روزنه‌های موجود برای بحث و مناظره و بیان همه واقعیت‌های کسب‌و‌کار و اقتصاد ایرانیان تحت‌الشعاع مجادله‌های گسترده و بی‌امان سیاسی قرار گرفته‌است. محمدصادق جنان‌صفت

سازمان‌ها و نهادهای دولتی در دو ماه گذشته، آمار و اطلاعات جامع و غیرتبلیغاتی کمتری منتشر می‌کنند و فعالان بخش خصوصی حتی دل‌و‌دماغ برگزاری نشست‌های عادی را نیز ندارند.

در چنین وضعیتی است که باید نگران ابهام‌های کسب‌و‌کار در ایران شد و چشم‌اندازی هرچند ناروشن را در سطح کلان از میان برخی اعداد و ارقام منتشر شده تصویر کرد. به نظر می‌رسد خبر ارائه شده از سو ی مرکز آمار ایران درباره رشد ۵/۱درصدی نرخ بیکاری در بهار امسال، نسبت به بهار ۱۳۸۷ و رسیدن نرخ بیکاری جوانان به رقم ۴/۲۰درصد از اخبار نگران‌کننده‌ای است که باید به این اعداد و ارقام، خبر تلخ اعلام شده از سوی یک عضو کمیسیون صنایع مجلس را نیز که گفته است «بسیاری از واحدهای صنعتی با ۲۰درصد ظرفیت کار می‌کنند»، اضافه کرد و دریافت که روزگار کسب‌و‌کار چقدر سخت شده و گویی به زمین چسبیده است. نوشته حاضر نمی‌خواهد راه‌حل‌های کارشناسی برای برون‌رفت اقتصاد از وضعیت ناامیدکننده امروز را نشان دهد و معتقد است این راه‌حل‌ها وجود دارند و اقتصاددانان مستقل ایرانی، بارها آنها را بیان کرده‌اند. در این نوشته کوتاه تنها به یادآوری این نکته بسنده می‌شود که مسائل حادث شده در سپهر سیاست ایران در دو ماه گذشته، نباید مانع از دیدن و بیان ناخوشی‌های کسب‌و‌کار و معیشت ایرانیان شود.ندیدن و کنار گذاشتن این واقعیات غم‌انگیز و از آن بدتر، بیان نکردن آنها چیزی از حقیقت آنچه را که هست کم نمی‌کند و تنها بر عمیق‌تر شدن دردها می‌افزاید و حل آنها را با هزینه‌های گزاف ممکن می‌سازد. اندوه هزاران جوان تحصیلکرده که در بازارکار چشم‌اندازی امیدوارکننده نمی‌بینند و مردانی را که از خجالت و شرم بیکاری و بی‌پولی از چشم زن و فرزند پنهان می‌شوند، نمی‌توان ندید و برایش اشک نریخت.

نمایندگان مجلس‌قانون‌گذاری، اقتصاددانان و کارشناسان و همه افراد و شخصیت‌های سیاسی که تهدیدهای حاکم بر اقتصاد ایران را واقعی می‌دانند و دلشان برای مردم بردبار این سرزمین می‌سوزد، باید در این باره سخن گفته و هشدار دهند تا به نقطه غیرقابل‌

برگشت نرسیم.