محمد مهدی راسخ *

آنچه در بررسی دلایل رکود و رونق بازارها می‌توانیم تحلیل کنیم، به صورت عمده به انتظارات عقلانی فعالان آن بازار مربوط می‌شود. مردم به اخبار، شایعات و رویدادها به صورت عاقلانه‌ای واکنش نشان می‌دهند. درست شبیه آنچه انتظار داریم شنوندگان شایعه انفجار یک بمب واکنش نشان دهند. اکنون در چارچوب این نظریه که بسط‌دهنده‌اش امسال جایزه نوبل اقتصاد گرفت، انتشار یک اطلاعیه شبهه ناک در مورد نحوه واگذاری سهام یک شرکت بزرگ پتروشیمی که شائبه «اختصاصی‌سازی» را تقویت می‌کند، چه آثاری می‌تواند به دنبال داشته باشد؟ نظرگاه

خصوصی‌سازی یا اختصاصی‌سازی؟

آنچه در بررسی دلایل رکود و رونق بازارها می‌توانیم تحلیل کنیم، به صورت عمده به انتظارات عقلانی فعالان آن بازار مربوط می‌شود. مردم به اخبار، شایعات و رویدادها به صورت عاقلانه‌ای واکنش نشان می‌دهند.

درست شبیه آنچه انتظار داریم شنوندگان شایعه انفجار یک بمب واکنش نشان دهند. اکنون در چارچوب این نظریه که بسط‌دهنده‌اش امسال جایزه نوبل اقتصاد گرفت، انتشار یک اطلاعیه شبهه ناک در مورد نحوه واگذاری سهام یک شرکت بزرگ پتروشیمی که شائبه «اختصاصی‌سازی» را تقویت می‌کند، چه آثاری می‌تواند به دنبال داشته باشد؟ روز هجدهم آبان‌ماه، اطلاعیه عرضه عمومی سهام چهار شرکت از طریق فرابورس و مزایده توسط سازمان خصوصی سازی، به اطلاع بازار رسید. سازمان خصوصی‌سازی در این اطلاعیه اعلام کرد شرکت‌های پتروشیمی پارس، ریخته‌گری ماشین‌سازی تبریز، ایجاد محیط و مشارکتی الگانت سمنان برای واگذاری آماده شده‌اند. نگاه اول به این اطلاعیه، فعالان اقتصادی را خشنود می‌کرد که چهل درصد سهام یک شرکت مهم و بزرگ پتروشیمی «پتروشیمی پارس» برای عرضه در فرابورس ارائه شده است، اما پس از مطالعه دقیق تر این آگهی، نکته مهم و جالبی به چشم می‌خورد. برای شرکت‌های ریخته‌گری ماشین‌سازی تبریز، ایجاد محیط و مشارکتی الگانت سمنان که در زمره شرکت‌های کوچک و متوسط قرار دارند، شرایط فروش به شرح زیر تنظیم شده است:

* ۱۰۰ درصد سهام شرکت ریخته‌گری ماشین‌سازی تبریز به ارزش حدود ۲۸ میلیارد تومان با ۲۰ درصد پیش پرداخت اقساط چهار ساله و ۲۰ روز زمان برای مهلت پرداخت ثمن معامله.

* ۰۹/۱۳ درصد سهام شرکت ایجاد محیط به ارزش حدود ۴۱ میلیارد تومان، با ۱۵ درصد پیش پرداخت اقساط چهار ساله و ۲۰ روز مهلت پرداخت ثمن نقدی.

* ۸۵/۱۶ درصد سهام شرکت مشارکتی الگانت سمنان، به ارزش حدود هشتصد میلیون تومان با ۲۰ درصد پیش پرداخت، اقساط سه ساله و ۲۰ روز مهلت پرداخت ثمن نقدی.

اما توجه کنید به شرایط پرداخت اولین ردیف این آگهی:

* ۴۰ درصد سهام شرکت پتروشیمی پارس به ارزش حدود ۹۰۰ میلیارد تومان، کاملا نقد بدون مدت اقساط و فقط ۹ روز مهلت برای پرداخت ثمن نقدی.

یقینا شرایط فوق پرسشی در ذهن خواننده مطرح می‌کند که چگونه است برای انجام معامله‌ای به ارزش ۹۰۰ میلیارد تومان شرایط سختی چون کاملا نقد و تنها ۹ روز زمان برای پرداخت بها تعیین می‌شود در حالی که برای معاملاتی با ارزش کمتر از یک هزارم این رقم، ۲۰ درصد پیش پرداخت و به صورت اقساط و زمان ۲۰ روز برای تامین ثمن نقدی، ملحوظ می‌شود. به این ترتیب این پرسش مطرح می‌شود که آیا شرایط واگذاری سهام این شرکت به گونه‌ای تعیین شده است که فرد یا موسسه خاصی بتواند سهام این شرکت را خریداری کند؟ این همان شبهه‌ای است که فعالان بازار به آن اختصاصی‌سازی می‌گویند. اما در چارچوب نظریه انتظارات عقلانی، واکنش فعالان بازار به این شبهه چیست؟ در چارچوب این نظریه طبیعی است که فعالان بازار به مثابه آنان که شنیده‌اند راه رفت و آمد هر روز آنها در دست تعمیر است، دیگر از آن راه رفت و آمد نکنند. نتیجه این رفتار عاقلانه این است که رفته‌رفته اعتماد عمومی به شیوه خصوصی‌سازی دولت از بین می‌رود. واقعیت این است که بازارهای پول و سرمایه ایران پس از ماجرای سوء‌استفاده بزرگ مالی، نیازمند بازگرداندن سرمایه اعتماد عمومی هستند. در نتیجه هر اقدامی که در مسیر برنامه‌های اقتصادی دولت، شبهه ایجاد می‌کند باید متوقف شود. گذشته از آن، باید توجه نهادهای نظارتی به این نکته معطوف شود که تنها راه مقابله با فسادهای احتمالی، تحقیق و تفحص و برخوردهای قهری و قضایی نیست با این وجود شاید بهتر این است که این نهادها پیش از تخلف، وقوع آن را پیش‌بینی کنند.

* عضو هیات نمایندگان و دبیر کل اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران