نگین بهکام

تجربه ۵/۲سال گذشته نشان داده مسوولان و مدیران دولت نهم علاقه دارند، حتی بیش از آنچه تاکنون مرسوم بوده جزئیات امور را به دست گیرند. نمونه آن را می‌توان در روش مدیریتی، رییس دولت جست‌و‌جو کرد. او در طول زمان ریاست‌جمهوری‌اش بارها به جزئیاتی پرداخته است که تاکنون پرداختن به آن توسط بالاترین مقام اجرایی دولت چندان باب نبوده است. در عین حال با وجود پرانرژی بودن و علاقه وی به حل تمام مشکلات مملکت توجه وی به جزئیات، توان او را در پرداختن به مسائل کلان و مهم مملکتی و برنامه‌ریزی‌های استراتژیک کاهش داده است. وزیران دولت احمدی‌نژاد نیز تا حدودی این خصلت را همراه خود دارند و کمتر به ضرورت تفویض اختیار بها داده‌اند. آنچه مسلم است، یک وزیر هر چقدر هم که جوان باشد و پرانرژی نمی‌تواند به تنهایی تمام امور جزئی را با موفقیت عهده‌دار شود.

نگاهی به سخنان علی‌اکبر محرابیان وزیر صنایع و معادن در دمشق مشخص می‌کند، وی مجبور است بخش عمده‌ای از وقتش را صرف پرداختن به جزئیات امور بخش‌های مختلف از گوشی موبایل گرفته تا نصب کیت‌های گاز نسل جدید روی خودروهای انژکتوری و تندر و تعرفه نخ کند.

در حالی که اگر اختیارات و وظایف به نهادها و تشکل‌های مرتبط واگذار شود محرابیان به عنوان وزیر زمان بیشتری خواهد داشت تا به وظیفه اصلی‌اش که سیاستگذاری در بخش صنعت و معدن است بپردازد و در نتیجه خواهد توانست کارنامه موفق‌تری را از دوران وزارتش ارائه دهد.

در عین حال هم‌اکنون که اقتصاد ایران به سمت خصوصی‌سازی گام برمی‌دارد، تفویض اختیار به بخش خصوصی و تشکل‌ها برای کامل کردن موفقیت‌آمیز این پازل امری اجتناب‌ناپذیر است و در سال‌های آینده و با خصوصی شدن اقتصاد ایران دیگر مدیریت متمرکز دولتی جایگاهی نخواهد داشت.