محمدصادق جنان صفت- صنعتگران ایرانی برای تداوم کسب و کار خویش و برای اینکه زندگی اقتصادی را توسعه دهند ناگزیرند در چارچوب ملی که آنها را احاطه کرده است فعالیت کنند. در این چارچوب آنچه به چشم می‌آید و کسی نمی‌تواند آن را انکار کند غلبه نهاد دولت بر همه عرصه‌های فرهنگ، اقتصاد و سیاست است. دیدگاه و رفتار و تصمیم‌های نهاد دولت می‌تواند صنعت بخش خصوصی را در وضعیت رونق و شادابی نگهدارد و یا می‌تواند آن را در سرازیری قرار داده و به رکود بکشاند.

نهاد دولت با هر نگاه و مرام و رفتاری که داشته باشد، اما به دلایل گوناگون ناکارآمد است. ناکارآمدی دیوان‌سالاری و بوروکراسی چیزی نیست که قابل کتمان باشد.

تازه‌ترین گزارش منتشر شده توسط بانک جهانی از رتبه‌بندی کیفیت مدیریت دولتی ایران نشان می‌دهد ایران در جهان رتبه ۲۶ و در خاورمیانه رتبه دهم را دارد. کیفیت خدمات عمومی، کیفیت اداره دستگاه بوروکراسی، صلاحیت و شایستگی کارمندان و استقلال دیوان‌سالاری از دستگاه سیاسی و میزان اعتبار دولت نزد مردم، برخی شاخص‌های کیفیت مدیریت دولتی است که ایران در این شاخص‌ها نمره‌های کمی به دست آورده است.

آیا وقتی نهادهای بوروکراتیک که وظیفه آنها تسهیل امور صنعتگران، بازرگانان است، وصل به دستگاه‌های سیاسی شده و سلیقه‌های سیاستمداران را اعمال می‌کنند، صنعتگر می‌تواند مفهوم اقتصادی را در بنگاه خویش جا بیندازد. وقتی حتی مدیران دلسوزی داریم که به‌دلیل سابقه کم و گزینش نامناسب برای پستی که اشتغال کرده و تخصصی در آن ندارند بر صنعتگران حکومت می‌کنند، راهی برای بزرگ شدن صنعت وجود دارد؟ صنعتگران ایران با دستگاه‌هایی سروکار دارند که در ارائه خدمات عمومی مثل آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل عمومی موفق نیستند و بنگاه‌ها را ناگزیر می‌کنند که این خدمات را نیز به کارکنان خود ارائه دهند.

صنعتگران ایرانی با نهادهایی سروکار دارند و نیازمند آنها هستند که حتی اگر بخواهند، کیفیت کارشان برای تعامل با بخش خصوصی پایین است و در این چارچوب باید حیات کنند و رشد یابند.