علیرضا کدیور

بورس تهران پس از گذشت کمتر از ۴ ماه، از سال ۸۹ توانسته میانگین بازدهی ۲۰ درصدی را برای سهامداران ثبت کند؛ رقمی که باعث شده بورس تهران در نیمه اول سال ۲۰۱۰ میلادی نیز به لحاظ رشد شاخص کل (شاخصی که معرف میانگین بازده سرمایه‌گذاری در بورس است) در میان ۵۴ بورس عضو فدراسیون جهانی بورس‌ها، رتبه دوم را کسب کند. در این میان هر چند این عملکرد، موفقیتی چشمگیر و حتی خارق‌العاده برای بورس ۷۰ میلیارد دلاری تهران است،‌ اما نگاهی به دلایل این رونق می‌تواند تصویری واضح‌تر نسبت به بازار سرمایه ایران به دست دهد. در حقیقت اصلی‌ترین عامل دستیابی بورس تهران به این بازدهی را باید در ترکیب نامناسب صنایع و شرکت‌های بورسی جست‌وجو کرد. ترکیبی که هر چند به اعتقاد مسوولان بازار سرمایه به لحاظ تعداد صنایع بورسی در سطح خاورمیانه بی‌نظیر است؛ اما به لحاظ ارزش بازار و تاثیر بر شاخص‌های بورس به هیچ‌وجه متنوع نیست.

سهم ۱۵ درصدی شرکت مخابرات و وزن بیش از ۶۰ درصدی شرکت‌های وابسته به قیمت‌های جهانی در کنار حضور بیش از ۵۰ درصدی شرکت‌های اصل۴۴، در عمل بورس تهران را به لحاظ ساختار صنایع به سمتی برده که دیگر نمی‌توان این بورس را دماسنج اقتصاد ایران قلمداد کرد. اقتصادی که بخش زیادی از آن به لحاظ واقعی متکی به صنایعی همچون نفت، کشاورزی و مسکن است؛ در حالی که این صنایع در بورس تهران محل چندانی از اعراب ندارند. وضعیتی که روند حرکتی بورس تهران را برخلاف شرایط حاکم بر اقتصاد کشور هدایت کرده است.

اما عامل دوم رشد جهشی بورس به سیاست‌گذاری‌های دولت در بازارهای رقیب بورس به ویژه بازار پول و مسکن بازمی‌گردد.به بیان دیگر در شرایطی که سرمایه‌های سرگردان و تشنه کسب سود، بازارهای غیر از بورس را پیش رو ندارند، عمق کم این بازار و پایین بودن درصد سهام شناور آزاد، چاره‌ای جز رشد قیمت‌ها را پیش روی سهام قرار نمی‌دهد.

اما زمانی که سایر شاخص‌های عملکردی از جمله ارزش و دفعات معامله در سطح جهانی در کنار بازدهی فوق‌العاده بورس تهران قرار می‌گیرد، ارزش این رتبه تا حد زیادی کمرنگ می‌شود. نگاهی به میزان رشد ارزش معاملات و دفعات معامله در بورس تهران در نیمه اول ۲۰۱۰ نشان می‌دهد که برخلاف رشد شاخص، رتبه بورس تهران به لحاظ این متغیرها در سطح مطلوبی قرار ندارد.

به بیان دیگر علاوه‌بر توزیع نامناسب شرکت‌ها در بورس، مشکلات ساختاری دیگر از جمله محدودیت‌های حاکم بر معاملات سهام، پایین بودن درصد سهام شناور آزاد و پایین بودن سطح تحلیل‌گری در میان سرمایه‌گذاران بورسی، از درجه اهمیت بازدهی بالای بورس بیش از پیش می‌کاهند.

در نهایت مهم‌ترین عاملی که طی چند ماه گذشته، بورس تهران را به تناوب دچار صعود و سقوط‌های مقطعی کرده، زمان و نحوه هدفمندسازی یارانه‌ها است.سیاستی که به جراحی اقتصاد تعبیر شده و کل اقتصاد از جمله بورس و شرکت‌های بورسی را تا حد زیادی تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در این خصوص به جرات می‌توان گفت، اجرای این سیاست یا تعویق آن در هفته‌های آتی، استحقاق شاخص بورس در دستیابی به سطح فعلی را مشخص می‌کند.