وزن تسهیلات در سودآوری بانک‌ها

هدف اصلی گزارش بررسی و ارزیابی «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» بانک سامان در دامنه زمانی پنج‌ساله منتهی به سال ۱۴۰۰ است. این دوره موازی با برنامه پنج‌ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است. ذکر این نکته ضروری است که در این نوشتار، سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ به همراه سال پایه برنامه ششم، «دوره اول» و سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ «دوره دوم» نامیده شده است. «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» به‌صورت تفاضل «هزینه سود سپرده‌ها» از «درآمد تسهیلات اعطایی، سپرده‌گذاری و اوراق بدهی» تعریف می‌شود و بنابر ویژگی تفریق، اگر عوامل درآمدی در این معادله، افزایش یا عامل هزینه آن، کاهش یا کمتر زیاد شود، ماحصل این عبارت یعنی «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» فرصت و مجال فزونی می‌یابد.

خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری

«خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» در بانک سامان علاوه بر سال پایه در سال‌های ۱۳۹۶ تا سال ۱۳۹۹ به‌مدت چند سال متوالی منفی بوده و به همین دلیل متوسط این شاخص در دوره ارزیابی پنج ساله، منفی ۲۹۱۳ میلیارد ریال شده و از این‌رو در سال‌های موصوف نقش عامل کاهنده را در معادله درآمدهای عملیاتی و سود ایفا کرده که نتیجتا سود هر سهم بانک را به شدت تحت‌تاثیر منفی قرار داده است. در ادامه، اجزای مرتبط با عوامل درآمدی در «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» مورد تدقیق واقع شده و نخست به ارزیابی «درآمد تسهیلات اعطایی» و سپس به «درآمد سپرده‌گذاری و اوراق بدهی» پرداخته شده است.

درآمد تسهیلات اعطایی

پیش از ورود به بررسی «درآمد تسهیلات اعطایی» در نظر است ابتدا «تسهیلات اعطایی» بازبینی شود. برمبنای مستندات صورت‌های مالی حسابرسی‌شده بانک، مانده  «تسهیلات اعطایی» از ۱۲۷۷۵۰ میلیارد ریال در سال پایه دوره ارزیابی پنج ساله با رشد متوسط ۳۸ درصدی به ۷۴۲۱۴۵ میلیارد ریال رسیده، متوسط مانده تسهیلات در دوره‌های اول و دوم ۱۴۴۵۲۰ و ۴۵۹۷۳۳ میلیارد ریال است، علاوه بر این متوسط روند رشد دوره اول و دوم، ۱۰ و ۶۵‌درصد است که دوره اول کمتر و دوره دوم بیش از میانگین روند «تسهیلات اعطایی» دوره پنج‌ساله است، اما میانگین رشد «تسهیلات اعطایی» تعدادی از بانک‌های هم‌دوره یا جوان‌تر خصوصی در همین دوره ارزیابی پنج‌ساله، از بانک قدیمی‌تر سامان جلوتر افتاده‌اند که این عملکرد با گزاره‌های رشد مندرج در ارکان راهبردی بانک سامان که تاکید بر افزایش سهم تسهیلات در بین بانک‌های خصوصی دارد، تطابق ندارد که بهره‌برداری کمتر از سپرده‌های تجهیز شده در بانک سامان از جمله دلایل آن محسوب می‌شود و حتما بانک سامان تدابیر بایسته‌ای را برای دستیابی به اهداف گزاره‌های رشد خود مدنظر دارد.

