مسعود سیفی‌اعلا

معاونت محترم وزیر نیرو در امور برق در اظهاراتی که متن آن روز بیست‌و‌یکم اردیبهشت در مطبوعات چاپ شد ظرفیت تولید فعلی نیروگاه‌های کشور را ۳۱هزار مگاوات خوانده و قول داده است قبل از شروع اوج مصرف تا تابستان آینده ۵هزار مگاوات دیگر نیز به این ظرفیت‌ها افزوده شود. البته قبل از این نیز آقای احمدیان در اظهاراتی دیگر که روز شانزدهم اردیبهشت در گفت‌و‌گویی مطبوعاتی بیان کرد از بحران خشکسالی و تاثیر شدید کمبود آب در پشت سدها روی تولید نیروگاه‌های برقابی خبر داده و گفته بود که در سال جاری فقط ۱۰۰۰ مگاوات از این نیروگاه‌ها می‌توان برق حاصل کرد و ۳ یا ۴هزار مگاوات از این محل کمبود تولید وجود خواهد داشت.بر اساس این اظهارات می‌توان نتیجه گرفت که در حال حاضر نیروگاه‌های گازی و سیکل ترکیبی ۳۰هزار مگاوات و نیروگاه‌های برقابی ۱۰۰۰ مگاوات برق تولید می‌کنند و امسال در بهترین شرایط چنانچه قول و قرارها تحقق یافته و مانعی پیش نیاید با افزایش ۵۰۰۰ مگاوات دیگر می‌توان به استحصال ۳۶هزار مگاوات برق از جمیع نیروگاه‌ها امیدوار بود.با این حال آنچه که در این میان ابهام‌آمیز بوده و مایه کنجکاوی شده است، این است که آمارهای مذکور نسبت به آمارهایی که قبلا از ظرفیت‌های اسمی و عملی تولید عنوان شده بود اختلاف فاحش دارد، کما اینکه بر حسب اظهارات وزیر محترم نیرو که متن آن به نقل از ایسنا در روزنامه دنیای‌اقتصاد مورخ ۱۲/۶/۸۵ درج شده، ظرفیت اسمی تولید برق در دو سال قبل ۴۲هزار مگاوات بوده که بر حسب همان اظهارات قرار بود این رقم تا پایان سال ۸۵ به ۴۵ تا ۴۶هزار مگاوات برسد. مهندس فتاح در همان اظهارات که در ارومیه بیان داشته بود، قول داده بود که تا پایان سال ۸۵ معادل ۵هزار مگاوات و در طول سال ۸۶ معادل ۶۰۰۰ مگاوات به ظرفیت‌های اسمی تولید برق در ایران اضافه کند که طبعا اگر این قول و قرارها تحقق می‌یافت، علی‌القاعده باید امروزه توان اسمی تولید برق در ایران به ۵۳هزار مگاوات می‌رسید.

ذکر این نکته هم خالی از فایده نیست که طی سالیان دراز هر جا که صحبت از تولید نیروگاه‌های برقابی مطرح بوده مسوولان به ظرفیت سازی حدود ۱۲هزار مگاوات اشاره کرده بودند که اخیرا در کنفرانس ملی سد و نیروگاه‌های برقابی این آمار دقیقا توضیح داده شد، به این صورت که گویا در حال حاضر ۷هزار مگاوات از این طریق برق تولید می‌شود که صد البته نسبت به پیش‌بینی‌های برنامه چهارم بسیار عقب مانده است، ۵هزار مگاوات دیگر نیز ظرفیت سازی‌های غیرفعال بوده که فعال‌سازی آنها در صورت وجود نقدینگی البته اندکی زمان خواهد برد.

بنابراین در توضیحات معاون امور برق وزارت نیرو باز هم نکته‌ای ابهام‌آمیز وجود دارد، چگونه است که از ۷۰۰۰ مگاوات نیروگاه‌های برقابی موجود فقط ۱۰۰۰ مگاوات بهره‌برداری شده و ۳ یا ۴هزار مگاوات از این طریق کمبود تولید برق در تابستان امسال بروز خواهد کرد؟ نکته دیگر اما در این رابطه ذکر این نکته ضروری است که به‌رغم شهرت نیروگاه‌های برقابی به تولید انرژی پاک و در عین حال مطمئن چگونه است که در شرایط کم آبی قابلیت استفاده از این نیروگاه‌ها کاهش یافته و عملا از حیز انتفاع خارج می‌شوند.آیا سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی روی این نیروگاه‌ها در سرزمینی که بروز خشکسالی‌های متواتر و دوره‌ای در آن دور از انتظار نیست، بی‌مورد و غیرقابل اتکا بوده است؟

دقت در این آمارها و بررسی تلاش‌هایی که طی چند سال گذشته در عرصه صنعت برق انجام گرفته ،دامنه بحث را بالا خواهد برد.

مخصوصا با توجه به این که در سال‌جاری یک سری خاموشی‌های برنامه‌ریزی شده برای مشترکان برق در واحدهای مسکونی و تجاری از یک سو و کارخانجات و واحدهای تولیدی و صنعتی از سوی دیگر در نظر گرفته شده که بالطبع اثرات بسیار منفی در رشد تولید ناخالص ملی به جای خواهد گذاشت می‌توان به طرح چند سوال اکتفا کرد که بلکه از این طریق دامنه نگرانی‌ها تا حدودی تعدیل شود.

به ویژه آن که در این میان برحسب اطلاعاتی که وجود دارد دامنه فرسودگی ابزار تولید در نیروگاه‌ها، فرسودگی خطوط انتقال و تجهیزات تولید، کمبود ظرفیت‌ها و افزایش غیرمعقول تقاضا سبب ساز نگرانی‌های بیشتری شده است که صد البته در این شرایط توضیحی مختصر پیرامون دلایل این وضعیت تسکین بخش خواهد بود.

براساس آنچه که در سطور فوق گفته شد این سوال مطرح است که اولا تفاوت ارقام تولید اسمی یا واقعی میان آنچه که وزیر محترم نیرو در شهریور ماه ۸۵ بیان داشته بودند با آنچه که اخیرا آقای احمدیان گفته‌اند از کجا ناشی شده و آیا صنعت برق ایران در دو سال گذشته به میزان ۲۰هزار مگاوات پسرفت داشته است یا پیشرفت؟

ثانیا برحسب پیش‌بینی‌های برنامه چهارم ظرفیت اسمی و تولید واقعی برق در سال ۱۳۸۷ چقدر باید می‌شد که نشده است و ثالثا با توجه به این که در شرایط خشکسالی سال‌جاری کارآیی نیروگاه‌های برقابی به شدت کاهش یافته است، تداوم توجه به این بخش توجیه اقتصادی دارد یا خیر؟