در همین راستا رئیس بنیاد ملی گندمکاران ایران گفت: خوشبختانه بنیاد ملی گندمکاران برای دومین سال است که به این مساله ورود کرده است. به‌عنوان ‌مثال در کشور ما سال ۹۷ تولید گندم دوروم به صفر رسیده بود که ماده اولیه کارخانه‌های تولید ماکارونی است. بعد از ورود به این بحث با انعقاد کشت قراردادی با کشاورزان، موفق شدیم به تولید ۸۰ هزار تن در سال ۹۸ و ۳۹۰ هزار تن در سال ۹۹ دست‌ یابیم؛ این موضوع باعث شد کشاورزانی که این محصول را تولید می‌کردند و به‌عنوان گندم معمولی می‌فروختند، با ۱۰ درصد بالاتر از قیمت خرید تضمینی و با پرداخت نقدی محصولات را بفروشند. ضمنا این تصمیم‌گیری که از طرف بنیاد ملی گرفته شد از طرف تمامی کشاورزان استان‌ها اعم از خوزستان، کرمان، ایام، فارس با استقبال بسیار زیادی مواجه شده است طوری که برای ثبت قرارداد کشت، خود کشاورزان پیشقدم هستند.

عطاءالله هاشمی گفت: بنابراین این نوع اقدامات و حرکات است که نفس بخش کشاورزی را بازخواهد کرد و پایدار هم خواهد ماند. در همین راستا در کنار این طرح به دنبال تفاهم‌نامه‌ای هستیم تا خدمات حمایتی را در ۳۲ استان کشور در دست بگیریم.

رئیس بنیاد ملی گندمکاران ایران در پاسخ به این سوال که آیا صادرات محصولات کشاورزی می‌تواند جایگزین مناسبی به‌جای صادرات نفتی باشد؟ گفت: در مورد بعضی از محصولات هنوز مزیت‌های لازم را از دست ندادیم و در مقابل هم محصولاتی هستند که چون رقابتی عمل می‌کنند و به لحاظ اینکه ضعیف هستیم نمی‌توانیم وارد شویم. چون منبع کافی نداریم و در مواردی از قبیل خاک، آب و اعتبارات مشکل ‌داریم یا در بازارهای جهانی رقبای ما آن‌قدر جلو رفته‌اند که چه از نظر کمیت و چه ازلحاظ کیفیت و قیمت تمام‌ شده، توانایی رقابت با آنها را نداریم. در بحث محصولاتی مانند محصولات باغی مزیت‌های موردنیاز  را حفظ کرده‌ایم و این باعث شده که قادر باشیم در بازار جهانی حضور داشته و حرفی برای گفتن داشته باشیم.

به گفته هاشمی البته برای این بخش از محصولات هم نیازمند این هستیم که زیرساخت‌های لازم آن فراهم شود و صادرات آن از طریق چند نفر دلال صورت نگیرد. به‌عنوان‌مثال برای صادرات به مسکو لازم است خط راه‌آهن مربوطه راه‌اندازی شود و همین‌طور دریانوردی ما در آن حدی توسعه ‌نیافته که تا امر صادرات به‌صورت اصولی تسهیل یابد. این مساله در مورد کشوری مانند عراق هم صدق می‌کند، بنابراین تا زمانی که زیرساخت‌های لازم ایجاد نشده و سیاست‌های پایدار اعمال نشود، مشکلات موجود مانع اصلی صادرات محصولات باغی خواهد بود.

وی ادامه داد: مکانیزاسیون تا اندازه‌ای به مملکت ما واردشده است ولی کاربرد زیادی در بخش کشاورزی ندارد؛ اما اگر ملاک از طرح این واژه، مکانیزاسیون به‌روز باشد در زمین‌هایی به‌کاررفته می‌شود که مساحت حداقلی آن ۵۰هکتار باشد. در حال حاضر اگر بخواهیم برش کل زمین‌های کشاورزی را مشخص کنیم و با شاخصه‌ها و معیارهای به‌دست‌آمده، نقش مکانیزاسیون به ۵ درصد هم نمی‌رسد و این تنها زراعت را شامل نمی‌شود، بلکه در محصولات باغی هم این‌گونه است.