پس از این مقدمه، نوبت به سنجش «درآمد تسهیلات اعطایی» می‌رسد که از ۲۲۴۲۰ میلیارد ریال در سال پایه با رشد متوسط ۳۱ درصدی به ۱۰۲۴۰۶ میلیارد ریال در سال ۱۴۰۰ رسیده که متوسط آن در دوره ارزیابی پنج ساله ۴۱۰۰۸ میلیارد ریال است. متوسط «درآمد تسهیلات اعطایی» در دوره اول ۲۱۷۰۳ میلیارد ریال و در دوره دوم به ۶۰۳۱۳ میلیارد ریال رسیده است. متوسط روند رشد «درآمد تسهیلات اعطایی» در دوره اول منفی ۳‌درصد و در دوره دوم به مثبت ۶۵‌درصد ارتقا یافته که روشن می‌سازد در دوره اول به توان و ظرفیت‌های بانک التفات کمتری شده است. ضمنا متوسط سهم «درآمد تسهیلات اعطایی» در سبد «درآمد تسهیلات اعطایی، سپرده‌گذاری و اوراق بدهی» در پنج‌ساله دوره ارزیابی ۹۰‌درصد و در دوره اول و دوم ۹۲ و ۸۸‌درصد است و این نسبت در سال ۱۴۰۰، ۹۵‌درصد و در سال ۱۳۹۸، ۸۴‌درصد بوده که بالاترین و پایین‌ترین سهم را در سبد «درآمد تسهیلات اعطایی، سپرده‌گذاری و اوراق بدهی» در دوره پنج‌ساله به خود اختصاص داده که مبین افت و خیز فراوانی است. نظر به جایگاه مهم درآمد تسهیلات اعطایی در شاکله درآمدهای بانک، قطعا قسمت‌های ذی‌مدخل بانک سامان، به‌طور پیوسته ارزیابی‌های لازم را در راستای به حداکثررسانی درآمدهای بانک به‌انجام می‌رسانند.

درآمد سپرده‌گذاری و اوراق بدهی

روند تغییر «درآمد سپرده‌گذاری و اوراق بدهی» با نشیب و فراز معتنابهی روبه‌رو بوده به‌گونه‌ای‌که در سال پایه، سال اول و سال پایانی دوره ارزیابی، مقدار آن منفی است. متوسط سهم آن در سبد درآمد «تسهیلات، سپرده‌گذاری و اورق بدهی» در دوره‌های اول و دوم ۸ و ۱۲‌درصد است که نشان از اهتمام برای افزایش سهم دارد. با این حال کمترین سهم در سبد درآمد «تسهیلات، سپرده‌گذاری و اورق بدهی» ۵ درصد و متعلق به سال ۱۴۰۰ شده و به‌لحاظ اندازه کمی به میزان قبل از دوره دوم عقب‌نشینی کرده است. روند حرکت تمامی عوامل درآمدی که نقش افزاینده در معادله «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» دارند، در سال پایه و سال اول دوره ارزیابی پنج‌ساله منفی هستند و روند تغییر آنها در سایر سال‌های دوره ارزیابی هم با پستی و بلندی عدیده‌ای همراه بوده است. به دیگر سخن درآمدهای ملحوظ در شاخص«خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» از اصل «بهبود مستمر» مستتر در ارزش‌های بانک پیروی نکرده‌اند. عامل بعدی که بعد از عنصر درآمد، در معادله «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» موثر است، «هزینه سود سپرده‌‌‌ها» است که در ادامه و به‌همین منظور ابتدا آنالیز سپرده‌های بانک دنبال شده است.

