محسن ایلچی

اگرچه در بدو زایش، تروئیکای بزرگ گازی (مسکو، تهران و دوحه) همزمان با فشار سیاسی کشورهای مصرف کننده، تشکیل اوپک گازی را انکار می‌کنند، اما جدا از مسائل فنی و بنیان‌های بازار، سه کشور تولیدکننده از نظر سمت‌وسوی دیپلماسی، واگرایی و هم‌گرایی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، اولویت‌های معین در سیاست خارجی و نقش‌آفرینی منطقه‌ای از مواضع یکسانی برای تشکیل اوپک گازی برخوردار نیستند. همین موضوع به ظاهر ساده، که برخی بر این باورند از طریق مجاری دیپلماتیک قابل رفع است، مانع اصلی برای دستیابی، اهداف اوپک گازی، حتی بعد از تاسیس چنین سندیکای بین‌المللی است.

در راس تروئیکا، مسکو قرار دارد که به هیچ وجه نسبت به توسعه نقش‌آفرینی ایران در نقشه گازی منطقه خشنود نیست. نه چندان تمایل به حضور ایران در بازار گاز اروپا دارد و نه از اینکه صادرات گاز ایران به محور شرق آغاز شود، راضی است. افزون بر این، مسکو از انرژی گاز و خط لوله، به مثابه یک ابزار سیاسی جهت تمکین و تشدید وابستگی کشورهای اروپایی به این کشور استفاده کرده و می‌کند، بنابراین اگر در مقطعی رفتار یکسان و منافع سایر اعضای اوپک گازی با اروپا گره بخورد، بعید به نظر نمی‌رسد که مسکو از یکجانبه‌گرایی دست بردارد و رفتار سندیکایی را بپذیرد، نوع گفتمان مدیرعامل گاز پروم با خبرنگاران در تهران و مسکو که به صراحت موقعیت خاصی برای مسکو در تروئیکا قائل است و پیامش را بدون پرده بیان می‌کند، نباید از نظر دور بماند.

عضو سوم تروئیکا یعنی قطر نیز که شریک یا رقیب ایران در ذخایر گازی خلیج‌فارس است و از هیچ پیشنهاد موازی به مشتریان خرید گاز از ایران امساک نمی‌کند و حدود ۱۳سال قبل از ایران بهره‌برداری از مخازن پارس جنوبی را آغاز کرده در وضعی مشابه قرار دارد. انتظار اینکه ایران در تروئیکا یا اوپک گازی در مورد قطر با نقش‌آفرینی همچون عربستان در اوپک روبه‌رو نباشد، اندکی بی‌احتیاطی است. سرمایه‌گذاری ۸۰میلیارد دلاری شرکت‌های آمریکایی و اروپایی در صنایع نفت و گاز قطر، باعث شده است که این کشور با تعهدات و اولویت‌هایی مواجه باشد، که درک آن برای تهران چندان دشوار نیست. جدا از این، عمق نگاه قطر به کشورهای به مصرف‌کننده گاز نشان می‌دهد که این کشور همیشه نمی‌تواند سنگ مواضع تولیدکنندگان را بر سینه بزند.

از سویی تهران نیز از این قاعده‌ مستثنا نیست. به نظر می‌رسد آن سرمایه‌گذاری‌هایی که در طول تاریخ تهران بر تشکیل، توسعه و وحدت اوپک انجام داده است، بر روی اوپک گازی جواب نمی‌دهد. جدا از مسائل فنی (نظیر نوع قراردادها، انعطاف‌ناپذیر بودن بازارهای گازی همچون بازار نفت، نبود پراکندگی و گستره بازارهای مصرف، تمرکز استقرار خطوط لوله در برخی نواحی، توزیع نامتوازن ساختار تولید و ...) این دیپلماسی سیال بازیگران بازار گاز است که شکل‌گیری توافق جمعی در این تراست جدید را دشوار می‌سازد.