وی در ادامه گفت: به‌عنوان‌ مثال در حال حاضر محصولاتی همچون سیب و گردو را با دست می‌چینیم و در کل کشور اگر بگردید هیچ جایی را پیدا نمی‌کنید که محصول توسط دستگاه برداشت شود و این در حالی است که در کشورهای مکانیزه توسط ماشین‌های مخصوص اتفاق می‌افتد؛ بنابراین اگر بخواهیم مکانیزاسیون را به معنی درست آن در بخش کشاورزی وارد کنیم در وهله اول لازم است که زیرساخت‌های آن را فراهم‌ سازیم؛ به طوری که واردکردن آن ازلحاظ قطعات و مسائل دیگر مقرون ‌به ‌صرفه باشد و خود کشاورزی معیشتی نباشد درصورتی‌ که در ۲۱ شهرستان استان آذربایجان شرقی ۲۰ مورد یافت نمی‌شود که بتوان از آنها به‌عنوان باغ اقتصادی یادکرد؛ بنابراین مکانیزاسیون در بخش کشاورزی مدرن نقش ویژه‌ای دارد، ولی در کشور ما تاثیرگذاری کمتری خواهد داشت، مگر اینکه تغییرات بنیادی در زیرساخت‌ها فراهم شود.

وی در ادامه درباره نقش بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی و ایجاد اشتغال افزود: بخش کشاورزی رابطه مستقیمی با اشتغال‌زایی دارد و مکانیزاسیون با اشتغال‌زایی رابطه معکوسی دارد، چراکه هرجایی مکانیزاسیون وارد شده میزان اشتغال‌زایی پایین آمده است و در تمام دنیا هم این روال جاری است. بنابراین اگر به بخش کشاورزی نگرش اشتغال آفرینی داشته باشیم در اساس غلط است. اگر برنامه‌ای داشته باشیم که با ورود افراد متخصص و تحصیلکرده در رشته‌های مختلف کشاورزی اشتغال‌زایی تخصصی ایجاد کنیم، لازم است با دادن تسهیلات موردنیاز از علم استفاده کنیم تا کارآیی بهتری داشته و اگر به اشتغال‌زایی در بخش کشاورزی این دید را داشته باشیم، قطعا میزان این نوع اشتغال هم در این حوزه بالا خواهد رفت. در تولید ملی هم نقش مهمی داریم، چراکه در حال حاضر به‌طور مستقیم ۲۰ تا ۲۳ درصد در اشتغال‌زایی نقش را ایفا می‌کنیم که اگر بحث صنایع را کنار بگذاریم این آمار به‌مراتب بالاتر خواهد بود؛ ولی متاسفانه به‌اندازه‌ای که ما در تولید و ثروت ملی نقش داریم نمی‌توانیم از اعتباراتمان استفاده درستی داشته باشیم. به‌عنوان‌مثال اگر ۱۵ تا ۲۰درصد در تولید ناخالص ملی نقش داشته باشیم نسبت به آن، ۳درصد هم از اعتباراتمان نمی‌توانیم استفاده کنیم.

وی در ادامه تاکید کرد: مشکلات و نقاط ضعفی که در بخش کشاورزی داریم و باید رفع شوند اصلاح یکسری قوانین است. ضرورتا در حال حاضر بخش مالکیتی بخش کشاورزی دائما در خطر است. به‌عنوان ‌مثال تمام دارایی کشاورزی، یک هکتار زمینی است که در کنار لوله خط گاز یا برق‌رسانی افتاده است و این باعث می‌شود مشکلات فراوانی از ناحیه دولت متوجه این فرد شود و زمین خود را صاحب نباشد، همین مورد هم دلیل فراری شدن کشاورز از روستا می‌شود؛ بنابراین این مساله در جای خود از جذابیت مناطق روستایی می‌کاهد و به خاطر نبود امکانات، رفاه و درآمد در روستاها، کشاورز از فعالیت و تلاش خود نا امید می‌شود هرچند که در بخش عمرانی پیشرفت‌های خوبی در مناطق روستایی اتفاق افتاده است؛ بنابراین اگر در بحث توسعه که با کمبودهای بسیاری مواجه هستیم، پیشرفتی حاصل شود و توان مالی کشاورز بالا رود خود به‌تنهایی در بخش عمرانی سهم بسزایی ایفا خواهد کرد. بحث دیگر کمبود سرمایه‌گذاری دولتی است بنابراین با بررسی قانون ۱۴۰۰ و در کل بودجه اختصاص‌ یافته عمرانی و جاری، متوجه می‌شویم که چند درصد آن به بخش کشاورزی اختصاص‌یافته که بسیار ناچیز است و در بخش سرمایه‌گذاری خصوصی هم شرایط لازم را فراهم نکرده‌ایم تا اشتیاق را نسبت به سرمایه‌گذاران فعال ایجاد کنیم.

رئیس بنیاد ملی گندمکاران ایران در نهایت گفت: اگر تلاشگری کشاورزان با حمایت دولت ترکیب شود، می‌توان اقدامات موثر و خدمات ارزنده‌ای در بخش کشاورزی ارائه داد.