موانع هوشمندسازی شبکه بانکی

فرآیند هوشمند‌سازی در کشورهای دیگر نشان می‌دهد که چنین رخدادی می‌تواند به افزایش کیفت خدمت‌رسانی به مشتریان، کنترل بهتر هزینه‌‌‌های سازمان، مدیریت درست منابع و شناسایی بهتر فعالیت‌‌‌های مجرمانه منجر شود. در نتیجه این گزارش به دنبال آن است که به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی موانع رشد هوشمندسازی نظام بانکی در کشور هستند؟

 مزایای حرکت به سمت بانکداری هوشمند

حضور تکنولوژی در زندگی انسانی تغییرات گسترده‌‌‌ای را ایجاد کرده که منجر به آسان‌‌‌تر شدن و افزایش سرعت انجام کارها شده است. درحال حاضر میزان دسترسی افراد به خدمات بانکی رقمی در حدود ۷۶‌درصد است که ۷۱‌درصد از این جمعیت را افراد حاضر کشورهای درحال توسعه شکل می‌دهند. این رقم در حوالی سال‌های ۲۰۱۰ چیزی در حدود ۵۰‌درصد بوده است که بخش زیادی از آن را جمعیت کشورهای توسعه‌یافته شکل داده بود. این مساله نشان می‌دهد که هوشمندسازی و دیجیتالی شدن در کشورها چه تاثیر مثبتی بر استفاده افراد از خدمات مالی به‌خصوص در کشورهای در حال توسعه دارد. نکته جالب اینجاست که این سطح از دسترسی در کشورهای توسعه‌یافته همواره بسیار بالا بوده است.

برای مثال در ژاپن، سطح دسترسی به خدمات مالی در سال ۲۰۱۱ حدود ۹۶‌درصد بوده که این عدد در سال ۲۰۲۱ به ۹۸‌درصد رسید. یا مثال دیگر هلند است که در سال ۲۰۱۱ سطح دسترسی افراد به خدمات مالی حدود ۹۸‌درصد بوده که در ۲۰۲۱ به صد‌درصد رسیده است. قطعا نمی‌توان گفت که افزایش سطح دسترسی به خدمات مالی تماما مرهون هوشمندسازی بوده است اما این موضوع قطعا تاثیر بسزایی در سطح دسترسی داشته است. از طرف دیگر هوشمندسازی موجب شده که ارتباط ارائه‌دهندگان خدمات پولی و مالی با مشتریان خود به شدت بهبود داشته باشد. با استقبال از دیجیتالی شدن، بانک‌ها می‌توانند کیفیت ارائه خدمات به مشتریان را افزایش دهند. این امر موجب راحتی مشتریان در استفاده از خدمات مالی خواهد شد. و در کنار آن به صرفه‌جویی در زمان هم کمک می‌کند. دیجیتالی شدن خطای انسانی را در راهنمایی و ارائه خدمات به مشتری کاهش می‌دهد که در نتیجه وفاداری مشتری افزایش خواهد داشت. بانکداری آنلاین همچنین موجب شده که مشتریان به بانک‌ها دسترسی شبانه‌روزی داشته باشند.

هوشمندسازی و دیجیتالی شدن همچنین به افزایش رقابت در ارائه خدمات بانکی منجر می‌شود. با افزایش سطح دسترسی افراد به کمک دیجیتالی شدن، جذب مشتریان راحت‌‌‌تر خواهد بود. قطعا مردم به سمت بانک‌هایی جذب خواهند شد که خدمات را با سرعت و کیفیت بالاتری ارائه خواهند داد و به این شکل گسیل مردم به سمت بانک‌های دیجیتالی خواهد بود.

با توجه به تمام مزایایی که بیان شد، به نظر می‌رسد بانک‌ها به سرعت باید به سمت هوشمندسازی حرکت کنند، اما این‌طور که در ایران به نظر می‌‌‌رسد، سرعت دیجیتالی شدن و نوآوری بانک‌ها به شدت کمتر از نمونه‌‌‌های غربی و حتی شرقی است. در نتیجه این سوال پیش می‌‌‌آید که چه چیزی موجب کاهش سرعت حرکت به سمت دیجیتالی شدن شده است؟

 موانع هوشمند‌سازی بانک‌ها در ایران

در دهمین همایش سالانه بانکداری الکترونیک و نظام‌‌‌های پرداخت، یکی از مقالات جذاب در حوزه بانکداری با عنوان «شناسایی و اولویت‌‌‌‌بندی موانع پیاده‌سازی بانکداری هوشمند» نوشته «فاطمه‌زهرا رجبی‌کفشگر» ارائه شده است. نگارنده در این پژوهش تلاش کرده تا ضمن ارائه چارچوبی مشخص برای شناسایی موانع بانکداری هوشمند، موانع شناسایی‌شده را غربالگری و بومی‌‌‌سازی‌‌‌ کند تا متناسب با الزامات و فضای حاکم بر کسب‌و‌کار بانکداری نهایی شده و سپس تعیین اهمیت شوند تا بتوان با توجه به اولویتشان به مدیریت اثربخش و متمرکزتر آنها پرداخت. بر اساس یافته‌‌‌های پژوهش، مهم‌ترین دسته اصلی موانع حرکت به‌‌‌سوی بانکداری هوشمند را می‌توان موانع راهبردی، مدیریتی و برون‌‌‌سازمانی برشمرد.

