علی سرزعیم

آنچه تاکنون مبنای رابطه ایران و لبنان بوده مسائل سیاسی بوده‌است و به دلیل پایداری این مسائل، این رابطه نیز تداوم داشته است؛ اما روشن است که پیوندهای اقتصادی مبنای محکم‌تری برای روابط بلندمدت فراهم می‌کند. حال سوال این است که میان این دو کشور چه رابطه اقتصادی ممکن است برقرار شود؟ اقتصاد لبنان اقتصاد ضعیفی است و اشتهار چندانی در تولید اقتصادی برخی کالاها ندارد، اما به لحاظ توریستی و عرضه خدمات مرتبط با توریسم شناخته شده است. از سوی دیگر، درآمد سرانه در ایران رو به رشد است و این افزایش درآمد به شکل نابرابری صورت می‌گیرد. به همین دلیل، تقاضا برای سیر و سفر و تفریح در بخش بزرگی از جامعه شکل گرفته است که انعکاس آن به شکل سفرهای درون شهری، سفرهای فراوان ایرانیان به‌ترکیه و دبی ظاهر شده است. دشواری یافتن بلیت به مقصد ‌ترکیه و دبی و فراوانی تعداد پروازها به این دو مقصد، حکایت از تمایل فراوان بخش مرفه جامعه ایران به این قبیل امور است. آنچه این خواست را امکان پذیر کرده است، مساله لغو روادید برای‌ترکیه و سهولت کسب روادید مسافرتی برای دبی است. بنابر این به نظر می‌رسد که کلید شروع این جریان، مساله ویزاست. حال که روابط سیاسی میان دو کشور ایران و لبنان رو به رشد بوده و تماس‌ها در سطوح بالای سیاسی گسترش یافته است، می‌شود تسهیل یا لغو روادید را نیز مطرح کرد و به این ‌ترتیب زمینه گسترش توریسم به این کشور را فراهم کرد. این امر برای هر دو کشور نفع متقابل دارد. از منظر اقتصادی کشور میزبان توریسم منتفع می‌شود؛ زیرا خدمات مختلفی را عرضه می‌کند و از مشکل بیکاری‌اش کاسته می‌شود؛ کما اینکه سوریه از محل توریسم مذهبی به مراتب منتفع شده است. از منظر سیاسی روابط اقتصادی پایدار رابطه سیاسی پایداری را به ارمغان می‌آورد؛ خصوصا اینکه در حال حاضر، بخش مسیحی لبنان عمدتا دست اندرکار ارائه خدمات توریستی است؛ در حالی‌که تماس ایران معمولا با بخش شیعی این جامعه بوده است.

ظاهرا اقتصاد لبنان اقتصاد بازی است؛ به این معنی که موانع تعرفه‌ای اندکی اعمال می‌شود و به همین دلیل رقابت بین‌الملل انعکاس کاملی در آنجا دارد و ایران نمی‌تواند از اهرم معافیت‌های تعرفه‌ای خاص مبتنی بر تفاهم‌های سیاسی استفاده کند تا صادرات کالا داشته باشد. آنچه که شاید ایران بتواند در آن عرصه وارد شود صادرات خدمات فنی و مهندسی است که این منطقه نسبتا ضعیف است و ایران از مزیت نسبی نسبت به رقبای غربی برخوردار است. خلاصه آنکه نفع متقابلی در این راستا برقرار است که تماس‌های سیاسی می‌تواند زمینه ساز تحقق و برآورده شدن آنها باشد.