مجموع سپرده‌های بانک

مجموع سپرده‌های بانک سامان از ۲۳۱۹۱۶ میلیارد ریال در سال پایه با رشد متوسط ۳۳ درصدی به ۱۱۳۷۰۰۶ میلیارد ریال در سال ۱۴۰۰ رسیده و متوسط آن در دوره ارزیابی پنج ساله ۵۳۳۱۱۸ است. متوسط سپرده‌های بانک در دوره اول کمتر از میانگین دوره پنج ساله و دوره دوم بیش از میانگین مزبور به ترتیب ۲۹۲۳۳۵ و ۷۷۳۹۰۲ میلیارد ریال بوده‌اند و متوسط روند رشد دوره‌های اول و دوم ۱۹ و ۴۷‌درصد هستند. لیکن متوسط رشد سپرده در پاره‌ای از بانک‌های خصوصی که جوان‌تر یا حدودا هم‌دوره بانک سامان هستند در دوره ارزیابی پنج‌ساله از بانک قدیمی‌تر سامان سبقت گرفته‌اند و جبران این بازماندگی برای بانک سامان که گزاره‌های رشد را در ارکان راهبردی خود دیده است کوشش مضاعفی را می‌طلبد. برای تجزیه و تحلیل دقیق‌تر «هزینه سود سپرده‌ها» احتیاج به مطالعه اجزای تشکیل‌دهنده سپرده‌هاست و در آغاز سپرده‌های مشتریان تفحص شده است. در طول این گفتار، مانده سپرده‌های پایان هر سال مالی به‌عنوان ماخذ مقایسه‌ها استفاده شده که استفاده و بهره‌جویی از مقادیر متوسط هر دوره نیز نتایج مشابهی را بیان می‌کند.

سپرده‌های مشتریان

مانده سپرده‌های مشتریان از ۱۷۰۶۳ میلیارد ریال در سال پایه با رشد متوسط ۵۱ درصدی، به ۱۷۶۵۶۲ میلیارد ریال در سال ۱۴۰۰ رسیده و متوسط سپرده‌های مشتریان که در دوره اول ۳۶۳۳۱ میلیارد ریال است، به ۱۱۹۱۲۶ میلیارد ریال در دوره دوم میل کرده، ولی متوسط روند تجهیز سپرده‌های مشتریان بانک که در دوره اول ۶۰‌درصد بوده به ۴۱‌درصد در دوره دوم کاهش یافته است که یقینا بخش‌های ذی‌ربط بانک علل ماهوی تفاوت این شیب تجهیز سپرده‌های مشتریان را ریشه‌یابی کرده‌اند. همچنین کاهش روند سپرده‌های مشتریان بانک سامان در حالی اتفاق افتاده که همین شاخصه در بعضی بانک‌های خصوصی جوان‌تر یا تقریبا همسن، روند رشد بهتری را نسبت به بانک قدیمی‌تر سامان طی کرده‌اند که برای دوره‌های آتی جدیت بیشتر بانک سامان، برای به فعلیت رساندن گزاره‌های رشد تدوین‌شده در ارکان راهبردی بانک را ایجاب می‌کند.

سپرده‌های سرمایه‌گذاری

«سپرده‌های سرمایه‌گذاری» (حقوق صاحبان سپرده‌های سرمایه‌گذاری) از ۲۱۴۸۵۳ میلیارد ریال در سال پایه با رشد متوسط ۳۲ درصدی به ۹۶۰۴۴۵ میلیارد ریال در سال ۱۴۰۰ رسیده و از سوی دیگر متوسط سپرده‌های سرمایه‌گذاری که در دوره اول ۲۵۶۰۰۴ میلیارد ریال بوده به ۶۵۴۷۷۵ میلیارد ریال در دوره دوم رسیده، ایضا متوسط روند رشد سپرده‌های سرمایه‌گذاری که در دوره اول ۱۵‌درصد بوده، در دوره دوم به ۴۸‌درصد صعود کرده که بررسی نمو سپرده‌های سرمایه‌گذاری و متناظرا نمو سپرده‌های مشتریان در بازه زمانی پنج ساله مشخص می‌سازد که سرعت تجهیز «سپرده‌های سرمایه‌گذاری» از سرعت تجهیز «سپرده‌های مشتریان» بیشتر است که این تغییر صعودی در سرعت می‌تواند افزایش هزینه سود سپرده‌ها را به‌دنبال داشته باشد.

