توقعات بازار از رییس‌جمهور

نفیسه آفرین‌زاد - اگر از غلغله‌های قدیمی بازار، این روزها میان مردم خبری نیست و آنهایی که فکر جیبشان را می‌کنند، با بازار غربیه شده‌اند، اما می‌بینیم که اهمیت سیاسی آن اخیرا با بحث انتخابات دوباره پررنگ شده و آنهایی که در حال رقابت برای کسب صندلی ریاست قوه مجریه هستند، از نقش بازار و بازاری‌ها در اقتصاد و سیاست و تنظیم بازار می‌گویند. یکی از این بازاری‌های قدیمی و شناخته شده اقتصاد، «اسدالله عسگراولادی» است. او را به عنوان تاجر کهنه‌کارخشکبارمی‌شناسیم؛ اگرچه کارش را با «زیره کرمان» شروع کرد و زمانی که کسی اصلا نمی‌دانست این محصول چیست، آن را در جوانی، به آمریکا صادر کرد و ایران را به عنوان صادرکننده و خودش را به عنوان تاجر شناساند. اسدالله خان که امروز نه فقط عضو هیات نمایندگان اتاق‌های بازرگانی ایران و تهران برای چندمین دوره متوالی است، بلکه بر مسند ریاست اتاق مشترک یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری امروز ایران تکیه زده است؛ «اتاق مشترک ایران و چین». او البته اوضاع صادرات را هم با ریاست‌ کمیسیون توسعه صادرات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران رصد می‌کند و شاید به همین دلیل است که به عنوان یک تاجر و بازاری قدیمی، از شرایط امروز اقتصادی کشور اصلا راضی نیست و حرف‌های زیادی با کاندیداهای ریاست‌جمهوری دارد. در این رابطه، گفت‌وگویی با او پیرامون توقعات کنونی اقتصادی از رییس‌جمهور آینده و دولت یازدهم ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید: *** وعده‌هایی که اکنون کاندیداهای ریاست‌جمهوری برای انتخابات به ویژه در حوزه‌های اقتصادی به مردم می‌دهند، با توجه به شرایط امروز کشور، تا چه میزان قابلیت تحقق دارد؟ امروز همه از کارشناس و مسوول تا بازاری و کارگر، یکصدا می‌گویند که کشور در شرایط اقتصادی ویژه است. این شرایط ویژه، فقط از سوی رییس‌جمهور قابل حل نیست و عملا یک تیم قوی و یکدست و متخصص برای عبور از آن لازم است. این در شرایطی است که متاسفانه هیچ یک از کاندیداهایی که اکنون برای ریاست قوه مجریه گام برداشته‌اند، تاکنون تیم همراه خود را معرفی نکرده‌اند تا مردم افرادی را که قرار است بر مسند امور بنشینند، بشناسند و بدانند که چقدر متخصص و کارآزموده هستند. این موضوع باعث می‌شود که عملا وزنه‌های تحقق وعده کاندیداها، سنگین نباشد. همچنین هر کس که رییس‌جمهور می‌شود، باید بداند که اگر خیلی قوی باشد، حداقل ۳ ماه اول و در صورت ضعف شناختی، حداکثر یک سال اول دوره ریاست‌جمهوری را سردرگم خواهد بود تا بفهمد در این هشت سال چه اتفاقی در حوزه‌های مختلف کشور به ویژه اقتصاد افتاده است؛ از این رو، اگر آن فرد تیم و برنامه قوی نداشته باشد، عملا این دوره سردرگمی طولانی‌تر خواهد شد و به بهبود چندان انتظاری نیست. یکی از مهم‌ترین موارد این سردرگمی‌ها، در حوزه روابط خارجی است. برای بهبود این بخش چه باید کرد؟ دقیقا، در حوزه روابط خارجی در دولت یازدهم باید تغییرات گسترده ایجاد شود و ما امروز نیاز داریم که با همسایگان خود از جمله عمان، امارات، قطر، بحرین، عربستان، کویت، عراق، ترکیه، آذربایجان، روسیه، ترکمنستان، افغانستان و پاکستان تعامل جدی داشته باشیم؛ زیرا مسیر این تعامل اکنون چنان خدشه‌دار شده که برای مثال، کشتی های کمتری در بندرعباس پهلو می‌گیرد و عملا بیشتر همسایه‌ها را از خودمان دور کرده‌ایم و این نشان می‌دهد که رییس‌جمهور آینده باید یک راهکار اساسی در حوزه روابط خارجی داشته باشد. در حوزه اقتصادی، بزرگ‌ترین دغدغه‌های امروز کشور چیست؟ بزرگ‌ترین دغدغه امروز مردم و فعالان اقتصادی، «اشتغال» است. نرخ بیکاری امروز به سمت خط قرمز در حرکت است و رییس‌جمهور آینده باید فکر جدی برای این کار کند. دومین چالش بزرگ، «تورم» است. امروز قیمت برای مصرف‌کنندگان به شدت بالا رفته است و مردم قدرت خرید خود را از دست داده‌اند. رییس‌جمهور آینده کشور باید به طور جدی بگوید که برای مهار تورم، چه برنامه‌ای دارد. نامزدهای ریاست‌ جمهوری باید به طور مشخص بگویند که وعده‌هایی که برای کاهش نرخ بیکاری می‌دهند، چگونه محقق می‌شود. به اعتقاد من و سایر فعالان اقتصادی، ابزارهای مهم مهار تورم، «کاهش وابستگی به ارز خارجی»، «کاهش نقدینگی» و «کاهش نرخ بهره» است و رییس‌جمهور آینده باید بداند که بدون فراهم کردن این ابزارها، کاهش تورم در حد وعده باقی می‌ماند. بخش عمده‌ای از این ابزارهایی که مطرح کردید، به ساختار نظام بانکی کشور مربوط است. چه راهکاری برای اصلاح این ساختار باید اندیشید؟ اساسا یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های کنونی اقتصاد ما، «نظام نامتعادل بانکی» است که تولید کشور را به عنوان پاشنه آشیل اقتصاد، دچار اختلال کرده است. برای مثال، نرخ‌های سود ۲۲درصد و ۲۵درصد باعث می‌شود که انگیزه برای سرمایه‌گذاری و تولید کاهش یابد. از سوی دیگر، بدهی کلان دولت به سیستم بانکی موجب شده عملا تسهیلات بانک‌ها برای بخش تولید، قفل شود. بر این اساس، رییس‌جمهور آینده باید به طور شفاف بگوید که چه راهکار اجرایی برای سیستم بانکی دارد. البته باید توجه داشت که هیچ یک از نامزدهای کنونی ریاست‌جمهوری، کار اجرایی اقتصادی نداشته‌اند و بیشتر «سبقه سیاسی» دارند تا «اقتصادی» و این یکی از بزرگ‌ترین ضعف‌های نامزدهای ریاست‌جمهوری است. اینجا است که باز هم اهمیت داشتن یک تیم اقتصادی یکدست و متخصص برای نامزدهای ریاست‌جمهوری بیشتر می‌شود. شرط جذب سرمایه‌های سرگردان در کشور به ویژه سرمایه‌های بخش خصوصی برای راه‌اندازی چرخ‌های اقتصادی کشور در دولت یازدهم چیست؟ مهم‌ترین شرط آن، «کاهش نرخ کاذب بهره» است. نرخ بهره در همه جای دنیا اکنون بین ۳ تا ۷درصد است، اما در ایران این نرخ از ۱۶ تا ۳۰درصد است که دولت یازدهم، حتما برای ساماندهی این نرخ باید برنامه داشته باشد. یکی دیگر از چالش‌های مهم اقتصاد به اذعان کارشناسان، موضوع نابسامانی بازار ارز است. رییس‌جمهور آینده چه راه حلی باید برای این حوزه داشته باشد؟ بر اساس برآورد آمار، ما اکنون برای جمعیت ۷۵ میلیون نفری ایران، ۷۵ میلیارد دلار ارز خارجی نیاز داریم. هم اکنون صادرات نفت ایران حدود یک میلیون بشکه در روز است که این حجم تولید نفت، ۳۰ میلیارد دلار از ارز مورد نیاز ما را تامین می‌کند. اگر ۳۰ میلیارد دلار ارز دیگر هم از محل صادرات غیرنفتی تامین شود، عملا ما ۱۵ میلیارد دلار کمبود ارز داریم که رییس‌جمهور آینده باید یک برنامه مشخص و عملی برای آن داشته باشد؛ آن هم در شرایطی که بخش پتروشیمی‌ها هم در مسیر تحریم است و صادرات سنتی هم عملا چون وزارتخانه‌های صنعت، معدن و تجارت و جهاد کشاورزی برنامه‌های مناسبی برای توسعه صادرات ندارند، از ریل خارج شده است. در این بین، دولت باید اعتماد بخش خصوصی را برای جذب ارزهای حاصل از صادرات، جذب کند. دولت نمی‌تواند با زور، ارز صادراتی برای خود جمع کند، بلکه باید راهی پیدا کند که قیمت تمام شده کالاهای صادراتی کاهش یابد و اعتماد صادرکنندگان برای تزریق ارزهایشان به چرخه اقتصاد، افزایش یابد. اساسا مشکل بزرگ امروز کشور این است که «اقتصادخوان‌ها»، جای «اقتصاددان‌ها» را گرفته‌اند و مشاوران متخصص و کارشناسان واقعی، عملا تماشاچی شده‌اند. بنابراین رییس‌جمهور آینده باید علاوه بر شناخت نهاد بازار داخلی، بازارهای جهانی را بشناسد و اقتصاد گذشته و آینده ایران را بداند. اگر قرار باشد به عنوان یک فعال قدیمی اقتصادی در بازار داخلی و حوزه تجارت خارجی، چند رکن اساسی اقتصاد را برای بهبود اوضاع اقتصاد کشور نام ببرید، آنها کدامند؟ باید گفت که رییس دولت یازدهم، باید سرمایه‌گذاری‌ها را افزایش دهد تا تولید را بالا ببرد و اتکای کشور به واردات را کاهش دهد تا عملا با افزایش اشتغال، رشد اقتصادی منفی کنونی، بر اساس قانون، به نرخ ۸ درصدی ترسیم شده، برسد. من نه فقط به عنوان فعال و کارشناس اقتصادی، بلکه به عنوان کسی که برای اصلاح مدیریت در کلانشهر تهران هم گام‌هایی برداشته، می‌بینم که امروز پارک‌های پایتخت ایران، پر از جوان‌هایی است که بهترین ساعات عمر خود را در بیکاری می‌گذرانند و در این شرایط، دولت فعلی به آنها «یارانه» داده که عملا «صدقه» است و جوان‌ها اگر یک شغل با حقوق ۱۰۰ هزار تومان داشته باشند، بسیار خوشحال‌تر از زمانی هستند که یارانه ۴۵ هزار تومانی دریافت می‌کنند!