محمود صدری

اول: شورای امنیت سازمان ملل پاره‌ای تحریم‌ها علیه ایران وضع کرده است و آمریکا و اروپا و کانادا، مواردی دیگر به آن تحریم‌ها افزوده‌اند. دولت ایران بارها اعلام کرده است، این تحریم‌ها بی‌اثر یا کم اثر هستند.

این موضع دولت تاکنون سیاسی و تبلیغاتی تلقی شده است؛ اما به نظر می‌رسد ادعای بی‌تاثیری یا کم تاثیری تحریم‌ها، حاوی پاره‌ای حقایق اقتصادی هم هست و نباید آن را صرفا سیاسی و تبلیغاتی تلقی کرد. اقتصاد ایران در سه دهه گذشته بر اثر یک تصمیم و یک اجبار، خصلت درون‌گرایانه یافته و پیوندهای آن با بازار جهانی سست شده است.

تصمیم و رفتار آگاهانه این بوده که دولت ایران در همه سال‌های پس از انقلاب اسلامی به سیاست خودکفایی توجه زیادی نشان داده و کوشیده است طرف‌های عرضه و تقاضای اقتصادی را در داخل کشور سامان دهد.

فارغ از این تصمیم خودانگیخته، فشارهای ایالات متحده و متحدانش نیز ایران را وادار به اتخاذ سیاست درونگرایی کرده و دولت ناچار شده است در حوزه‌هایی که توانایی تغییر ندارد، خود را با مقتضیات جدید سازگار کند. تصمیم به خودکفایی و اجبار و الزام انطباق با فشارهای بین‌المللی موجب شده است که اقتصاد ایران وارد چرخه‌ای درونی شده و پیله‌ای امنیت‌ساز دور خود بتند. البته این درونگرایی، خودکفایی و استقلال مطلق نیست، چنین قصدی هم از آغاز در کار نبوده است و در آینده هم امکان‌پذیر نیست؛ زیرا هر کشوری به هر حال به دادوستد با بازار جهانی نیاز دارد. ایران نیز دست کم برای فروش نفت و گاز و نوسازی صنعتی خود به جهان بیرون نیاز دارد؛ همان‌گونه که کشورهای صنعتی به نفت و گاز و پاره‌ای مواد اولیه و نیمه فرآوری شده ایران نیازمندند، ایران نیز می‌تواند این نیاز دو سویه را به بازیگران اقتصاد جهانی گوشزد کند.

دوم: ایران تاکنون برای دفع یا کاهش تاثیر تحریم‌ها عمدتا به راه‌حل‌های سیاسی و یارگیری در عرصه‌ جهانی رجوع کرده و از پیگیری تنها شکایت حقوقی که ماه گذشته اقامه شده، هنوز خبری نیست. حال اینکه ایران می‌تواند با استناد به اصل ۴۱ منشور ملل متحد، موارد عدول شورای امنیت از موارد و مصادیق «تهدید علیه صلح و امنیت جهان» را احصا و پیگیری کند. حقوقدانان برگزیده حقوق بین‌الملل در این‌گونه موارد می‌توانند بسیاری از معادلات را تغییر دهند. ایران، این روش را در مذاکرات موضوع قطعنامه ۵۹۸ آزمود و از آن بهره‌های فراوانی برد. همچنین فهرستی که اخیرا آمریکا از برخی مقام‌های سابق ولاحق ایران تهیه کرده و آن را مشمول تحریم دانسته است،‌از جمله مواردی است که در منشور ملل متحد به آن اشاره‌ای نشده است و ایران می‌تواند از این فقدان پشتوانه حقوقی استفاده کند.

سوم: سیاست جهانی در نگاه نخست تابعی محض از رفتار سیاستمداران و رهبران کشورها است، اما در نگاه عمیق‌تر می‌توان لایه‌های دیگر قدرت جهانی، یعنی سازمان‌های غیردولتی و شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی مستقل را نیز دید. قدرت اینگونه نهادها و اشخاص همسنگ قدرت دولت‌ها نیست، اما قدرت تاثیرگذاری آنها بر افکار عمومی و فشار غیرمستقیم به دولت‌ها و از جمله تحریم‌کنندگان ایران، قابل اعتنا است. یادآوری تاثیر تحریم‌ها بر شهروندان یکی از محورهایی است که سازمان‌ها و شخصیت‌های مستقل بهتر از دولت‌ها می‌توانند انجام دهند. دولت ایران شاید خلاف‌ شان و اقتدار خود بداند که از آثار تحریم‌ها شکوه کند، اما اشخاص و سازمان‌های غیردولتی چنین ملاحظه‌ای ندارند. در دهه ۱۹۹۰ سازمان‌های غیردولتی مدافع حقوق بشر، با ارائه آمار و مستندات نشان دادند که ۵۰۰ هزار عراقی یعنی پنج برابر قربانیان بمباران هیروشیما به صورت‌های مستقیم و غیرمستقیم بر اثر تحریم‌ها جان باخته‌اند. این آمارها، کشورهای عضو شورای امنیت را با بحران اخلاقی مواجه کرد. شخصیت‌ها و سازمان‌های غیردولتی ایرانی و خارجی در مورد تحریم‌های ناعادلانه علیه ایران نیز می‌توانند چنین رویه‌ای پیشه کنند. شرط ضرور تحقق این امر این است که دولت ایران اولا، به تقویت سازمان‌های غیردولتی در ایران بپردازد و ثانیا، دوستداران ایران را در خارج از کشور شناسایی کند و از آنان یاری بخواهد.