هزینه سود سپرده‌ها

پس از تعمق در «سپرده‌های سرمایه‌گذاری» زمان تحقیق پیرامون «هزینه سود سپرده‌ها» فرا ‌می‌رسد. مطالعات نشان می‌دهد که هزینه سود سپرده‌ها از ۳۱۹۴۸ میلیارد ریال در سال پایه دوره ارزیابی پنج‌ساله با رشد متوسط ۲۰ درصدی نزدیک به ۳ برابر شده و به ۸۹۱۱۷ میلیارد ریال در سال ۱۴۰۰ رسیده است. متوسط «هزینه سود سپرده‌ها» در دوره اول ۳۴۲۰۷ میلیارد ریال بوده که با رشد ۸۲ درصدی نزدیک به دو برابر شده و به ۶۲۱۶۵ میلیارد ریال در دوره دوم رسیده و متوسط روند رشد هزینه سود سپرده‌ها که در دوره اول ۵‌درصد بوده به ۳۶‌درصد در دوره دوم افزایش پیدا کرده است. همان‌گونه که عنوان شد، ترکیب تجهیز سپرده‌های بانک سامان به‌نفع سپرده‌های سرمایه‌گذاری بوده و طبیعتا هزینه سود سپرده‌ها اکیدا صعودی شده و به‌خصوص در دوره دوم از اغلب بانک‌های خصوصی دیگر پیشی گرفته است که در صورت عدم‌رعایت معیارهای بهره‌برداری از سپرده‌ها می‌تواند اثر کاهشی خود را برروی «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» بگذارد.

البته بانک سامان از جمله بانک‌های باسابقه در شبکه بانکی خصوصی است که خدمات مالی و بانکی خود را با در اختیار داشتن شبکه شعب نسبتا گسترده در سطح کشور عرضه می‌کند اما همان‌طور که گفته شد سهم سپرده و تسهیلات بانک، تاکنون وفق گزاره‌های سند ارکان استراتژی بانک، طی طریقی شایسته و برازنده نداشته و برعکس برخی بانک‌های خصوصی جوان‌تر از سامان و حتی نسبتا همسن آن توانسته‌اند در این شاخص‌های کلیدی گوی سبقت را از بانک سامان بربایند. از این رو لازم است که بانک سامان یا به تصحیح نظریه‌های تدوین‌شده خود بپردازد یا در زیرساخت‌های اجرایی و عملیاتی‌اش تجدید نظری بنیادی کند.

باتوجه به سهم وزین «درآمدهای عملیاتی» در ساختار سود بانک و با ملاحظه ارزش غالب «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» در سبد درآمدهای عملیاتی بانک و با آگاهی از اینکه در سال ۱۴۰۰ نیمی از درآمدهای عملیاتی بانک سامان را «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» تشکیل داده، بنابراین در حال حاضر و در این بخش انتهایی گزارش باوضوح بیشتر آشکار می‌شود که مقدار منفی «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» آن هم برای چند سال متوالی در دوره ارزیابی پنج‌ساله، چه اثر سالبی بر درآمدهای عملیاتی و معادله سود گذاشته و به چه میزان معادله سود بانک را تضعیف کرده است. عدم‌بهره‌برداری بهینه از سپرده‌ها و منابع بانکی که از سال پایه دوره ارزیابی پنج ساله تا بخشی از دوره دوم ارزیابی هم ادامه داشته از جمله عوامل موثر بر منفی یا کوچک شدن مؤلفه‌‌‌ «خالص درآمد تسهیلات و سپرده‌گذاری» بانک سامان بوده که این عدم‌بهره‌برداری مناسب از سپرده‌های بانک مؤید فقدان تجانس و وحدت رویه در تجهیز و تخصیص سپرده‌های بانک است. مطمئنا بانک خصوصی و با‌سابقه سامان بر اساس تجاربی که در اختیار دارد در مسیر به واقعیت رساندن محتوای گزاره‌های رشد خود با جد و جهد بسیار گام برمی‌دارد.