکلیف است و به همین دلیل قضات با آزادی موقت او موافقت کردند.

پسر جوانی که ۱۱ سال قبل دوستش را با کلاشنیکف به قتل رسانده بود با حکم دادگاه به طور موقت از زندان آزاد شد.

متهم که ۱۱ سال قبل در هواخواهی از دوستش اقدام به قتل کرده بود به دلیل پیگیری نکردن اولیای دم برای اجرای حکم قصاص از زندان آزاد شد.

سال ۹۱ بود که درگیری خونینی در دروازه غار تهران اتفاق افتاد و ماموران پلیس به محل رفتند. صدای شلیک‌های پی‌درپی ساکنان این منطقه را به‌شدت ترسانده بود. وقتی پلیس در محل حاضر شد، متوجه شد جوانی که به قتل رسیده سهیل نام دارد و با شلیک کلاشنیکف جان باخته است. شاهدان به پلیس گفتند: یکباره صدای درگیری و بگومگو بلند شد و بعد هم شلیک اتفاق افتاد. وقتی ما بیرون آمدیم پسر جوان روی زمین افتاده بود و خونریزی شدیدی داشت. قاتلان سوار بر یک موتورسیکلت فرار کردند. جوان زخمی قبل از اینکه اورژانس برسد، جان داد.

بررسی‌های بعدی نشان داد راکبان موتور دو نفر به نام‌های حامد و احسان بودند. پلیس ابتدا احسان را بازداشت کرد. این پسر در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: من با حامد و سهیل دوست بودم، مدتی بود که با سهیل به اختلاف خورده بودم و با هم دعوا داشتیم. روز حادثه با سهیل دعوا کردم بعد پیش حامد رفتم و به او گفتم همراهم بیاید تا با سهیل حرف بزنیم و این مشکل را حل کنیم. اصلاً نمی‌دانستم حامد کلاشنیکف دارد. سوار موتور شدیم. حامد گفت خودش با سهیل حرف می‌زند و مشکل را حل می‌کند. همین که به سهیل رسیدیم حامد یک‌دفعه شلیک کرد. من شوکه شدم و دست و پایم را گم کردم. اصلاً نمی‌دانستم باید چه کنم. هول کرده بودم. ما فرار کردیم. بعد از آن دیگر از حامد خبر ندارم.

چند روز بعد ماموران مخفیگاه حامد را پیدا و او را بازداشت کردند.

حامد در بازجویی‌ها گفت مرتکب قتل شده و قبول دارد سهیل را کشته است. او با توجه به درخواست اولیای دم حامد به قصاص و احسان هم به حبس محکوم شد.

در حالی که دیوان عالی کشور رأی صادره را تایید کرد و نام حامد در میان اعدامیان قرار داشت، اولیای دم دیگر سراغ پرونده نرفتند.

پس از گذشت ۱۱ سال از این حادثه حامد با ارسال نامه‌ای به دادگاه درخواست کمک کرد. با تشکیل جلسه دادگاه حامد به قضات گفت: من ۱۱ سال قبل در حالی که تازه‌داماد بودم دست به قتل زدم. احسان اصلاً خبر نداشت که من می‌خواهم چه کنم، به‌ اصطلاح ما من خراب رفاقت بودم می‌خواستم به احسان ثابت کنم دوست خوبی هستم. وقتی احسان گفت سهیل با او درگیر است، اسلحه را برداشتم و راه افتادیم. به محض اینکه سهیل ما را دید فحاشی کرد و من هم به او شلیک کردم. ۱۱ سال است در زندان هستم، وقتی زندانی شدم ۲۵ ساله بودم. یک بار پای چوبه دار رفتم اما اولیای دم حکم را اجرا نکردند. در این مدت زندگی‌ام نابود شد. تازه‌عروسم از من طلاق گرفت. اعضای خانواده‌ام را از دست دادم. من تنبیه شده‌ام و درخواست دارم با توجه به اینکه اولیای دم حکم را اجرا نمی‌کنند، مرا آزاد کنید.

با تصمیم هیات قضات پسر جوان فعلاً آزاد شد تا اولیای دم تصمیم خود را بگیرند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.