همچنین در بین تمامی زیرشاخص‌‌‌های پژوهش، زیرشاخص‌‌‌های حمایت مدیریت ارشد، راهبرد دیجیتالی‌سازی و مدل کسب‌و‌کار از بالاترین اهمیت برخوردار بودند. این پژوهش نشان می‌دهد بسیاری از مدیران ارشد بانک‌ها اطلاع دقیقی از مزایای کامل حرکت به‌‌‌سوی بانکداری هوشمند ندارند و این خود عامل مهمی برای عدم‌تسهیل پیاده‌سازی بانکداری هوشمند است. در این راستا برگزاری جلسات آموزشی و توجیهی برای مدیران ارشد بانکی کشور در کنار ارائه مشاوره مستمر به این مدیران در خصوص منافع حاصل از حرکت به‌‌‌سوی هوشمندسازی بانکداری راهکار موثری است. همچنین راهبرد دیجیتال دربرگیرنده تحلیل محیطی (نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها‌)، تعیین موقعیت رقابتی، تدوین ارکان (چشم‌‌‌انداز، ماموریت و ارزش‌‌‌ها‌)، راهبردها، اهداف راهبردی، برنامه‌‌‌های عملیاتی و شاخص‌‌‌های کلیدی عملکرد اهداف راهبردی دیجیتال سازمان است.

راهبرد دیجیتال با درنظرگرفتن نقشه راهی برای تحول سازمان به‌‌‌صورت سیستماتیک وضعیت سازمان را رصد کرده و نقشه راه آینده سازمان را در جهت افزایش سطح رقابت‌‌‌پذیری و در نهایت بقا، رشد و سودآوری سازمان ترسیم می‌کند. بدون داشتن راهبرد دیجیتال امکان حرکت اثربخش و کارآ به سوی بانکداری هوشمند وجود ندارد. این راهبرد در مراحل دیگر این حرکت همچون تدوین مدل کسب‌وکار، تغییر فرآیندها، ارتقای زیرساخت‌‌‌ها، جذب نیروی انسانی و... نیز اثرگذار است و جزو کلیدی‌‌‌ترین گام‌‌‌های هوشمندسازی بانک‌ها محسوب می‌شود. به این منظور پیشنهاد می‌شود از تیم خبره که دارای سوابق درخشانی در برنامه‌‌‌ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و دیجیتال‌‌‌سازی بوده و آشنایی قابل‌توجهی با صنعت بانکداری دارند، به‌‌‌منظور تدوین سند راهبردی دیجیتال‌‌‌سازی استفاده شود.

مدل‌‌‌های کسب‌و‌کار بانک‌ها در بانکداری سنتی در محوریت مشخص و ثابتی قرار داشتند؛ اما بانکداری هوشمند زنجیره ارزش سنتی بانک‌ها را بر هم زده و نقش سنتی بانکداری را در معرض تهدید و تغییر قرار داده است. به این منظور ضروری است که بانک‌ها اقدام به طراحی یک مدل کسب‌و‌کار و زنجیره ارزش خدمات متناسب با فضای کسب‌وکار صنعت خود در کشور و همچنین خروجی‌‌‌هایی که در سند راهبردی خود به آن دست یافتند (اعم از تحلیل درونی و محیطی، موقعیت رقابتی بانک و راهبردها و اهداف راهبردی خود‌) کنند تا بتوانند هرچه اثربخش‌‌‌تر و کارآتر با این تغییر مختل‌‌‌کننده کسب و کار همراه شوند و از یک تهدید محیطی وارده، یک فرصت طلایی برای بقا و در نهایت سودآوری و رشد خود بسازند.

در جهت پوشش هزینه‌‌‌های متحمل در راستای گام برداشتن در راه هوشمندسازی بانکداری عمده هزینه‌‌‌ها به دو دسته هزینه‌‌‌های سخت‌‌‌افزاری و نرم‌‌‌افزاری تقسیم می‌‌‌شوند که در جهت تامین زیرساخت‌‌‌های لازم ضروری است. این کار می‌تواند به‌‌‌صورت همزمان هم از طریق دولت و بیشتر از طریق بخش خصوصی سرمایه‌گذار صورت پذیرد. به این منظور باید یک برنامه توجیهی امکان‌‌‌پذیری اقتصادی پروژه هوشمندسازی به‌‌‌صورت‌‌‌ سیستماتیک و مستندشده تهیه شود تا بتوان از طریق آن سرمایه‌گذار را برای ورود به این بخش و بازگشت سرمایه وی متقاعد کرد.